معرفی کتاب ویولن دیوانه اثر سلما لاگرلوف مترجم سروش حبیبی

ویولن دیوانه

ویولن دیوانه

سلما لاگرلوف و 1 نفر دیگر
3.1
19 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

22

شابک
9786002299833
تعداد صفحات
142
تاریخ انتشار
1399/7/27

توضیحات

        پاییز بود و هوا دلگشا، در اواخر سال های سی (قرن نوزدهم). آن روزها در اوپسالا عمارت بلند دو طبقه ای بود، دور از مرکز شهر، دور افتاده میان سبزه زارها. صورت ظاهر این عمارت چنگی به دل نمی زند و می شود گفت که با آن دیوارهای زردش رنگ ماتم داشت. اما درخت مو بسیار پر شاخ و برگ و شادابی از این دیوارهای زرد روزه آفتاب بالا می رفت و سه پنجره ی طبقه ی دوم آن را با هاله ی خرمی در آغوش می گرفت.
      

لیست‌های مرتبط به ویولن دیوانه

پست‌های مرتبط به ویولن دیوانه

یادداشت‌ها

          بچه که بودم یه انیمه‌ی سریالی از تلویزیون پخش می‌شد به اسم ماجراجویی‌های شگفت انگیز نیلز که من خیلی دوست داشتم. وقتی بزرگ‌تر شدم فهمیدم این انیمه رو ژاپنی‌ها از روی کار یه خانم سوئدی به نام سلما لاگرلوف ساختند و این خانم هم اولین زنی هست که نوبل رو سال 1909 برده. سال‌ها بعد وقتی برای کنکور ارشد سینما و تئاتر آماده می‌شدم، تو کتاب تاریخ سینمای بوردول خوندم که دو تا از بزرگترین کارگردان‌های دوران صامت، که از قضا سوئدی بودند، یعنی ویکتور شیوستروم و مورتیس استیلر بیشتر آثارشون رو از روی کتاب‌های این خانم ساختند. خیلی مشتاق بودم که یک اثر از ایشون بخونم و هیچ اثر ترجمه شده‌ای ازش وجود نداشت و در نهایت موفق شدم کتاب «آشفتگان شیفته» ترجمه‌ی پرویز داریوش رو که سال‌ها بود چاپ نمی‌شد، از کتابخونه‌ی شخصی فردی در اصفهان بخرم. بعد از اون این کتاب و امپراتور مغولستان ترجمه شد و البته خود من هم چندین فصل از کتاب اول این نویسنده، افسانه گوستا برلینگ رو به انگلیسی خوندم. 
در هر حال من با خوندن گوستا برلینگ یه پیش‌زمینه‌ای داشتم که چقدر می‌تونه این نویسنده وسط داستان‌های رئالیستی‌اش رگه‌ها فانتزی و سوررئالیسم و حتی رئالیسم جادویی وارد بکنه و از این اتفاق شوکه نمی‌شدم. به همین دلیل این کتاب با تمام شباهت‌هایی که به قصه‌های پریان و فولکلور داره، تو ذوقم نخورد. این کتاب من رو یاد فیلم‌های گی‌یرمو دل‌تورو مخصوصاً هزارتوی پن می‌نداخت. فقط مشکلش کوتاه بودنش بود و حس می‌کنم تو این حجم کم اتفاقات انقدر سریع می‌افتاد که اصلاً متوجه چون و چرایی‌ش نمی‌شدم. کلی هم سؤال بی‌جواب گذاشت برام، مثل اون سیاه‌بانو دقیقاً نقششون چی بود؟
        

3

          سلما لاگرلوف نویسنده ی سوئدی و اولین زن برنده ی جایزه نوبل در ادبیاته. 
من چاپ چهارم این کتاب رو خوندم، و اشتباهات املایی و نگارشی بسیار زیادی دیدم که از نشر چشمه بعید بود. سروش حبیبی ابتدای کتاب توضیح داده که ترجمه، 
ترجمه ی دقیقی نیست و کتاب مستقیما از سوئدی ترجمه نشده؛ اگر کتاب رو بخونید کاملا متوجه میشید که به
 اندازه ی بقیه ی کارهای آقای حبیبی ترجمه کامل و دقیق نیست و ابهامات زیادی در کتاب وجود داره، و بعضی جاها براتون سوال پیش میاد. اما جدا از همه ی این ها داستان، داستان بکر و زیبایی بود و اگر این اشتباهات ذوق شما رو کور نکنه تجربه ی خوبی از خوندن این کتاب خواهید داشت. داستان در مورد عشقه، و میگه اگر کسی رو در زندگی داشته باشید که شما رو عمیقا دوست داشته باشه، شما قادر به انجام هر کاری خواهید بود، و عشق همه ی موانع رو از بین می بره.
پ.ن: با وجود خُرده هایی که به ترجمه گرفتم، بعضی پاراگراف ها اونقدر زیبا ترجمه شده بود که مطمئنم از متن اصلی کتاب جلو زده بود.
        

0