ماه الماس

ماه الماس

ماه الماس

ویلکی کالینز و 1 نفر دیگر
4.3
3 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

10

کتاب حاضر، رمانی پلیسی و انگلیسی است. نویسنده در این رمان علاوه بر نشان دادن زوال اشرافیت زمین دار، این را نیز نشان می دهد که بورژوازی تجاری، تاجران بازار لندن، وقتی در رسیدن به هدف های سودجویانه خود ناکام می شوند چگونه ادب ظاهری و تصنعی را کنار می گذارند و به گستاخانه ترین و بی شرمانه ترین زبان و بیان ممکن باطن بی حیای خود را بروز می دهند. در این داستان «جان هرن کسل» کاپیتان انگلیسی، با یورش به خزانه «مهاراجه تیپو» به الماس گران بها که هزاران سال بر پیشانی خدای ماه می درخشید، دست می یابد. او به سبب کشتن سه کاهن هندی که نگهبانان معبد و الماس بودند، محاکمه و خلع مقام می شود و با الماس به انگلستان بازمی گردد. اما به نفرین خدای ماه گرفتار می شود و الماس توسط سه کاهن به پرستشگاه «ویشنو»، خدای ماه برگردانده می شود.

لیست‌های مرتبط به ماه الماس

یادداشت‌های مرتبط به ماه الماس

            به نام او
‌
" ماه الماس نخستین و بزرگترین رمانِ پلیسیِ انگلیسی است."
این جمله تی.اس.الیوت شاعر و منتقد معروفِ انگلستانی در موردِ شاهکارِ ویلکی کالینز ابداً اغراق و مداهنه نیست.
ماه الماس یکی از بهترین رمانهای کلاسیکی‌ست که تا به حال خوانده‌ام.
توجه بفرمایید جمله بالا را کسی می‌گوید که همواره به ادبیات انگلستان با دید تردید نگریسته است (هرچند با تاسف تمام هنوز اثری از چارلز دیکنز نخوانده است) و در بین رمانهایی که از این ادبیات خوانده کمتر اثری او را جذب خود کرده است.
باری حساب ماه الماس جداست.

همانطور که در جمله الیوت آمده ماه الماس رمانی پلیسی‌ست و آن هم اولین رمان پلیسی ادبیات انگلیسی زبان
ولی واقعیتش را بخواهید برای من باورکردنی نیست که ماه الماس اولین باشد چرا که نوع روایت داستان و گره افکنی‌هایش بسیار قوام یافته‌تر و پیشرفته‌تر از آن است که اولین باشد. اینگونه به نظر می‌رسد که کالینز از چندین و چند تجربه جنایی‌نویسی باید بهره برده باشد تا بتواند چنین رمانی بنویسد. یا کارگاه کاف را که اولین کاراگاه آثار ادبی می‌دانند بسیار پخته‌تر از هر اولینی رفتار می‌کند

کتاب در حدود ۶۵۰ صفحه است و جالب این است که داستان لحظه‌ای از ریتم نمی‌افتد (امری که در داستان پلیسی بسیار حیاتی‌ست) و نویسنده برای هر قسمت ایده منحصر به فردی دارد. داستان به شیوه پلی‌فونیک یا چندصدایی روایت می‌شود که این هم در نوع خود با توجه به سال نوشتن رمان (اواسط قرن نوزده) امری بدیع بوده است.
نکته جالب دیگر این کتاب به زعم من شخصیت‌پردازی رمان است. ماه الماس با اینکه رمانی کلاسیک است ولی در شخصیت‌پردازیها کمتر دچار رخوت و کسالتی که مشخصه غالب رمانهای آن زمان است می‌شود. و شخصیتها چنان پیچیده هستند که خواننده بارها در طول خواندن رمان نسبت به آنها احساسات مختلفی اتخاذ می‌کند. خود کالینز در جایی از رمان از زبان یکی از شخصیتها در مورد رمانهای کلاسیک می‌نویسد:
《همه از جمله آثار کلاسیک؛ و البته همه بی‌اندازه برتر از چیزهائی که بعدها منتشر شد؛ و همه (از لحاظ من) این مزیت بزرگ را دارند که دل هیچ‌کس را نمی‌ربایند و مغز هیچ‌کس را داغ نمی‌کنند.》

آخرین نکته ترجمه بی‌نظیر منوچهر بدیعی است نثر بدیعی خود یک اثر ادبی مجزا است پر از ظرافت و زیبایی. بدیعی علاوه بر آن که زبان مبدا را به خوبی میشناسد (بالاخره مترجم اولیس است). فارسی را در فصاحت و بلاغتی رشک برانگیز به کار می‌برد. در ترجمه رمان بارها با ارجاعت نحوی قرآنی یا تلمیح‌هایی به اشعار سعدی حافظ و مولوی روبرو هستیم که این خود بر  ملاحت شاهکار کالینز افزوده است، به جملات زیر توجه بفرمایید:
《شنیده‌ایم که از "ابلیس آدم‌رو" سخن می‌گویند من معتقدم مثالِ "فرشته‌سیرتانِ دیوصورت" به مراتب به حقیقت نزدیک‌تراست》