معرفی کتاب عریان در برابر باد اثر احمد شاکری

عریان در برابر باد

عریان در برابر باد

4.4
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

5

شابک
9786001756078
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
1393/11/4

توضیحات

        اگر اصرارهای مداوم و پیگیرش نبود مفتی نورالدین،رئیس دانشگاه،هیچ وقت راضی نمی شد یکی از بهترین دانشجویانش را از دست بدهد.
ملا ادریس گفته بود در یک سالی که از کودتای آمریکایی ها در ایران گذشته بی قراری امانش را بریده دوست داشت فریاد بزند مانند عبده و خیلی های دیگر مفتی نوراتلدین با او در دانشکده قدم زده و صحبت کرده بود.
وقتی او راضی نشده بود مفتی انگشت اشاره و انگشت کناری اش را به نشانه پیروزی از هم باز کرده بود و جلوی صورت ادریس گرفت و گفته بود (اگر دین از سیاست جدا باشد،آن وقت پیروزی هم هست) بعد با چسباندن دو انگشتش که شکل تپانچه ای را نشان می داد آن را مقابل جمجمه ادریس گرفته بود و گفت»اما اگر با هم باشند به کشتن می دهندت! »
      

یادداشت‌ها

نبات

نبات

1404/3/20

        اول بگم که یکم گیج کننده است ولی اخر کتاب تازه متوجه میشه چی به چیه.دوم اینکه من بازم به جواب یه سری سوالام نرسیدم نمی دونم خودم سرسری از روش رد شدم،یادم رفته یا باید واضع تر بیان میشد که به نظرم مورد دوم درست تره. داستان در مورد گوشه ای از اتفاقات کردستانه،درگیری ها بین احزاب مختلف کردستان و تعدادی از شهداست.در مورد تنها معلم شیعه روستا که با یاد خاطرات همرزم های شهیدش همراهشه و  به سرفه امونش نمیده.یوسف تو دل مردم جا داره،ولی کسایی هستن  که یوسف رو مانع رسیدن به اهدافشون می‌دونن و می‌خوان از شرش خلاص بشن.بعضی ها بخاطر کینه ای که ارزش دارن،بعضی ها بخاطر اینکه مانع جذب شدن افراد روستا به طالبان میشه،یا فکر میکنن قاتله...
خلاصه اتحاد مردم رو هم نشون میده🥺❤️‍🔥
حالا سوالام چیا بودن:
 به نظرم واضح بیان نشد که هیوا بالای تپه چی دید،اون نور کی بود؟چی بود؟چرا هیوا کچل شد؟اصلا چرا تاپور دیوونه شد؟؟یعنی من نفهمیدم ؟؟اقا اصلا تهش چی شد،یوسف شفا گرفت،هیوا مرد؟اگه کسی میدونه بگه لطفا 😅😂
این سوالا مهمنننن😂

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6