معرفی کتاب لبخندی برای سوفیا اثر محمدرضا مرزوقی

لبخندی برای سوفیا

لبخندی برای سوفیا

محمدرضا مرزوقی و 2 نفر دیگر
3.9
21 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

30

خواهم خواند

6

شابک
9786000105655
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1397/9/25

توضیحات

کتاب لبخندی برای سوفیا، تصویرگر نوشین صفاخو.

لیست‌های مرتبط به لبخندی برای سوفیا

یادداشت‌ها

Soli

Soli

1404/4/14 - 15:34

          یه کتاب خیلی خوب و قشنگ رو می‌خونی و میای که درموردش بنویسی، و بعد می‌بینی که حتی توی گودریدز وجود هم نداره بنده‌ی خدا! (سکانس بعد: کتاب وجود داشته ولی من پیداش نکرده‌م و خیلی خوشحال رفته‌م برای خودم اضافه‌ش کرده‌م:/) 
خیلی کتاب قشنگی بود، واقعا از خوندنش لذت بردم. 
داستان درمورد مهاجرای لهستانی‌ایه که روسیه وارد ایران می‌کنه و هم زندگی اون بندگان خدا رو حسابی شلم شوربا می‌کنه و هم زندگی مردم بدبخت ایران رو. البته شلم شوربا یه کم دست پایین گرفتن اوضاعه... مریضی، قحطی، غارت، خلاصه هزار جور بدبختی دیگه.
دوست داشتم بخش‌های بیشتری رو از دید و زبان سوفیا بشنوم، اما همین هم واقعا خوب بود. 
پایانش رو هم دوست داشتم، مناسب بود. 
فقط انگلیسی حرف زدناشون یه کوچولو بعضی‌ جاها ایراد داشت که اون هم قابل اغماضه، مخصوصا که فکر می‌کنم درمورد سوفیا و حمید از قصد این‌طور نوشته شده بود.
یه بخشی بود اول کتاب، که فوق‌العاده ناز بود و من از شدت دوست‌داشتنی بودن اون بخش اصلا بغضم گرفت. 
لهستانیا رو حوالی انزلی از کشتی پیاده می‌کنن و اونا هم خسته و کوفته میان تو ساحل و هرکی یه گوشه‌ای می‌افته و یه عده هم خوشحال از نبود سرمای سیبری، می‌رن شنا بکنن. یه عده بچه تو ساحل هستن که دارن به لهستانیا نگاه می‌کنن. یهو شروع می‌کنن به پرت کردن یه چیزایی به سمت لهستانیا. اینا هم می‌ترسن و می‌گن که پناه بگیرید، دارن بهمون سنگ پرت می‌کنن! اما وقتی دقت می‌کنن، می‌بینن چیزایی که به سمتشون پرت می‌شه گردوئه، انجیره، نون و پنیره...
        

2

          یه کتاب نوجوانه که به دوران جنگ جهانی و حضور لهستانی ها در ایران میپردازه.
در ابتدای کتاب شرح داده شده که لهستانی ها توسط آلمان و روسیه برای کار اجباری به سیبری فرستاده شدن و بعد تصمیم بر این شد که اونا رو از اونجا به یه کشور بی طرف بفرستن...
و این کشور بی‌طرف ایران بود که مردمش با گرسنگی و قحطی دسته و پنجه نرم می‌کردند. حالا باید میزبان لهستانی های مریض و گرسنه هم می‌شدند.
در این کتاب سوفیا، دختری لهستانیه که همراه لهستانی های دیگه از سیری به شمال ایران و بندرانزلی اومده و قراره که با چند نفر از اهالی این شهر به تهران بره
در طول کتاب به قحطی، شرایط حضور لهستانی ها در ایران و بیماری های مختلف اونا اشاره میکنه و اطلاعاتی رو ارائه میده که برای نوجوان لازمه
البته در طول کتاب ضعف هایی از لحاظ روایت هم وجود داشته که قابل چشم پوشی هست.
در کل به نظر من نویسنده موضوع خوبی رو انتخاب کرده اما با عجله در نوع روایت و عدم دقت به ریزه کاری ها، کار رو خراب کرده
شاید اگه این موضوعات با ریزه کاری بیشتری روایت می‌شد، بهتر از آب در میومد. 
        

