معرفی کتاب توتالیتاریسم اثر هانا آرنت مترجم محسن ثلاثی

توتالیتاریسم

توتالیتاریسم

هانا آرنت و 1 نفر دیگر
4.4
18 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

15

خوانده‌ام

39

خواهم خواند

105

شابک
9789643803711
تعداد صفحات
364
تاریخ انتشار
1399/9/16

توضیحات

        
کتاب حاضر، معروف ترین کتاب هانا آرنت در حوزة جامعه شناسی سیاسی است. وی در این کتاب در صدد تبیین ساختار دو حکومت نازیسم و استالینیسم و شیوه های برخورد آنها با توده هاست. آن وقت برای این که متنی مستند و متقن به مخاطب ارائه دهد، تمامی اسناد به جای مانده از آن دوران را بررسی کرده و تحلیل عمیق از چگونگی عملکرد حکومت های توتالیتر به دست داده است.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به توتالیتاریسم

نمایش همه
mohadse

mohadse

1403/10/26

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

دیکتاتور توتالیتر مانند یک فاتح بیگانه ، منابع غنی صنعتی و مادی هر کشوری، از جمله کشور خویش، را به عنوان منبع غارت و وسیله ای برای تدارک گام بعدی در جهت گسترش تجاوزکارانه ی جنبش می انگارد . از آن جا که این اقتصاد متکی به غارت پی در پی،به خاطر جنبش کار می کند و نه به خاطر ملت،هیچ ملت و هیچ کشوری به مثابه ذینفع بالقوه،نمی تواند نقطه اشباعی بر این فرآیند غارت بگذارد. دیکتاتور توتالیتر مانند فاتح بیگانه ایست که پیدا نیست از کجا آمده و غارت او به سود هیچ کس نیست . توزیع غنایم بر حسب تقویت اقتصاد کشور مادر محاسبه نمی شود، بلکه تنها به عنوان یک مانور تاکتیکی موقتی به کار گرفته می شود . رژیم های توتالیتر، از نظر اقتصادی همان خاصیتی را دارند که یک دسته ملخ برای برای یک مزرعه . این واقعیت که دیکتاتور توتالیتر بر کشورش به سان یک فاتح بیگانه فرمانروایی می کند، اوضاع را وخیم تر میکند، زیرا او در کشور خویش ، بیرحمی اش را کاراتر از آنچه بیدادگران در کشورهای بیگانه اعمال میکنند، اجرا می کند.

1

لیست‌های مرتبط به توتالیتاریسم

یادداشت‌ها

نجات یوزف
          نجات یوزف کا

بر اساس باورهای قدیمی ساحل‌نشینان جنوب ایران، پری‌ها، دیوها و ارواح خیر و شر، همه باد یا خیال یا هوا هستند. این بادها در سر آدمیان رخنه می‌کنند و او را «مرکَب» خویش می‌سازند. اگر کسی گرفتار یکی از این بادها شود و بتواند از چنگ آن جان سالم به‌در ببرد، آن وقت به جرگه‌ی «اهل هوا» درمی‌آید؛ شرط رهایی از بند این موجودات مهیب آن‌گونه که راویان این قصه‌های مهیج می‌گویند، تن‌دادن به خواست‌های بعضاً غریب این اوهام هولناک است. لابد می‌پرسید این چیزها چه ارتباطی با کتاب آرنت دارند؟ به سراغ عنوان برویم. توتالیتاریسم را عموماً تمامیت‌خواهی ترجمه می‌کنند؛ اما تمامیت چه چیزی و از سوی چه کسانی؟ بیایید کمی تخیل کنیم. روح ناآرام یوزف کا که از ناتمامی سرنوشت خود به ستوه آمده و در برزخ سناریوهای ممکن دست‌وپا می‌زند، در شبی از شب‌های تبعید هانا آرنت، این یهودی سرگردان آلمانی که دور از هیاهوهای قرن کوتاه بیستم، در قلب آمریکا آرام گرفته، همراه با نسیمی خنک پا به رؤیای شبانه‌ی او می‌گذارد تا آرنت را «مرکب» خود سازد. از فردای آن شب سخت، آرنت دیگر «اهل هوا» شده، آرام و قرار ندارد و برای خلاصی از چنگ این وهم رنجور باید به خواست او تن بدهد. اما خواست کا چیست؟ او هنوز هم گیج آن سیستمی‌ست که همه‌ چیز او را می‌خواست و در نهایت هم گرفت. او به‌دنبال پاسخ پرسش خویش است: شما کیست‌اید و چرا همه چیز مرا ستاندید؟ اکنون دیگر توپ در زمین خانم فیلسوف است. فلسفه بدل به «مرکبِ» ادبیات شده و آرنت علاوه بر نجات خود باید پاسخ‌گوی اسارت فلسفه نیز باشد؛ گویی که کافکا تاریخ فلسفه را گروگان خود ساخته است، مشکل دوچندان می‌شود. پس شروع به نوشتن می‌کند تا پاسخ یوزف کا را بدهد و از شر این اسارت کافکایی خلاص شود. پاسخ آرنت اما نه‌تنها خود او، فلسفه و یوزف‌کا، بلکه وجدان قرن کوتاه بیستم را از شر عذابی جانکاه رها می‌سازد: پاسخی از سوی فلسفه به ادبیات.
        

