معرفی کتاب غرب چگونه غرب شد؟ اثر صادق زیبا کلام

غرب چگونه غرب شد؟

غرب چگونه غرب شد؟

3.4
15 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

26

خواهم خواند

14

ناشر
روزنه
شابک
9789643345778
تعداد صفحات
286
تاریخ انتشار
1399/3/7

توضیحات

        
پاسخ به این پرسش که غرب چگونه غرب شد؟در ایران روشن است.غرب در نتیجه غارت،تجاوز،ظلم و تعدی به کشورهای دیگر غرب شده است.بگذریم که بسیاری هم اصولا پیشرفتی در غرب سراغ ندارند و غرب وتمدنش را به جز توحش و مادی گری چیز دیگری نمی دانند.بنابراین در ایران این پرسش که غرب چگونه غرب شد؟خیلی موضوعیتی ندارد.حجم دانش ما پیرامون غرب و چگونگی پیدایش آن بشدت نازل و نوعا محدود میشود به مشتی تئوری های توطئه و ادبیات ایدئولوژیک زده ایی که بسیاری از آن ها ریشه در تفکرات مارکسیستی شصت هفتاد سال پیش دارند.این کتاب میخواهد به زبانی ساده نشان دهد که غرب امروز محصول تحولات تاریخی مهمی بوده که در طی قریب به 500 سال از پایان قرون وسطی به این سو اروپا را در می نوردد.این کتاب میخواهد به خواننده نشان دهد که غرب امروز محصول تحولاتی همچون رنسانس،نهضت اصلاح دینی انقلاب تجاری شکل گیری سرمایه داری انقلاب علمی،خرد گرایی،اومانیسم و عصر روشنگری است.بدون یک آگاهی اولیه از این تحولات نمیتوان شناختی از تمدن امروزی غرب داشت.

      

لیست‌های مرتبط به غرب چگونه غرب شد؟

زمینه تاریخی مدرنیته (از رنسانس تا جنگ جهانی اول)سنت روشنفکری در غرب از لئوناردو تا هگلاندیشه غرب جدید؛ مدرنیته

فهم تاریخیِ «اکنونیت و مدرنیته»

