معرفی کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسند اثر گابریل گارسیا مارکز مترجم اسماعیل قهرمانی پور

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
43
خواهم خواند
26
نسخههای دیگر
توضیحات
... حالا آن پزشک جوان در پاکت محتوی روزنامه ها را گشوده و شروع به خواندن تیتر درشت آن کرد و سرهنگ نیز چشم از آن قفسه مربوطه برنمی داشت و منتظر بود ببیند که مامور پست کی مقابل آن ها می ایستد، اما پستچی این کار را نکرد، دکتر نیز خواندن روزنامه را قطع کرده و به سرهنگ و بعد به آن مامور پست نگریست که در پشت دستگاه تلگراف نشسته بود و سپس مجددا به سرهنگ نگاه کرده و بعد خطاب به پستچی گفت: ما داریم از دفتر شما می رویم. مامور پست هم بی آن که سرش را بلند کند گفت: هیچ نامه ای برای سرهنگ نرسیده است. سرهنگ احساس سرخوردگی کرد و به دروغ گفت: من منتظر دریافت نامه ای نبودم. بعد با نگاهی کاملا معصومانه به صورت پزشک نگریست و گفت: هیچ کس نامه ای به من نمی نویسد...
یادداشتها