حکیمه خاتون، بانو حدیثه، بریهه، لیلی، صقیل، نحریر و جعفرکذاب اطرافیان دو امام معصوم ما هستند که سازندگان روایت این کتابند. کتاب خوبی بود. روایتی از زنان شیعه در خانه دشمنان امامان، کنیزان فدایی امام، بستگان خائن و دختران تلاشگر برای نجات پدر از آتش بغض به امام را در این داستان می بینیم،
        

          این هم از اون کتابهای حال خوب کنه. کتاب از شهادت امام‌حسن عسگری(ع) شروع می‌شه. از زمان امامت #حضرت_مهدی(عج).
اما در اصل روایت نقش #حکیمه_خاتون عمه #امام_حسن_عسکری(ع) و #حدیثه_بانو، مادر حضرت در سر و سامان دادن اوضاع نابسامان اون روزها بوده. 
نثر لطیف و شاعرانه #عترت_اسماعیلی باعث لطافت و شیرینی کتاب شده.
کتاب رو #انتشارات_کتاب_نیستان منتشر کرده.
این کتاب خواهر #طلوع_روز_چهارم‌ه رونماییشون تو یه روز بود.
بخونید و لذت ببرید.
        

          با توجه به روحیات نویسنده کتاب که انسانی فرهیخته و بافرهنگ است و همواره سعی دارد تا نسبتش را با ادبیات جدی تر کند، احساس می کنم با کتابی خواندنی و خوش خوان روبرو هستم.
        

          کتابی با محوریت جناب حکیمه خاتون عمه بزرگوار امام حسن عسکری و جناب حدیثه خاتون، مادر امام حسن عسکری.
در این رمان تاریخی مذهبی، به شرح اتفاقات پس از شهادت امام حسن عسکری و واکنش حکومت نسبت به غیبت امام زمان و تلاش عوامل عباسی برای پیدا کردن ایشان پرداخته شده. همچنین ماجراهایی از تبعید امام هادی و امام عسکری به سامرا و ازدواج امام حسن عسکری با نرجس خاتون و ولادت امام زمان نیز در آن آمده است.
در کل کتاب زیبا و اثرگذاری است
        

          کتابی درباره ی غیبت صغری امام زمان(عج) با محوریت حکیمه خاتون و بانو حدیثه.
این کتاب را سال پیش خوانده‌م و هنوزهم وقتی به آن فکر می‌کنم پر از حس خوب می‌شوم. کتاب به زیبایی دوران خفقان زمان شهادت امام حسن عسگری را روایت می‌کند. 
نکته ی مهم در این کتاب این است که به قول دوست عزیزی بهتر است هنگام مطالعه کاغذ و قلمی دستتان باشد واسامی و نسبت ها و روابط را یادداشت کنید تا درطول مطالعه گیج نشوید .
کاش کمی کتاب طولانی تر بود و فقط به زمان کودکی امام ختم نمی‌شد.
خدا به قلم خانم اسماعیلی برکت دهد.
        

          حاء مشدّد با موضوع زندگانی حکیمه خاتون (س) و حدیثه خاتون (س) است.این کتاب روایت کننده بخشی از تاریخ و دوران حسن بن علی (ع) با سختی و مشقت هایی که بر او روا شد و روزگاری پس از شهادت او است، از هنگامه ای که سربازان خلیفه به دنبال یافتن همسر و فرزند او یعنی نرجس و مهدی حرمت عزادار را نگاه نمی دارند و بناست هر طور که شده آن را بیابند.
 این کتاب داستانی است که از روزهای پرالتهاب بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) و آغاز امامت امام زمان (عج)؛ روایت را آغاز می‌کند و داستانش را با ماجرای تلاش خلیفه وقت برای پیدا کردن امام عصر و به شهادت رساندن ایشان ادامه می‌یابد...
        

          ﷽
روزهای سخت بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع) و نقش دو بانوی بزرگوار حضرت حکیمه خاتون(س) و حدیثه خاتون(س)،محور اصلی کتاب حاءمشدد است،روزهایی که به امر خدا باید مولایمان مهدی و مادرگرامی‌ش از نظر‌ ها پنهان می‌شدند و آن روزها شده بودند زمان خشونت های بیش از حد جعفر...
.
راوی هر قسمت کتاب یکی از بانوان است،گاهی حکمیه خاتون،گاهی لیلی و گاهی بُریهه. روایت های آن روزهای حساس را نویسنده به خوبی کنار هم جمع کرده است، اما یک نکـته در فصل اول کتاب به علـت اسامی زیـاد به نظرم باید مـدادی دست بگیرید و روابط را یادداشت کنید،بعد از آن دیگر کتاب را به‌ راحتی می‌توانید بخوانید.
        

          در عین اینکه کتابی با محتوایی فوق العاده عالی بود اما قلم‌نویسنده اصلا منو جذب نمیکرد و همین باعث شد به سختی کتاب رو تموم کنم
مرتبا اسامی جدید می اومد وسط و ذهن خواننده رو منحرف میکرد به نظرم
در کل اطلاعات مفیدی با خوندن این کتاب نصیبم شد اما دوست داشتم انتقاداتم رو هم مطرح کنم که البته شاید مشکل از بنده بوده و لزوما هرکسی از خوندن این کتاب با چنین مسائلی رو به رو نشه