این کتاب شامل هفت داستان کوتاه و تا حدودی طنز هست.
تا حدودی چون نمیدونم بچه‌های الان با این طنز خنده‌شون میگیره یا نه🤪
من و پسرم از داستان شیر تو شیر خوشمون اومد و باهاش خندیدیم👌😁
        

          مناسب برای محدوده سنی 10 تا 14 سال مثلا.

چند داستان طنز کوتاه به همراه تصویرگری در فضای حیوانات. مقداری هم با داستان های مشهور شوخی کرده بود.
        

          روزگاری که هنوز پنجشنبه و جمعه اختراع نشده بود یک مجموعه داستان کوتاه کودک و نوجوان طنز هست که بشدت خلاقانه ست که حس عید به آدم میده و بسیار زیاد برای عیدی دادن هم مناسبه چون هم کم حجمه هم قیمت پایینی داره هم جذاب و خنده داره و اوقات خوشی رو برای آدم رقم میزنه این کار باعث ایجاد فرهنگ کتابخوانی بین بچه ها و کسایی که این کتاب رو بهشون هدیه میدید میشه . داخل این کتاب استاد فرهاد حسن‌زاده یه عالمه با خاطرات بچگی ما بازی می کنه و یکی از داستان‌های این کتاب منبع جوک بسیار بسیار معروفیه و کل داستاناش پر از شوخی هایی با لغاته.  رفرنس هایی به آهنگ هایی داره که ما همه مون باهاشون خاطره داریم . این کتاب میتونه خنده به لب تون بیاره و خلاصه حالتونو خوب کنه تصویرسازی جذابی هم داره که توسط اقای مهدی صادقی انجام شده بجز اون داستان‌های این کتاب درون‌مایه‌هایی دارند که ممکن به طور مستقیم متوجه شون نشید اما به چیزهایی مثل «هرکسی میتونه چیزی که میخواد باشه»،« پرهیز از شوخی های الکی و سر به سر دیگران گذاشتن » ، «فواید صلح و دوستی و صداقت»و … پرداخته .
کتاب از اونجایی که زمان نوشته شدنش به زمان های دور و زمانی برمی‌گرده که تازه پنجشنبه و جمعه اختراع شده بود ( شوخی کردم مال ۱۳۸۳ هست یعنی تقریبا هم سن منه :))) در نتیجه به طبع تفاوت‌هایی داره با زمان حال از جمله اینکه بعضی از کلمات داخل این کتاب سر هم نوشته می شن در حالی که در حال حاضر ما اون ها رو جدا از هم می نویسیم به همین خاطر از اونجایی که مخاطب اصلی این کتاب کودکان اند من به شدت از انتشارات اصلی درخواست دارم که لطفاً این بخش های کتاب رو ویرایش کنند تا بچه ها توی درسشون ،تصور شون و انشا هاشون به مشکلی نخورند.
یه نکته دیگه که ممکنه توی ذوق بعضی آدم ها بزنه اینه که در حال حاضر جهان امروزه ما درگیر الینه تلفن همراه و اینترنت شدنه اما داخل این کتاب نویسنده بیشتر به این پرداخته که مردم درگیر خرید تلویزیون و موارد اطراف اون هستند در حالی که در این لحظه ما چنین دردسری نداریم گرچه از نظر من این تفاوت مشکل ساز نیست چون زمانی که این دغدغه مورد بررسیه زمانیه که هنوز پنجشنبه و جمعه اختراع نشده بود که رسما داخل کتاب اون دنیای جداگانه‌ ایه.
جز اون اگر که شیر هستید یا روباه این کتاب مخصوص شماست خیلی به روباه ها و شیرها پرداخته گرچه من هرچقدر داخل اینستا گشتم هیچ شیر و روباهی پیدا نکردم :))
اگر هم که داستان روباه کلاغ و پنیر دوست داشتید با این کتاب می تونید آینده های احتمالی برای شخصیت هاشو ببینید.


https://taaghche.com/book/24061
        

          معرفی‌ نامه
در روزگاری که هنوز پنج‌شنبه و جمعه اختراع نشده بود، یک مجموعه از ۷ داستانِ کوتاه به قلمِ «فرهاد حسن‌زاده» و تصویرگریِ «مهدی صادقی» است که داستان‌های آن به شرح زیر است:
ماست مالی، در روزگاری که هنوز پنج‌شنبه و جمعه اختراع نشده بود، چاچاچا، شوخی، شیر تو شیر، همه‌اش به خاطر یک تکه پنیر، شبِ فراموش نشدنیِ شیر و خرگوش.

نظرنامه
این اولین کتابی بود که از «فرهاد حسن‌زاده» می‌خواندم، از آن دسته از کتاب‌ها نبود که مختصِ سنِ خاصی نباشد و لبخند را روی لبِ کودک ۳ ساله تا پیرمرد ۱۰۰ ساله بیاورد اما برای سنینِ کم می‌تونه کتابِ دوست داشتنی باشه اما من از این کتاب لذتی که در اوقاتی که به شدت غمگینم به دنبالش بودم نبردم.

نقل‌قول نامه
"کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند همجنس با همجنس شوخی!"

"کوه به کوه نمی‌رسد اما شیر به خرگوش می‌رسد."

کارنامه
برای نمره دادن اگر بخواهم از دید خودم نظر بدهم که ۲ستاره برای این کتاب کافی‌ست چون هم داستان‌ها سطحی و تکراری بود و هم تصویرگریِ کتاب خیلی خیلی مبتدیانه بود اما چون برای سنینِ کم که نویسنده نیز برای آن‌ها این کتاب را نوشته است، می‌تواند کتابی دوست داشتنی باشد ۳ستاره برایش منظور می‌کنم.
        

          عنوانش از خودش بامزه تر بود!
        

          طنز داستان‌ها به خوبی چاچاچا شده‌اند 😅
در این کتاب از بیشتر تکنیک‌های طنز استفاده شده و به نظرم الگوی خوبی برای نگارش داستان‌های طنز برای کودکان است.


داستان ماست‌مالی:
داستانی که در ظاهرش شیر با تغییر اسم خود، هویت شکارچی بودنش را ماست‌مالی می‌کند. ولی در باطن، این داستان نقد اجتماعی به ماست‌مالی ادارات دولتی در برگزاری مراسم‌های فرهنگی را دل خود جا داده. 

در روزگاری که ... :
طنز تلخی بود که من را عمیقا به فکر واداشت. خانواده‌ای که برای عقب نماندن از دنیای مدرن، سرمایه‌ی زندگی خود، یعنی خَرشان را می‌فروشند تا تلویزیون بخرند. اما چیزی که گیرشان می‌آید این است که همان خَر را در تلویزیون می‌بینند. 
شاید در ظاهر، صاحب خر با فروختن خَرش  به دلال زیان کرده و ما در داستان دلال را آدم بی‌انصافی می‌بینیم ولی در اصل این جریان افسارگسیخته‌ی تکنولوژی‌ست که دلال اصلی‌ست. زندگی‌هایمان را می‌گیرد و به جایش یک زندگی بزک شده تحویلمان می‌دهد تا در آرزوی رسیدن به آن، باز هم زندگی‌هایمان را بگیرد.


        

          ۹۸.۱۲.۲۶