0

❌ کتاب« تو
          ❌ کتاب« توتالیتاریسم» اثر «هانا آرنت» سومین جلد از مجموعه‌ «خاستگاه‌های توتالیتاریسم» است که به بررسی نظام‌های توتالیتر قرن بیستم، به‌ویژه نازیسم و استالینیسم، می‌پردازد. آرنت در این کتاب شرح می‌دهد که چگونه این رژیم‌ها از طریق ایدئولوژی‌های فراگیر، تبلیغات، خشونت سیستماتیک، پلیس مخفی و نابودی مرزهای میان واقعیت و دروغ، جوامع را کنترل می‌کنند. او توضیح می‌دهد که توتالیتاریسم با استفاده از ترس، سازمان‌دهی توده‌ها، و حذف فردیت، شهروندان را به ابزارهایی مطیع و بدون قدرت تفکر مستقل تبدیل می‌کند.
آرنت استدلال می‌کند که توتالیتاریسم تنها یک دیکتاتوری خشن نیست، بلکه سیستمی است که به دنبال سلطه‌ کامل بر تمام جنبه‌های زندگی مردم است. او نقش ایدئولوژی و تبلیغات را در ایجاد جهانی ساختگی برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه این نظام‌ها مخالفان را نابود کرده و حتی و فاداران خود را نیز در نهایت قربانی می‌کنند. 
👈 مفاهیم کلیدی مورد تاکید در کتاب، بی‌ریشگی (Rootlessness) و بی‌قدرتی (Powerlessness) مردم در جوامع مدرن است که آن‌ها را مستعد پذیرش ایدئولوژی‌های توتالیتر می‌کند. آرنت همچنین بر اهمیت تفکر انتقادی در برابر چنین نظام‌هایی تأکید دارد و هشدار می‌دهد که توتالیتاریسم تنها به گذشته تعلق ندارد، بلکه خطری همیشگی برای جوامع بشری است. 
آرنت سه شرط اساسی را برای ظهور نظام‌های توتالیتر شناسایی می‌کند:
👈 انزوای فردی و اتمیزه شدن جامعه: در جوامعی که پیوندهای اجتماعی و نهادهای مدنی از بین می‌روند، افراد احساس تنهایی و بی‌قدرتی می‌کنند. داشتن آگاهی تاریخی و سیاسی در خنثی کردن این مولفه و پیشگیری از بروز توتالیتاریسم بسیار موثر است. 
👈 وجود توده‌های نارضی و بی‌ریشه: توتالیتاریسم زمانی امکان‌پذیر می‌شود که گروه‌های بزرگی از مردم، به‌ویژه طبقه‌ی متوسط و کارگر، احساس کنند که از نظام سیاسی و اجتماعی کنار گذاشته شده‌اند. این توده‌ها، که از نهادهای سنتی مثل خانواده، انجمن‌های مدنی و احزاب سیاسی جدا شده‌اند، مستعد پذیرش ایدئولوژی‌های مطلق‌گرا هستند. او تاکید می‌کند که چون در این گروه، بی‌خویشتنی این پذیرش را تشدید و تسهیل می‌کند.
👈 ایدئولوژی فراگیر و دستگاه سرکوب سازمان‌یافته: رژیم‌های توتالیتر از یک ایدئولوژی جامع استفاده می‌کنند که ادعای توضیح همه‌ جنبه‌های زندگی را دارد. این ایدئولوژی با ابزارهای تبلیغاتی گسترده و یک دستگاه سرکوب، مانند پلیس مخفی و اردوگاه‌های کار اجباری، اجرا می‌شود تا هرگونه مخالفت را از بین ببرد و مردم را کاملاً تحت سلطه قرار دهد.
👈 یکی از پیش‌بینی‌های آرنت در این کناب که در سال ١٩۵١ به چاپ رسیده است، این است که در آسیا کشور هندوستان، با توجه به پیش‌شرط‌های ذکر شده و جمعیت زیاد آموزش ندیده، مستعد پیدایش توتالیتاریسم است، که البته این پیش‌بینی تا کنون محقق نشده است. آرنت تأکید دارد که این شرایط می‌توانند در دوره‌های مختلف تاریخ پدیدار شوند و توتالیتاریسم فقط به قرن بیستم محدود نیست.
        

7