به نام او
داستانی ضعیف و غیر قابل باور
نکته مهمتر اینکه هیچ مرزی بین داعش و برادران اهل تسنن نذاشته کتاب و فقط در حد یه جمله که احتمالا اجباری بوده ..همین و همین
با این کتاب به اسم داعش اهل سنت کوبیده میشه و این هیچی نیست جز خواست شیعه انگلیسی
کتاب مضری هست و اصلا پیشنهاد نمیشه
        

          امروز میخوام کتابی معرفی کنم در خصوص عقاید داعش.
داستانی که از دزدیدن یک زن شیعی به نام فاطمه علوی به دست داعشی ها شروع میشه. فاطمه زنی است که در سخنرانی هاش با حرف هایی که گفته باعث برگردوندن یسری اشخاص از عقاید غلطشون میشه. این رفتار برای داعش گرون تموم میشه و اونا میدزدنش تا با بریدن سرش ازش انتقام بگیرن....

از حرف زدن فاطمه میترسن چون فکر میکنن حرف های اون حرفای شیطانه. ولی همین فاطمه باعث شد شخصی به نام حمیرا که از سرسخت ترین زنان داعشی بوده بعد ۴۳ روز (که سه روز و سه شب‌شو در کنار فاطمه بوده) متوجه اشتباه بزرگش بشه و به خودکشی برسه. فاطمه فقط بهش اطلاعات داد و گفت برو تو کتابای خودتون پیداش کن و حمیرا پیدا کرد و تاب نیاورد.

کتاب شبهات زیادی رو به حالت گفتگو بین شیعه و داعشی جواب میده. مثلا تو این کتاب معتبر ترین!! کتاب سنی ها ینی صحیح بخاری با دادن رفرنس زیر سوال میره

کتاب به شدت پر مغز و مفیدی بود. اطلاعات جامعی میده که میتونید برای بحثاتون ازش استفاده کنید.
در پایان بگم که بله فاطمه آخرش به شهادت میرسه اما تا لحظه آخر از عقایدش دست برنمیداره

یه نکته ای که این کتاب داشت برام این بود که اشخاصی هستن که صرفاً شنیدن فلانی اینو گفته اون اینو گفته (مثلا ابوبکر بغدادی) و حتی کتابای خودشونو هم نخوندن. ینی دانستن اینا معطوف شده به شنیدن و نه خواندن و تامل و تحقیق کردن.

باز هم یاد اون کتاب #فریب افتادم که طرف مسلمون بود اما عمیق به مذهب خودش نرسیده بود و گرایش پیدا کرد به بهاییت.

اون وهابیته و این بهاییت
اشتراک چیه؟ تحقیق و تأمل نکردن دین میشه اینک هرکی از راه برسه میتونه تورو کامل جذب خودش کنه. 

یجایی خوندم که شیطان به دور گردن بعضیا افسار ننداخته بود چون خودشون میومدن دنبالش و نیازی به این کار نبود.
        

          عنوان کتاب با موضوع کتاب چندان همخوانی نداشت. 
متن کتاب روان بود ولی جا داشت خیلی بهتر نوشته می‌شد. 
نکته قابل توجه این بود که براي گفته ها سند وجود داشت و منبع معرفی شده بود.
        

          کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل، رمانی با موضوع داعش است. این رمان از زبان زنی به نام ام‌جمیل که نامزد یک داعشی هستش روایت میشه.
داستان این رمان مربوط به زنی ایرانی است که برای سخنرانی به عراق میره و در اونجا گرفتار گروهک تروریستی داعش میشه و وقایع هیجان‌انگیزی رخ میده که بهتره خودتون بخونید.
من که این کتاب رو خیلی دوست داشتم. با اینکه بعضی صحنه‌هاش واقعا غم‌انگیز بود😔
مطالعه این کتاب رو به دوستان پیشنهاد میکنم👌
        

          تو بسته های کتاب مقر کتاب بووود
خیلیی خوب بود
و غصه ناک🙂💔
        

          وقتی کتاب رو خریدم انتظار یه داستان پر فراز و نشیب رو داشتم بالاخص وقتی قسمتی از متن کتاب رو پشت جلد خواندم ولی متاسفانه بیشتر حجم کتاب دیالوگ دو نفر بود که به حلقه ی معرفتی شبیه بود و اندکی تم داعش به این دیالوگ اضافه شده بود...
همون قسمت داستانی کم هم بی سر و ته رها شد!
کتاب بدی نبود ولی می‌تونست خیلی بهتر از این باشه...
فقط چیزی که جلد و نوشته ی پشت جلدش نشون میده نیست!
        

          کتاب تقابل یه دختر شیعه و یه دختر با عقاید تکفیری ست 
که با مناظرات و رفع شبهات ادامه پیدا می کنه 
رفع شبهات برای استفاده در عموم بسیار مناسب و ساده پرداخته شده و کتاب کاربردی هست 
و روایتگری داستان کمک می کنه که کتاب به خوبی پیش بره 
        

          کتاب نسبتا خوبی بود. زن و مردی داعشی فاطمه شیعی را اسیر کرده و قرار است او را ذبح کنند...
بیشترین قسمت داستان دیالوگ های فاطمه و زن داعشی است.
        

          این کتاب خیلی خیلی خیلی عالیه. من این کتاب رو تومدرسه شروع ب خوندنش کردم و تو ۳ساعت تمومش کردم. واقعا عالیه وفصل اول رو کامل نخونده جذبش میشید جوری ک باید همون روز تا تهشو بخونید. عالیه عااالی
ممنون از نویسنده‌ش🌿
        

          این کتاب از لحاظ داستان پردازی واقعا ضعیفه و اصلا ارزش ادبی نداره ولی اگه بخوام در مورد استدلال هاش بگم فکر نمیکنم اونا هم زیاد برای کسی قانع کننده باشن، ولی این که تمام جملات با رفرنس بیان شده بود واقعا خوب بود.
        

          کتابی ساده و روان پر از استدلال از طرف یک زن شیعه در برابر زنی داعشی که قرار است او را ذبح کند
        

          میتونه برای رفع شبهه های اهل سنت و شیعه خوب باشه ولی یکم غیر قابل باور بود سیر داستانی اش.
به یک نوجوان پیشنهاددادم وخوندش ولی بخاطر یکسری صحنه های خشونت بارش حالش بد شده بود🙄