51 کتاب

میشه از زوایای مختلفی به مدرنیته نگاه کرد؛ فلسفی، تاریخی، جغرافیایی و... اما یه چیز که قبل از همه‌ی این‌ها لازمه و کمک زیادی به فهم بهتر مطالب می‌کنه، درک زمینه‌ی تاریخی موضوعه. یه مثال بزنم: خیلی از اساتید فلسفه هم برای توضیح نظریه‌ها، اول سراغ خودِ نظریه نمی‌رن، بلکه تاکید می‌کنن که باید تاریخ و فهم اون دوره رو درک کنیم، چون مسائل توی بستر تاریخیه‌شون معنا پیدا می‌کنن. برای همینه که این سیر تاریخی برامون مهمه! به نظرم توی این مسیر، یه نگاه کلی به فلسفه‌ی علم هم لازمه، تا یه تصویر اجمالی از جریان علمیِ شکل‌گرفته در طول تاریخ داشته باشیم. یه چیز دیگه هم که خیلی مهمه: برای درک این جریان علمی، حتماً باید فلسفه‌ی علوم اجتماعی و یه پیش‌زمینه‌ی تاریخی ازش رو هم بلد باشیم. بدون این‌ها، مثل این می‌مونه که بخوایم یه فیلم رو از وسطش تماشا کنیم - کلی چیز گنگ می‌مونه! (من که رشته‌م علوم سیاسی هست، تو درس روش‌تحقیقمون فلسفه علوم اجتماعی خوندیم؛ یعنی اینقدر مهمه که نگو!) کتاب‌های کمتر شنیده‌شده: 1. مجموعه «درآمدی بر فهم جامعه‌ی مدرن» زیرنظر استورات هال: یه راهنمای تاریخی-مفهومی عالی از جامعه‌ی جدید و مسائلش. هر فصل رو یه نویسنده نوشته و به موضوع خاصی پرداخته. جلد اول به «صورتبندی‌های مدرنیته» می‌پردازه و چارچوب‌های مفهومی اصلی رو بررسی می‌کنه. جلد دوم و سوم هم به جنبه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مدرنیته اختصاص دارن. ویژگی جالبش پیوست‌های هر فصل هست که گزیده‌ای از نظریات کلاسیک رو آورده. 2. مجموعه ۴جلدی تاریخ قرن ۱۹ و ۲۰ هابسباوم: یه شاهکار واقعیه! از انقلاب صنعتی و فرانسه شروع می‌کنه و تا فروپاشی شوروی پیش می‌ره. نکته جالبش اینه که این تاریخ‌نویسی مخصوص دانشجویان علوم‌اجتماعیه - نه خیلی سیاسی صرف، نه خیلی اجتماعی. بینش جامعه‌شناختی داره و به همه جنبه‌ها از اقتصاد و سیاست تا فرهنگ و ایدئولوژی پرداخته. درس‌گفتارهای «اندیشه غرب ۱ و ۲» از شاهد طباطبایی، «تاریخ فلسفه غرب» مهدی اردبیلی و «تاریخ فلسفه غرب جدید» حسن مرصعی می‌تونن نقطه شروع خوبی باشن، ولی یادتون باشه اینا بیشتر فلسفی‌ان تا تاریخی. اگه دنبال زمینه‌های مدرنیته هستید، ممکنه یه‌ذره سردرگم‌تون کنن. درس‌گفتار «تمدن‌شناسی» عطاء بیگدلی هم جالبه و می‌تونه کمک‌کننده باشه، هرچند مطمئن نیستم چقدر مفیده. پ.ن: راستی، آقای ایمانی اینقدر توصیه کرد که بالاخره تصمیم گرفتم یه سیر مطالعاتی بنویسم تا یه‌کمی متمرکز بشم. ولی هنوزم برام سخته! اگه چیز دیگه‌ای دیدم که به درد بخوره، حتماً به این لیست اضافه می‌کنم - از درس‌گفتار گرفته تا کتاب‌های دیگه.

103

یادداشت‌ها

axellee

axellee

1404/2/15

          غرب چگونه غرب شد؟
بعد از خواندن کتاب ما چگونه ما شدیم، برای خواندن دومین کتاب از دکتر زیباکلام سراغ این کتاب رفتم. هرچقدر خواندن کتاب قبلی به خاطر دید جدیدی که نسبت به تاریخ کشور بهم داد، جالب و تازه بود، مطالعه‌ی این کتاب هم به خاطر علاقه‌م به تاریخ غرب، واسم لذت‌بخش بود.
اولین نکته‌ای که در مورد این کتاب لازمه بگم اینه که هیچ منبعی رو برای گفته‌هاش ذکر نمی‌کنه. در نتیجه، می‌تونه یک نقطه‌ضعف بزرگ واسش به شمار بیاد.
دومین نکته اینه که نحوه‌ی بیان کتاب، دوستانه به حساب میاد و این، بسته به سلیقه‌ی هر فرد، می‌تونه نقطه‌ضعف یا قوت محسوب بشه.
این کتاب شامل نه فصل هست که فصل "روشنگری" از باقی فصول طولانی‌تره؛ دقیقاً مثل کتاب ما چگونه ما شدیم که فصل مربوط به اوج تمدن اسلامی، طولانی‌ترین بخش کتابه.

در شروع و در فصل اول کتاب با عنوان «ما و غرب: روایت یک کج‌فهمی تاریخی»، با این سوال شروع می‌کنه که اساساً چی شد که غرب‌ستیزی در کشور ما رواج پیدا کرد و این موضوع از چه چیزهایی نشأت گرفته و روی چه چیزهایی تأثیر گذاشته.
اما از فصل دوم، موضوع اصلی کتاب شروع می‌شه و نویسنده از دوران پیش از رنسانس شروع می‌کنه و به معرفی اروپای اون دوران می‌پردازه.
پس از اون، در فصل بعدی به رنسانس، تعریف این کلمه و علت نام‌گذاری، دلایل و علل شکل‌گیری آن و تأثیراتی که بر جامعه‌ی آن زمان، کلیسا و حکومت‌ها گذاشت، می‌پردازه.

