یادداشت مسیح ریحانی
1403/11/3
کتاب دیگری از سنان انطون و بازگویی مصائبی که بر خاورمیانه گذشته و میگذرد... بیراه نیست وقتی که «آلبرتو مانگوئل»، کتابخوانِ بورخسِ پیر در سالهای نابینایی «سنان انطون» را یکی از بهترین داستاننویسان روزگار ما توصیف میکند. «انطون» در این کتاب با زبانی ساده اما شاعرانه و زیبا به نفرینِ ابدی خاورمیانه، یعنی جنگ میپردازد. قصهی کتاب حول محور زندگی دو شخصیت با نامهای «ودود» که کتابفروشی خسته و افسرده در خیابان المتنبی بغداد است و «نمیر» که استاد دانشگاهی عراقی است که به نیویورک مهاجرت کرده، میچرخد. «ودود» یک کلکسیونر است که به ثبت و مستندسازی تمام چیزهایی میپردازد که در جریان جنگ عراق نابود شدهاند. کلکسیون او تنها به اشیاء خلاصه نمیشود و او به طور وسواسگونهای تلاش میکند تا خاطرات و حتی احساسات از دست رفته را هم ثبت و ضبط کند. «دکتر نمیر» اما پیش از حضور آمریکاییها، عراق را ترک گفته و علیرغم میل باطنیاش طی سفری همراه با دوستان مستندسازش به بغداد، به طور اتفاقی با «ودود» آشنا میشود و شیفتهی پروژهی «فهرسِ ودود» میشود. (فهرس در عربی به معنای فهرست است.) نویسنده در این کتاب، دو روایت موازی که شامل نامهها و دستنوشتههای «ودود» و روایت «نمیر» است را پیش میبرد و با استفاده از این روش و با درهمآمیزی خیال و واقعیت، خواننده را به عمق مسائل پیچیدهای نظیر حافظهی تاریخی، هویت فردی و ملی، مهاجرت و تاثیرات جنگ پرت میکند. «ودود» سعی دارد تا با جمعآوری خاطرات، احساسات و اشیاء نابود شده به نوعی تاریخ و هویتِ زخمی جامعه و کشورش را حفظ و بازسازی کند، هر چند که در نهایت متوجه میشود که تلاشش بیفایده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.