معرفی کتاب ماهرخ: خاطرات سیده‌ماهرخ حسینی از درگیری‌های سوریه اثر مهشید اسماعیلی

ماهرخ: خاطرات سیده‌ماهرخ حسینی از درگیری‌های سوریه

ماهرخ: خاطرات سیده‌ماهرخ حسینی از درگیری‌های سوریه

3.9
22 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

29

خواهم خواند

18

شابک
9786227510447
تعداد صفحات
350
تاریخ انتشار
_

توضیحات

کتاب ماهرخ: خاطرات سیده‌ماهرخ حسینی از درگیری‌های سوریه، نویسنده مهشید اسماعیلی.

لیست‌های مرتبط به ماهرخ: خاطرات سیده‌ماهرخ حسینی از درگیری‌های سوریه

یادداشت‌ها

          به نام خدای خوبم 

زن جنس لطیفی است که مواجهه‌اش با جنگ، اغلب از دور و پس پرده بوده، مخصوصا در جنگ‌های خاورمیانه و ایران، البته تا قبل از جنگ‌های داخلی سوریه و یه وجود آمدن داعش! ماهرخ تنها کتابی است که از خاطرات یک زن ایرانی درباره جنگ داخلی سوریه و داعش نوشته شده، از این منظر تک است. با خاطراتی که هم ترس و دلهره را با خواننده همراه می‌کند هم لبخند را. خواننده در کتاب زنی را می‌بیند که سودای مهاجرت را دارد و حتی برای این مسیر، با توجه به وضعیت اقتصادی خانواده، شروع به پس‌انداز کردن می‌کند، اما یک زیارت سوریه، او را اتفاقی پای سفره عقد یک مرد سوری می‌کشاند، کمی قبل از شروع جنگ داخلی آن کشور. ماهرخ از حزب‌ها و جبهه‌های مختلف سوری می‌گوید و از همسایه‌هایی که تا قبل از جنگ، دوست بوده‌اند اما پس از آن به دشمن تبدیل شده‌اند. از پنهان شدن در کنار مقر جبهه‌َالنصره می‌گوید و از چگونگی خروج از آن. از فرزندان و همسرش در جنگ می‌گوید و از تنهایی‌هایش. به گمانم ماهرخ را همه باید بخوانند و البته کاش این مابين کارگردانی پیدا شود و عقلش را به کار بیاندازد برای به تصویر درآوردن آن به صورت سریال یا فیلم. دوستش داشتم، بسیار ❤️
        

1

          یادداشت مادر:
من معتقدم بعضی از کتابها  هستند که باید درحال و هوای خاص خودشان خوانده شوند و درست همان زمان است که به دل می‌نشینند. کتاب خاطرات سیده ماهرخ حسینی برای من اینطور بود. تازه از حال و هوای جنگ ۱۲ روزه بیرون آمده بودم که بدستم رسید و با حال و هوای حماسی ای که داشتم به دلم نشست.
کتاب روایت و مشاهدات بانویی ایرانی است که دست تقدیر او را  به زندگی در سوریه می‌کشاند و فراز و نشیب‌های زیادی را متحمل می‌شود.
خاطرات این بانو برای من جالب بود اما به نظرم جای چند موضوع خالی بود. مثل مواجهه سوری ها با داعش، نقش مدافعان حرم، جنایات  داعش و...
آنقدر که از جبهه النصر و جبهه التحریر گفته شده بسیار اندک به داعش اشاره شده است.
موضوع بعدی این بود که کتاب ناگهانی تمام شد. من نفهمیدم بالاخره چرا این خانم اصرار به ادامه زندگی در سوریه داشت و آیا اصلا توانست بار دیگر به ایران بیاید و خانواده اش را ملاقات کند؟!
به نظرم پایان بندی کتاب می‌توانست بهتر از اینها باشد.
اما در کل آنقدر جذاب بود که نمیشد به راحتی آن را کنار گذاشت.
        

14

به نام سلا
          به نام سلام

داستان فراز و نشیب زندگی سیده ماهرخ حسینی بانویی ایرانی است 
که از قضا جبر دنیا او را به زندگی در غربت می‌کشاند.
داستان را که می‌خواندم هر صفحه بر حیرتم افزوده میکرد .

داستان زنان و جنگ خودمان را زیاد خوانده ام. شیرزنانی که یا در جبهه و یا در پشت جبهه به طرق گوناگون خدمت کرده اند‌.
ولی آن خود خواسته بود .

ولی ماهرخ داستان مجبور به تحمل زندگی در شرایط جنگی ست.(البته درجایی از داستان به دلخواه خود برمیگردد به سوریه 
بخاطر تعهد به زندگی اش.)
در کشوری غریب با آداب و رسوم و فرهنگ متفاوت ، با کسانی که شاید خیلی هم تورا نمیخواهند.
با همسری دور از شرایط دلخواه 
با جبهه النصره ، جیش الحر و نیرو های دولت

با چند بچه پشت سرهم 
با اتفاقات و شرایطی که وجود یکی از آنها زندگی را برای من دهه هفتادی تلخ و خراب و شاید روبه پایان می‌برد .

بسیار متعجب میشدم از خواندن شجاعت های بی پایان آن زن ، دست و دل بازی و مهربانی اش که بعضی اوقات بازی با جانش بود .
از اعتماد و ایمانی که در قلبش به خداوند داشت حسرت خوردم .
از ضعیفی خودم ناراحت شدم.

در کل داستانی جالب و متفاوت بود برای من 
و البته مفید 

داستان را بیشتر ازین توضیح ندادم ک افشا نشود.
فونت این چاپ کتاب به نسبت ریز بود و ۳۵۰ صفحه آن تقریبا دمار از چشم در می آورد .

یاحق
        

2