پروژه ی خونین او: مدارک مرتبط با پرونده ی رودریک مک ری

پروژه ی خونین او: مدارک مرتبط با پرونده ی رودریک مک ری

پروژه ی خونین او: مدارک مرتبط با پرونده ی رودریک مک ری

گریم مک ری برنت و 1 نفر دیگر
3.6
10 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

14

گرم مک ری برنت، نویسنده ی اسکاتلندی، اولین کتابش ناپدید شدن آدل بودو را در سال 2013 منتشر کرد و جایزه ی نویسنده ی تاره وارد بنیاد کتاب اسکاتلند را دریافت کرد. دومین کتابش، پروژ ه ی خونین او، در سال 2016 نامزد نهایی جایزه ی بوکر شدو بین پنج نامزد نهایی پر فروش ترین کتاب بود. و بالاخره آخرین رمانش، تصادف در جاده آ35، در سال 2017 منتشر شد. برنت در نویسندگی شیوه ی خاص خود را دارد. در رمان اول و سومش خود را مترجم رمانی فرانسوی معرفی کرده و در رمانی که در دست دارید، گرد آورنده ی یک سری مدرک از پیش موجود. در هیچکدام از آثارش خود را مولف نخوانده.کلاغی لب چاله نشسته بود و نگاهم می کرد.گفتم « چی می خوای؟»گفت « به این فکر می کردم که چشمات صبحانه ی خوبی می شن برام.»گفتم «ببخشید زدم تو ذوقت.»

لیست‌های مرتبط به پروژه ی خونین او: مدارک مرتبط با پرونده ی رودریک مک ری

ماهی جنگجوتمام آنچه که هرگز به تو نگفتممن قاتل زنجیره ای نیستم

کتاب‌هایی با شخصیت محوری نوجوان

6 کتاب

خوندن در مورد مسائل نوجوون‌ها همیشه برام جالب و جذاب بوده؛ به‌خصوص نوجوون‌هایی که صرفاً توی داستان‌های فانتزی حضور ندارن و با مشکلات زندگی واقعی دست‌وپنجه نرم می‌کنن. ‌‌ نوجوون‌‌هایی که با افسردگی، اضطراب، مشکلات شخصیتی، خانواده‌های نابه‌سامان و مشکلات اجتماعی روبه‌رو هستن و درعین‌حال سعی می‌کنن راه خودشون رو توی زندگی پیدا کنن‌. :) ‌‌ شخصیت محوری هر کدوم از کتاب‌ها: ‌۱. ماهی جنگجو: یک پسر ۱۴ ساله به اسم راستی-جیمز که یک پدر دائم‌الخمر داره و مدام درگیر دعواهای خیابونی آسیب‌زاست و سعی می‌کنه بزرگ‌تر از سنش رفتار کنه. ‌‌ ۲. تمام آن‌چه که هرگز به تو نگفتم: یک دختر ۱۶ ساله به اسم لیدیا که درس‌خون و آرومه و والدینش چیز زیادی در موردش نمی‌دونن و کم‌کم «تمام اون چیزهای ناراحت‌کننده‌ای که هرگز بهشون نگفته بود» رو کشف می‌کنن. ‌‌ ۳. من قاتل زنجیره‌ای نیستم: یک پسر ۱۴ ساله (اگه درست یادم باشه!)، به اسم جان که اختلال شخصیت ضداجتماعی داره (هرچند که طبق تقسیم‌بندی جدید اختلالات، افراد زیر ۱۸ سال نباید تشخیص این اختلال رو بگیرن) و مادر و خاله‌ش یک مرده‌شورخونه رو اداره می‌کنن. جان علاقه‌ی شدیدی به دونستن در مورد قاتل‌های زنحیره‌ای داره. کم‌کم اتفاقات اسرارآمیزی توی شهر می‌افته و... ‌‌ ۴. پروژه‌ی خونین او: یک پسر ۱۷ ساله به اسم رودریک که توی یک روستا زندگی می‌کنه، مادرش به تازگی فوت شده و با خواهر و پدرش زندگی مشقت‌باری رو می‌گذرونه. رودریک شخصیت عجیبی داره و همه یک‌جورهایی ازش می‌ترسن... داستان کتاب، ماجرای اینه که چطور رودریک در نهایت مرتکب سه قتل وحشتناک می‌شه. ‌‌ ۵. ناطور دشت: یک پسر ۱۷ ساله به اسم هولدن کالفیلد که از مدرسه اخراج می‌شه، سیگاریه، بددهنه و حس می‌کنه هیچ هدفی توی زندگی نداره. اون فقط چند روز فرصت داره تا به خونه برگرده و طی این چند روز، ما بیشتر و بیشتر با دنیای هولدن آشنا می‌شیم... ‌‌ ۶. داستان‌های اوهایو: داستان‌های اوهایو رمان نیست، مجموعه داستانه. اما شخصیت محوری خیلی از داستان‌هاش نوجوون هستن. همه‌ی داستان‌ها توی محله‌های پایین یک ناحیه‌ی خاص از آمریکا اتفاق می‌افتن و همه‌شون فضای به‌شدت تیره و تاریکی دارن.

