باز هم من

باز هم من

باز هم من

جوجو مویز و 2 نفر دیگر
3.5
36 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

97

خواهم خواند

14

ناشر
فروزش
شابک
9789645477569
تعداد صفحات
446
تاریخ انتشار
1398/11/2

توضیحات

        بازهم من، جدیدترین اثر جوجو مویز است که در ژانویه 2018 منتشر شده است. این رمان آخرین بخش از سه گانه ای است که بخش های اول و دوم آن، بیشتر با عنوان های من، پیش از تو (در سال 2012) و پس از تو( در سال 2015) منتشر و با استقبالی جهانی روبرو شده اند. این رمان، تصویرگر آخرین فصل در زندگی لوئیزا کلارک، شخصیت دوست داشتنی این سه گانه جذاب و خواندنی است. در این رمان، لو برای شغلی جدید به نیویورک می رود؛ او که آماده شروعی دوباره است، اطمینان دارد که می تواند مشتاقانه، این ماجراجویی جدید را آغاز کند:آن سبیل بود که به من یادآوری کرد در انگلستان نیستم؛ مانند هزارپای سراسر خاکستری رنگی، محکم به پشت لب مرد چسبیده بود؛سیبیلی روستایی، سبیلی همچون گاوچران ها؛ شکل مینیاتوری یک جارو که با کسی شوخی نداشت. از این نوع سبیل ها، در کشور خودت اصلا پیدا نمی شد. نمی توانستم چشم هایم را از آن بردارم... مردی که یونیفرم به تن داشت، با ضربه محکم انگشتش، مرا به جلو هل داد. مرد نگاهش را از روی مانیتور مقابلش برنداشت. در باجه منتظر ماندم. قطرات عرق زیر لباسم در حال خشک شدن بودند. مرد دستش را بالاا نگه داشت و چهار انگشت چاقش را تکان داد. بعداز چند ثانیه فهمیدم معنی این حرکت یعنی اینکه گذرنامه را می خواهد. (اسم؟) گفتم: (همون جاست.) (خانم ! اسمتون؟؛ از بالای پیشخوان گفتم: (لوئیزا الیزابت کلارک) نگاهی به راهروی امور مهاجرت در پشت سرم انداختم؛ به صثف مارشکلی که دور خودش پیچیده بود و تبدیل شده بود به دریایی از آدم های بی قرار و غیرقابل نفوذ. از ایستادن در آن صف احساس عجیبی داشتم. راستش این طولانی ترین صفی بود که تا به حال در  آن ایستاده بودم. داشتم فکر می کردم که آیا کارهای کریسمسم را شروع کنم...
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به باز هم من

یادداشت‌ها

          باز هم لوییزا کلارک... این بار در نیویورک... لوییزایی که برای من مصداق چیزای زیادیه.... اینکه باید خودم باشم.... بهترین خودم... به نظرم جوجو مویز توی تمام این سه جلد همینو میخواست بگه... جمله ای که لوییزا همیشه از ویل به خاطر داره: "ما یه بار زندگی میکنیم و این وظیفه ماست که به بهترین شکل زندگی کنیم"... .
داستان این دفعه توی نیویورک اتفاق میفته و لوییزا باید ببینه از زندگیش چی میخواد... به نظر من مثه دو تا کتاب قبلی از لحاظ روند داستانی قوی نبود.... روزمره زندگی لوییزا یا اتفاق هایی که براش میفتاد خیلی کشش نداشت ولی خوب چونکه جزو کتابهای خیلی راحت خونه، زود تموم میشه... من خیلی کنجکاو بودم بعد از کتابهای اول و دوم ببینم مویز میخواد با لوییزا چیکار کنه ولی به نظرم میتونست همینا رو خلاصه تر به کتاب دومش اضافه کنه و اونو یه دوجلدی بده بیرون.... .
از لحاظ ترجمه هم باید بگم که شکر خدا کتابهای مویز انگار جزو اون دسته کتابهایین که تمام مترجم ها سرسری سراغش میرن... من تا الان چهارتا از کتاباشو خوندم از چهار مترجم و نشر مختلف هیچ کدوم روون و بی غلط نبودن... بعضی جمله ها انقد بد ترجمه شده ان که اصلا مفهومو نمیرسونن... تازه از غلط های املایی بگذریم... همین ترجمه تحت الفظی هم بیشتر توی ذوق میزد... .
خب در آخرم برای جمع بندی بگم که انگار باید اینو قبول کنم که علیرغم همه ذوقی که داشتم تا این کتاب روبخرم، یکم توی ذوقم خورده و به نظرم خوندن یا نخوندنش خیلی توفیری نداره.
        

1

رضا حقی

1403/1/26

        من این کتاب را گوش کرده ام کتاب خوبی بود
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

لیلیان

1403/1/24

        به نظرم زیادی کش داده شده بود 
من چون پی دی اف خوندم نصف اول کتاب رو از دست دادم و بعد از تموم کردن نصفه دوم فهمیدم که نصفه اول رو نخوندم و من تا آخر کتاب این موضوع رو متوجه نشدم 
وقتی به نصف اول نگاه کردم دیدم که با حذف نصفه اول واقعا هیچ اتفاق خاصی نمیوفتاد چون اتفاقاتی که داخل نصفه اول کتاب نوشته شده بود تو نصفه دوم قابل تشخیص بود 
ولی کلا نه جلد دوم و نه این جلد نتونست من رو مثل من پیش از تو مشتاق و شاید احساساتی بکنه 
انتظار داشتم لوییزا قوی تر وارد بشه 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3