در ادامه و در فصول بعدی، به اتفاقاتی همچون نهضت اصلاح دینی، انقلاب پروتستان‌ها، اصلاحات در خود کلیسای کاتولیک و تأثیرات این نهضت‌ها بر مسیر کلیسای کاتولیک و افول قدرت واتیکان ـ که همگی از تأثیرات رنسانس و ادامه‌ی تغییرات ناشی از اون بودن ـ اشاره می‌کنه.
بعد از این موضوع، به انقلاب تجاری و تأثیراتش، از جمله به وجود اومدن حکومت‌های مطلقه، پدیده‌ی دولت-ملت (یا همون کشورهای امروزی که تا پیش از اون وجود نداشتن) و تأثیرش بر به‌وجود‌اومدن عصر روشنگری می‌رسه.
در فصول بعدی، به‌طور مفصل‌تر به دولت‌های مطلقه و نتایج اون‌ها، عصر روشنگری با جزئیاتی مثل نظرات نظریه‌پردازان این دوره و نتایجش، تأثیرات اجتماعی عصر روشنگری و در نهایت انقلاب علمی و دانشمندان اون دوران به‌طور خلاصه اشاره می‌شه.

به‌طور کلی، خوندن این کتاب برای من مفید و جالب بود. در طی این مطالعه، مطابق با مطالب کتاب، یک لیست شامل یازده کتاب برای خودم تهیه کردم. با توجه به ذکر نشدن منابع در این کتاب، مشتاقم زودتر مطالعشون کنم تا هم نسبت به اطلاعات دریافتی از این کتاب مطمئن بشم و هم اطلاعات مفصل‌تری درباره‌ی عناوینی که بالاتر گفتم، به دست بیارم.
کتاب غرب چگونه غرب شد، با لحنی دوستانه و در طی ۲۸۱ صفحه، خلاصه‌ای از وضعیت غرب ارائه می‌ده که برای مطالعه‌ی اولیه و خلاصه یا حتی برای کسانی که مطالب بیش‌تری نمی‌خوان یا وقت و حوصله‌ی خوندن کتاب‌های مفصل‌تر رو ندارن، پیشنهاد می‌شه.
و نمره‌ای که من به این کتاب می‌دم: ۳.۵
        

3

          در خوانش اول از این کتاب، این‌گونه می‌نویسم که در میان انبوه پرسش‌هایی که ذهن انسان معاصر و به خصوص ایرانی را به خود مشغول کرده، شاید این سوال همیشگی باشد: چرا غرب، این بخش از جهان، به چنین جایگاهی در تاریخ بشریت دست یافت؟

صادق زیباکلام در کتاب «غرب چگونه غرب شد؟» با قلمی روان و دست‌بندی منظم و ساختارمند به این پرسش پاسخ می‌دهد.

این کتاب، نه تنها یک روایت تاریخی است، بلکه تأملی فلسفی بر چگونگی شکل‌گیری تمدنی است که امروز بخش اعظم جهان را تحت تأثیر خود قرار داده.

این کتاب در نه فصل تنظیم شده و هر فصل، مانند تکه‌ای از یک پازل، بخشی از داستان تحول غرب را روایت می‌کند.

زیباکلام در فصل نخست، با عنوان «ما و غرب: روایت یک کج‌فهمی تاریخی»، به سراغ ذهنیت ایرانیان درباره‌ی غرب می‌رود. او با صراحت و صداقت، از پیش‌داوری‌هایی سخن می‌گوید که در فرهنگ ما ریشه دوانده: از انگاره‌ی غرب به‌عنوان نماد استعمار و استثمار گرفته تا تحسین آن به‌عنوان مهد تمدن.