یادداشت‌های مرتبط به پروژه ی خونین او: مدارک مرتبط با پرونده ی رودریک مک ری

مکتوب‌

1402/03/14

سلام
کتاب
            سلام
کتاب بررسی پرونده‌ی قاتل سریالی ۱۷ ساله‌اس. که سه نفر (یک کودک ۳ ساله، یک دختر ۱۵ ساله و پدر این دو) رو به قتل رسونده.

فصل‌های‌کتاب: اظهاریه‌ها که گفتگو با شاهدهای روز واقعه 
روایت خود رودریک مک‌ری ۱۷ ساله:
که بخش قابل توجهی از کتاب همین روایت هستش.
به گفته‌ی خود رودریک این نوشته‌ رو به درخواست وکیلش نوشته
و در مقدمه نویسنده تقریبا تمامی نظرات رو درمورد این روایت اورده
که بعضی‌ها این روایت رو معتبر نمی‌دونند
بعضی‌ها قبول دارند و...
استدلال اونهایی که قبول ندارند هم یکی اینه که چطور یک پسر ۱۷ ساله‌ی روستایی که شاید تو کل زندگیش فقط چند کیلومتر از روستاش دور شده و تحصیلات خیلی ابتدایی داره
چنین نثر ادبی رو نوشته 
و چطور این همه دایره لغات وسیعی داره؟
که حقیقتا باید اعتراف کنم خیلی خوب نوشته بود
خیلی خیلی خوب!
یک جاهایی به خودم یادآوری می‌کردم که این نوشته‌ی یک نوجوان ۱۷ ساله‌ست که قاتل سریالی هم هست.
روایت بسیار صادقانه بود. جملات کوتاه، توصیفات خیلی جذاب
و شخصیتی باهوش...
این اتفاقات برای سال ۱۸۹۶ یعنی برای ۱۲۷ سال پیشه!
بعد از خود روایت رودریک
فصل بعدی: گزارش‌های پزشکی هستش که گزارش پزشک قانونی با سرح کامل اجساد و چگونگی به قتل رسوندن و ...
که جالب بود من تا حالا گزارش به این شکل نخونده بودم.
فصل بعدی گزارش یک جراح و روانپزشک جنایی(آقای تامسون) هست که تحقیقاتی رو جنون رودریک انجام می‌ده و سفر به روستاش می‌کنه و...
اینجا نوشته‌ها کاملا برای خود آقای تامسون هستند که در لابلای تحلیل‌هاشون شخصیت‌شون رو هم می‌شد دید.
بعد از این
فصل محاکمه: که واقعا فصل جذابی بود
یک دادگاه کامل!
دادستان که ازش به عنوان نماینده پادشاه در دادگاه یاد می‌شد
و وکیل متهم
وکیل می‌خواست ثابت کنه رودریک مجنونه و دادستان خلاف این...
حکم نهایی به عهده‌ی هیئت منصفه بود.
فصل بعد هم اتفاقات بعد از صدور حکم
و فصل آخر خم تشکرات و...

این فصل‌های خود کتاب
ترجمه خوب بود واقعا، خیلی جاها که نیاز بود پاورقی‌های خوب و کمک‌کننده گذاشته بودند. 
روان بود.
درمورد روایت خود رودریک 
شاید ۹۰٪ مطلب روایت زندگی روزانه و اتفاقاتی هست که منجر به انجام سه فقره قتل شد و...
در انتهای روایت که رودریک به قصد قتل وارد خونه‌ی سه مقتول شد از اونجا به بعد توصیفات لحظه به لحظه‌ی آدم کشتن رو داشتیم
بدون ذره‌ای عذاب وجدان و ذره‌ای رحم.

