رودخانه ی واژگون: تومک

رودخانه ی واژگون: تومک

رودخانه ی واژگون: تومک

ژان کلود مورلوا و 2 نفر دیگر
4.4
18 نفر |
8 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

14

شابک
9786004133883
تعداد صفحات
184
تاریخ انتشار
1397/12/21

توضیحات

        رمان حاضر، در زمانی اتفاق می افتد که نه اتومبیلی وجود دارد و نه تلویزیونی. تومک، پسرک ۱۳ ساله ای است که تنها خواروبارفروشی دهکده را دارد. در مغازه ی تومک همه چیز پیدا می شود و مردم دهکده از خواروبارفروشی تومک خرید می کنند. روزی دختری هم سن و سال تومک وارد مغازه می شود، او یک آب نبات عصایی ساده می خرد و از تومک می پرسد که آیا در مغازه اش آب رودخانه ی «کجار» پیدا می شود؟ تومک چنین رودخانه ای را نمی شناسد. دختر توضیح می دهد هر کس از آب این رودخانه بنوشد، هرگز نمی میرد و او به آب این رودخانه احتیاج دارد و حتماً آن را پیدا می کند و سپس از مغازه بیرون می رود. اما تومک دیگر چیزی نمی شنود، او عاشق دختر ناشناس شده است.
      

لیست‌های مرتبط به رودخانه ی واژگون: تومک

یادداشت‌ها

          
رودخانه واژگون – تومک نوشته ژان کلود مورلوا است. او داستان پسری سیزده ساله را می‌گوید که یک خواربارفروشی را اداره می‌کند و والدینش از دنیا رفته ‌اند. دختری در مسیر او قرار می‌گیرد که به دنبال آب حیات است. او به دنبال دختر مسیر سخت و دشواری را ماجراجویی می‌کند....

داستان از حکایات و قصه های قدیمی و اتفاقات باور نکردنی و اعجاب انگیز آنها در متن سود برده است و این سبب غنای جهان فانتزی داستان گردیده است. صحبت از رودخانه ای است که به جای سرازیر شدن به سمت دریا،  از آن منشعب می‌گردد و سربالایی می‌رود تا به باریکه ای از آب خالص می‌رسد. هرکس از آن بنوشد عمر جاودان پیدا می‌کند.

نبرد خیر و شر به آن مفهوم که در داستانهای اسطوره ای وجود دارد در این کتاب نیست. در مسیر حرکت و جستجوی تومک و هانا طبیعت موانع متعددی بر سر راه شخصیتها می‌گذارد و آنها با عبور از آنها به هدف نزدیک تر می‌شوند. به همین دلیل نیز کتاب فضای وحشت آمیز و یا مبارزه‌ی قهرمان و ضد قهرمان ندارد و قصه در فضایی سرشار از آرامش که تصاویر فانتزی بدیعی دارد، جریان می‌یابد. تمام انسانهایی که با قهرمانان در تماس هستند نیک سیرت هستند و با حسن خلق به قهرمانان کمک می‌کنند. محبت بین آدمها، حال خوب و آرامش را برای خوانندگان به ارمغان می‌آورد.

شاید ایراد کتاب متوجه درونمایه‌ی عاشقانه آن باشد. عشقی که از همان ابتدای کتاب بین پسر سیزده ساله و دختر دوازده ساله کتاب رخ می‌دهد. از جنس عشقهایی که در یک نگاه متولد می‌شوند و آنقدر قوی هستند که انگیزه ای برای تومک می‌شود که به دنبال هانا به دنبال رودخانه‌ی واژگون برود. 
در توصیف شخصیتها به زیبایی ظاهر هانا در چند بخش تاکید شده است، در مورد ازدواج و نامزدی، و نوشیدن آب سیب! صحبت شده‌ است. اما هیچ کدام از بخشها ، توصیفات جنسی و حاد نداشته اند. 
اگر نسبت به موارد مذکور حساسیت ندارید، کتاب جذابی برای مخاطب مثبت ۱۲ سال است

#معرفی_کتاب.
#محراب_قلم

https://eitaa.com/vazhband
        

8

          بگذارید اولین یاداشتم را با کتابی که به تازگی خواندم، آغاز کنم. 
این کتاب را عمه ام که بسیار کتاب خوان است به من امانت داد و موقع تحویل آن به من گفت: "این کتاب را خیلی دوست دارم. با همه رمان نوجوان هایی که خواندی فرق دارد." 
تصویری که نویسنده خلق کرده، فوق‌العاده است. راستش به قوه تخیلی که نویسنده دارد، غبطه می‌خورم.  کتاب بسیار روانی است و خیلی زود آن را تمام می‌کنید. ماجرا هایی که تومک عزیز در سفر پشت سر می‌گذارد، کشش خوبی را ایجاد می‌کند. عواطف و احساسات تومک به خوبی توصیف شده. از آن دست کتاب هایی که است که وارد کتاب می‌شوید و همراه شخصیت همه جا می‌روید و لحظه ها را تجربه می‌کنید. اتفاق های داستان قابل پیش بینی نیستند -البته این نظر من است- و من در طول داستان واقعا شگفت زده می‌شدم از خلاقیت نویسنده.
شخصیت های کتاب را بسیار دوست داشتم و اینکه هرکدام ویژگی های منحصر به فرد خود را داشتند، واقعا شیرین بود. قسمت مورد علاقه من، دهکده عطرسازان است.(: هرچند همه چیز راجع به این کتاب قشنگ و دلنشین است که اگر بخواهم بگویم ممکن است داستان لو برود.
در مجموع خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنم. مخصوصا اگر برای مدت طولانی کتابی نخوانده اید و دوست دارید وارد یک دنیای فانتزی خفن شوید.
        

36