معرفی کتاب فهرس اثر سنان انطون مترجم محمد حزبایی زاده کتابعمومیداستان فهرس سنان انطون و 2 نفر دیگر 4.0 5 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 7 خواهم خواند 2 ناشر نشر ثالث شابک 9786004056809 تعداد صفحات 314 تاریخ انتشار 1400/1/2 توضیحات کتاب فهرس، نویسنده سنان انطون. بریدۀ کتابهای مرتبط به فهرس بشری 1403/7/9 فهرس سنان انطون 4.0 4 صفحۀ 60 0 2 بشری 1403/7/9 فهرس سنان انطون 4.0 4 صفحۀ 13 0 1 لیستهای مرتبط به فهرس روژان 1404/2/3 کتابهای کتابخونه ام ۳ 99 کتاب اینم پارت سوم:) کتابهای مرجع هنر و موسیقیم اینجان! 0 10 مسیح ریحانی 1403/12/25 کتابهایی که از سال ۰۳ با خودم میبرم... 22 کتاب در این لیست سعی کردهام بهترین کتابهایی که در سال ۰۳ خواندهام، را بیاورم. 0 9 یادداشتها محبوبترین جدیدترین مسیح ریحانی 1403/11/3 کتاب دیگری از سنان انطون و بازگویی مصائبی که بر خاورمیانه گذشته و میگذرد... بیراه نیست وقتی که «آلبرتو مانگوئل»، کتابخوانِ بورخسِ پیر در سالهای نابینایی «سنان انطون» را یکی از بهترین داستاننویسان روزگار ما توصیف میکند. «انطون» در این کتاب با زبانی ساده اما شاعرانه و زیبا به نفرینِ ابدی خاورمیانه، یعنی جنگ میپردازد. قصهی کتاب حول محور زندگی دو شخصیت با نامهای «ودود» که کتابفروشی خسته و افسرده در خیابان المتنبی بغداد است و «نمیر» که استاد دانشگاهی عراقی است که به نیویورک مهاجرت کرده، میچرخد. «ودود» یک کلکسیونر است که به ثبت و مستندسازی تمام چیزهایی میپردازد که در جریان جنگ عراق نابود شدهاند. کلکسیون او تنها به اشیاء خلاصه نمیشود و او به طور وسواسگونهای تلاش میکند تا خاطرات و حتی احساسات از دست رفته را هم ثبت و ضبط کند. «دکتر نمیر» اما پیش از حضور آمریکاییها، عراق را ترک گفته و علیرغم میل باطنیاش طی سفری همراه با دوستان مستندسازش به بغداد، به طور اتفاقی با «ودود» آشنا میشود و شیفتهی پروژهی «فهرسِ ودود» میشود. (فهرس در عربی به معنای فهرست است.) نویسنده در این کتاب، دو روایت موازی که شامل نامهها و دستنوشتههای «ودود» و روایت «نمیر» است را پیش میبرد و با استفاده از این روش و با درهمآمیزی خیال و واقعیت، خواننده را به عمق مسائل پیچیدهای نظیر حافظهی تاریخی، هویت فردی و ملی، مهاجرت و تاثیرات جنگ پرت میکند. «ودود» سعی دارد تا با جمعآوری خاطرات، احساسات و اشیاء نابود شده به نوعی تاریخ و هویتِ زخمی جامعه و کشورش را حفظ و بازسازی کند، هر چند که در نهایت متوجه میشود که تلاشش بیفایده است. 0 0 samira mosayebi 1403/11/9 سئوالاتی بدیهی که خواب جواب هم نمی بینند : آیا لحظه همه جا یکی است؟ یا هر لحظه به مکانی در هستی پیوسته است ؟ اگر احتمال دوم درست است، بیش از یک زمان وجود دارد . میلیاردها زمان وجود دارد که همدیگر را قطع میکنند اما هرگز با هم مماس نمی شوند. 0 0 بشری 1403/7/9 توی یه جمله کوتاه اگر بخوام بگم؛ توصیه نمیکنم. داستان در مورد پسری عراقی به نام نمیر که توی آمریکا استاد دانشگاه میشه و ادبیات عرب و زبان عربی تدریس میکنه. سفری به عراق داره و با فردی به نام ودود آشنا میشه و دوست میشن و ماجرا کلا در مورد رمانیه که ودود نوشته اما اصلا نمیخواد جایی چاپ بشه. اوایل کتاب سیر جالبی داشت طی میشد اما اواخر کتاب انگار کاملا منحرف شد. بعضی جاها انگار سعی کرده بود نژاد عرب عراقی رو از ایرانی ها برتر جلوه بده و توی چندتا جمله انگار وقتی به شخصیت اصلی که همون نمیره میگن ایرانی خیلی بهش بر میخوره. پدر شخصیت اصلی شیعه بوده ولی انقدر از پدرش بد گفت که باعث میشه یه پیش زمینه ذهنی خیلی بد از شیعیان در ذهن مخاطب ایجاد بشه. در کل اکثر کتابا قسمتای خوب و بد دارن. این کتابم قسمتایی رو داشت که کاملا درک میکردم. انگار که اون یه تیکه رو منم زندگی کرده بودم. اما قسمتای بد و بی فایدهش به مراتب بیشتر بود. این کتاب هیچ اندرز خاصی نداشت. یک کتاب کاملا بی نتیجه. منم اگر میدونستم این جوریه نمیخوندم. 0 0 بشری رحمتی 1403/12/24 ⭐ ⭐ ⭐ ⭐ 4.5 شاید اگر من در خاورمیانه متولد نشده بودم، درد و رنجهای نُمیر برایم قابل درک نبود. من میدانم وقتی زن عراقی پنجاهساله گریان میگوید: از آمریکاییها میگذریم که ما را بمباران کردند، اما برای سالهای تحریم آنها را نمیبخشیم یعنی چه! میدانم وقتی نُمیر دیوارنوشتههایی آمیخته با تشکر از آمریکاییها میبیند چه حسی پیدا میکند. نمیدانم چرا ولی میدانم. من میدانم وقتی ارزش جان هر سرباز آمریکایی که هنگام انجاموظیفه کشته شده چهارصد هزار دلار است و مبلغ پرداختی ارتش آمریکا برای غرامت به خانواده هر سرباز عراقی دو هزار و پانصد دلار است چه معنی میدهد. من این خشم و اندوه نهفته در جان نمیر را میفهمم. این احساسات متناقض را میفهمم. دو بخش از کتاب بیشتر از قسمتهای دیگر برایم تکان دهنده بود و اشکم را در آورد: ۱. از زبان آلبوم ۲. سوال عجیب دانشجوی نمیر برای ترجمه کلمات : «زانوبزن، ایست! دستها بالا! برو عقب» به عربی. پ.ن. ادبیات جهان عرب قلبم را پاره پاره میکند. ❤️ 0 0