و در اوایل روایت هم توصیف به قتل رسوندن یه حیوان رو کرده بود که اون هم با تک تک جزئیات بود. برای من منزجر کننده بود حقیقتا.
البته باید بگم در همون لابلای توصیفات روزانه‌ش هم اتفاقات خیلی خوشایندی نمی‌افتاد.
و چیزی که خیلی به چشم می‌اومد دنیای ارباب و رعیتی زمان حیات روای بود. زمین، خونه، دریا وحتی جلبک‌هاش متعلق به اربابان بود و رعیت در تمام زندگی وابسته‌ی اونها بود.
با توجه به اینکه خود رودریک هیچ تلاشی برای بیگناهی خودش انجام نداد و کاملا جرمش رو قبول کرده بود
موقع خوندن، جملات به نظر خیلی صادقانه بودند
اما وقت به عنوان خواننده گزارش های پزشکی و محاکمه خونده می‌شه
کاملا شرایط فرق می‌کنه. استدلال‌ها بیشتر می‌شند و نوع نگاه واقعا فرق می‌کنه.
          
            سلام
این کتاب از اون کتابهایی بود که چون عنوانش جالی بود خریدم و خیلی وقت بود توی کتاب‌خونه‌‌م خاک می‌خورد.
خلاصه ای درباره کتاب:
این کتاب درباره ی پرونده ی قاتلی به نام رودریک مک‌ری هست.
رودریک با یک خواهر بزرگتر و یک جفت 2قلو و پدرومادرش در روستایی در اسکاتلند زندگی می‌کردند. مادر رودریک بعد از به دنیا آوردن بچه ی آخر از دنیا میره و بعد از مرگش افسردگی و ناراحتی روی زندگی همه ی خانواده تاثیر میذاره.
خواهر بزرگتر رودریک، جتا، ازافسردگی زیاد به کارهای داخل منزل روی می‌آره و دیگه اون دختر شاد و جذابی که بود از بین میره و یه جورایی سعی داره یا شاید هم مجبوره که جای مادر رو برای همه ی افراد خانواده پرکنه!
و رودریک بعد از مرگ مادرش کلا از بازی زندگی خارج میشه و دنیاش رو گم میکنه . مرگ مادر خانواده روی همه ی افراد خانواده تاثیر می‌ذاره ولی اون ها فقط سعی می‌کنن این موضوع رو ندیده بگیرند.
رودریک بزرگ میشه، مجبور میشه مدرسه رو رها کنه، درحالی که از نظر معلمش او باهوش ترین وزرنگ ترین شاگردی بوده که تاحالاداشته. رودریک سعی میکنه از زندگی و قوانین زندگی سردربیاره ولی این خانواده توی روستا یه دشمن داره که نمیذاره آب خوش از گلوی خانواده ی مک‌ری پایین بره.
بخاطره همین خانواده مک‌ری زندگی خوبی ندارن.
توی این ماجرا یه اتفاق عجیب میوفته، سه نفر به قتل میرسند و وکیل رودریک سعی میکنه این پرونده رو حل کنه

راستش این کتاب من رو به شدت افسرده و ناراحت کرد طوری که وقتی حدود 90-100 صفحه از این کتاب رو خوندم سه یا چهار روز از کتاب فاصله گرفتم.
خانواده ی مک‌ری واقعا زندگی بدی رو سپری کردند، واقعا این داستان برای خوندن آسون نبود. رودریک و پدرش بعد از مرگ مادرش سعی کردند درست زندگی کنند، از قوانین سردربیارند، سعی کردند جلوی زورگویی و شرارت بایستند ولی به نظرم هر آدمی هم کاسه ی صبری داره!!
و کاسه ی صبر رودریک درآخر لبریز شد.
پ.ن1:من با کتاب مشکلی نداشتم فقط اینکه ما میدونیم قاتل کی بود، حتی اعتراف هم کرد، عجیب بود که چرا وکیلش سعی داشت این موضوع رو رد کنه.
پ.ن2:رودریک مک‌ری (شخصیت اصلی داستان)، گریم مک‌ری (اسم نویسنده)!! نمیدونم باهم نسبتی دارن یا نه:)