زیباکلام این دوگانه را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که حقیقت، نه در ستایش بی‌چون‌وچرا و نه در نکوهش یک‌جانبه، بلکه در فهم دقیق سیر تحولات تاریخی نهفته است.

فصل‌های بعدی، از «غرب پیش از رنسانس» تا «روشنگری و انقلاب علمی»، مانند پرده‌هایی از یک نمایش بزرگ، مراحل تکامل غرب را به تصویر می‌کشند.

زیباکلام با ظرافت، از فروپاشی نظام فئودالیسم، ظهور خردگرایی، و تأثیر اندیشمندانی چون دکارت، گالیله، و جان لاک سخن می‌گوید. او نشان می‌دهد که چگونه رنسانس، با باززایی هنر و علم، و اصلاحات دینی، با شکستن اقتدار کلیسا، راه را برای تحولات بعدی هموار کردند. انقلاب تجاری و سفرهای دریایی، که بورژوازی را به‌عنوان نیروی جدید اجتماعی به میدان آورد، و عصر روشنگری، که خرد را بر تخت نشاند، از دیگر نقاط عطف این روایت هستند.

از منظر علمی، کتاب زیباکلام اثری است که تاریخ را نه به‌ عنوان مجموعه‌ای از رویدادهای پراکنده، بلکه به‌مثابه جریانی به‌هم‌پیوسته تحلیل می‌کند.

او با استناد به تحولات کلیدی مانند انقلاب صنعتی و شکل‌گیری دولت‌های مدرن، نشان می‌دهد که پیشرفت غرب نتیجه‌ی یک سیر تکاملی است که ریشه در خردگرایی و نوآوری دارد.

برخلاف برخی دیدگاه‌های رایج که پیشرفت غرب را به استعمار یا غارت نسبت می‌دهند، زیباکلام این فرضیه را رد می‌کند و تأکید دارد که عقب‌ماندگی شرق، پیش‌نیاز پیشرفت غرب نبود. این نگاه، که از ساده‌سازی‌های پوپولیستی فاصله می‌گیرد، به کتاب اعتباری علمی می‌بخشد.

از منظر فلسفی، «غرب چگونه غرب شد؟» ما را به تأمل در ماهیت پیشرفت و نقش خرد در تاریخ دعوت می‌کند.

زیباکلام با ارجاع به نهضت روشنگری، نشان می‌دهد که چگونه ایده‌هایی مانند آزادی، برابری، و حاکمیت قانون، که امروز بدیهی به نظر می‌رسند، در بستر قرن‌ها مبارزه‌ی فکری شکل گرفتند.

نویسنده از خواننده می‌خواهد که به جای قضاوت‌های احساسی، با نگاهی عقلانی به غرب بنگرد و درس‌هایی از آن برای پیشرفت جوامع دیگر، از جمله ایران، بیاموزد.

چرا باید این کتاب را خواند؟

«غرب چگونه غرب شد؟» چیزی بیش از یک کتاب تاریخی است؛ این اثر، آیینه‌ای است که ما را به تأمل در جایگاه خودمان در جهان دعوت می‌کند.

خواندن این کتاب فرصتی است تا از دریچه‌ای نو به تاریخ جهان نگاه کنیم و به جای تکرار کلیشه‌های «غرب‌ستیزی» یا «غرب‌زدگی»، به فهمی عمیق‌تر و فروتنانه از ریشه‌های پیشرفت دست یابیم.

زیباکلام نه غرب را می‌ستاید و نه محکوم می‌کند؛ او تنها می‌کوشد تا ما را با واقعیتی آشنا کند که شاید کمتر به آن اندیشیده‌ایم: اینکه غرب، با همه‌ی کاستی‌ها و دستاوردهایش، نتیجه‌ی انتخاب‌های تاریخی آگاهانه و گاه تصادفی است.
        

1