48

        کتاب "لبخندی برای سوفیا" نوشته‌ی محمدرضا مرزوقی، یک داستان تاریخی است که به موضوع مهاجرت لهستانی‌ها به ایران در زمان جنگ جهانی دوم می‌پردازد. این کتاب به روایت سرنوشت تبعیدی‌های لهستانی که برای کار اجباری به سیبری فرستاده شده بودند، و سپس با کمک ایران به این کشور منتقل شدند، می‌پردازد. 
خلاصه داستان:
داستان درباره‌ی تبعید تعدادی از لهستانی‌ها به سیبری در جریان جنگ جهانی دوم است. پس از مدتی، با مذاکرات دولت شوروی و بریتانیا، قرار می‌شود این افراد به نزدیک‌ترین کشور بی‌طرف منتقل شوند. این کشور بی‌طرف، ایران است. در این میان، شخصیت اصلی داستان با دختری لهستانی به نام سوفیا آشنا می‌شود و رابطه‌ای عاطفی بین آنها شکل می‌گیرد. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

سارا خانوم

سارا خانوم

1404/6/24 - 10:25

همیشه وقتی
          همیشه وقتی چیزی را درباره ظلم می شنوم یا می خوانم خونم به جوش می آید فرقی نمی کند این ظلم کجای جهان دارد اتفاق می افتد اصلا چند سال از ماجرا می گذرد تنها چیزی که فکرم را مشغول می کند مردم هستند که دارند تحمل می کنند و بد تر از همه این که چیزی از دستشان بر نمی آید.
این کتاب درباره لهستانی هاییست که تبعید شدند و ایرانی هایی که دارند آنها را به کمپ می رساند و ماجرای عشقی لطیف و کمرنگ که در خلال داستان اتفاق می افتد. این کتاب خیلی برای من دوست داشتنی ست  و فکر می کنم به دو دلیل است.
اول اینکه نویسنده اش آقای مرزوقیست
دوم اینکه خیلی برای من جالب است که دو کشور جنگ زده با فرهنگ های متفاوت و زبان متفاوت در جایی از تاریخ به هم پیوند می خورند و کشوری که خودش درگیر قحطی است درگیر جنگ است و توسط همه چه روس چه انگلیس و چه سرباز های هندی دارد چپاول می شود(ایران) دارد کمک مردمی می کند که تبعید شده اند و مریض اند و شاهد کشتار و تجاوز و بردگی بوده اند. و این به نظرم اصل روح ایرانی بودن است . چون ایران هر جای تاریخ که ایستاده بلایی سرش نازل شده و در بین این بلاها همیشه یک نفر را زیر پر و بال خودش گرفته مثل کبوتری که جوجه هایش را.
همیشه برایم سوال بود که چرا لهستانی ها تبعید شدند اصلا چه بلایی سر کشورشان آمد که به این فلاکت افتادند و این کتاب جواب خوبی برای سوالم بود. خواندنش پیشنهاد می شود.
        

30

شمیم

شمیم

1404/6/18 - 21:56

داستان کتا
        داستان کتاب «لبخندی برای سوفیا» روایتگر زندگی دختری لهستانی و مادربزرگش است که در جنگ جهانی دوم کشورشان توسط آلمان ها اشغال می شود و پس از فراز و نشیب های بسیار و تحمل کار اجباری در اردوگاه های سیبری سرنوشت جوری رقم می زند تا به ایران کوچ کنند.
شخصیت اصلی این داستان دختری به نام سوفیاست؛ دختری شجاع، با استعداد و مسئولیت پذیر که با وجود سن و سال کمش درد و رنج های بسیاری را متحمل شده است؛ با ورود سوفیا به ایران او نقش مترجم را بین لهستانی ها و افراد دیگر دارد زیرا انگلیسی بلد است، در همین بحبوحه با پسری ایرانی آشنا میشود که او هم دست و پا شکسته انگلیسی یاد دارد؛ سوفیا  دختری رنج کشیده که از دیار غربت به ایران آمده است توجه این پسر ایرانی را به خود جلب می کند و در ادامه ماجراهایی رخ میدهد که پایانی مناسب را برای داستان رقم می زند.
با خوندن این کتاب حس اندوه ناشی از غربت و دوری از وطن که یک شهروند به خاطر جنگ و مهاجرت اجباری تجربه می کند را به خوبی درک کردم .
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2