آرش کمانگیرآرش کمانگیرسیاوش کسرایی و 1 نفر دیگر4.216 نفر |4 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن2خواندهام19خواهم خواند3خرید این کتاب از کتابفروشیهاتوضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب آرش کمانگیر، تصویرگر مونا انتخابی.لیستهای مرتبط به آرش کمانگیربهخوانمتون کهن و ادبیات شفاهی برای بالای ۱۲ سال10 کتابفهرست پیشنهادی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ کتاب هایی که بازنویسی مناسبی از متون کهن هستند یا داستانی از ادبیات شفاهی را روایت میکنند و مناسب گروه سنی بالای سال هستند که زهرا توکلی @zahratavakoli با همفکری معصومه توکلی @masoomehtavakoli تهیه کرده است. برخی کتابها مجموعه هستند که تک جلدهایی از آن در فهرست ذکر شده است.07زهرا توکلیمتون کهن و ادبیات شفاهی بالای 12 سال11 کتابفهرست پیشنهادی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ کتاب هایی که بازنویسی مناسبی از متون کهن هستند یا داستانی از ادبیات شفاهی را روایت میکنند و مناسب گروه سنی بالای 12سال هستند با همفکری خواهرم معصومه توکلی @masoomehtavakoli تهیه کرده ام. برخی کتابها مجموعه هستند که تنها یک جلد از آن در فهرست ذکر شده است.00یادداشتهای مرتبط به آرش کمانگیررعنا حشمتی1401/02/28 شايد از رو، هيچوقت نخوانده باشمش! فقط بارها و بارها، با صداى ستاره اى شنيدمش، كه داشت حفظش ميكرد براى شب شعر! و از آنِ خودش ميدانستش! :) و هربار، تا آخر عمر، بشنومش، بخوانمش، ببينمش، نوستالژى ايست از سوم راهنمايى و سه :) 01سارا رحیمی1402/11/10 ولیکن چاره را امروز زور و پهلوانی نیست. رهایی با تن پولاد و نیروی جوانی نیست. در این میدان، بر این پیکان هستیسوز سامانساز، پری از جان بباید تا فرو ننشیند از پرواز... 04طیبه اژه ای1402/03/30 اولین کتاب شعریه که قراره براش فعالیت تعریف کنیم.. پرت میشم به شونزده هفده سال پیش.. دبیرستان.. زمزمههاش میاد زیر زبونم.. *آری آری، زندگی زیباست زندگی آتشگهی همواره پابرجاست گر بیفروزیش، رقص شعلهاش از هر کران پیداست ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست* چقدر این شکلیایم؟.. چقدر خودمون رو مسئول زنده نگه داشتن شعلهی زندگی میدونیم؟.. *ترس بود و بالهای مرگ کس نمیجنبید چون بر شاخه برگ از برگ سنگر آزادگان خاموش* سرما وجودم رو پر میکنه... سنگر آزادگان خاموش است و من؟.. من در چنین دورانی همچون "کودکان بر بام"؟ یا همچون "مادران غمگین کنار در"؟ یا نه.. همچون "مردها در راه"؟ ترکیب دختر و مادر که نشستهاند کنار در، و مردهایی که در راهند اذیتم میکنه.. تکرار تصویر زنانی که میشینن تا مردها نجاتشون بدن.. *منم آرش سپاهی مردی آزاده به تنها تیر ترکش آزمون تلختان را اینک آماده* ناخودآگاه وقتی آرش اسمش رو فریاد میزنه قلبم گرم میشه.. انگار امید توی دل منم جوونه میزنه.. *هزاران چشم گویا و لب خاموش مرا پیک امید خویش میداند* اما درونم در جدال اینکه چشم انتظار یک "قهرمان" بودن خوبه؟ همیشه باید یه قهرمان بیاد و مشکلات رو حل کنه؟ شعر مثل همیشه غمگینم میکنه، اما حالا انگار دستم پُر تر شده.. انگار این بار شعر رو جور دیگهای خوندم.. پ.ن: در نسخهی چاپشده توسط انتشارات کانون متاسفانه و کاملا بیدلیل، بخشهایی از شعر حذف شده و حتی تغییر داده شده، و چقدر حیف.. بگذریم از سایز عجیب کتاب که حتی راحت نمیشه در دست گرفتش 00رضا حقی1403/02/06 چه زیبا یک اسطوره ایرانی را به زیبایی به شعر به تصویر کشیده شده است که هزار هزار بار جای خواندن داره با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.04