در اولین روزهای بهار، در آخرین روزهای تعطیلاتم، نشستم روی تختم و به سرزمینهای دور سفر کردم. مرغزارهای پر گل، رنگین کمونی وسط اقیانوس و رودخانهای که برعکس حرکت میکنه.
بینهایت دوستش داشتم، و از خوندنش لذت بیحدوحصری بردم.
هیجانانگیز بود و آروم. ترجمهاش خوب؛ ماجراجویانه و پر از عشق و دوستی.