باز هم من

باز هم من

باز هم من

جوجو مویز و 2 نفر دیگر
3.5
36 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

97

خواهم خواند

14

شابک
9786007159736
تعداد صفحات
424
تاریخ انتشار
1399/10/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        روزی روزگاری، دختری کوچک در این دنیا زندگی میکرد. او خیلی شاد بود یا دست کم خودش به خودش می گفت که خیلی شاد است. او مانند بسیاری از دخترهای دیگر بود، دوست داشت تلاش کند تا متفاوت به نظر برسد، شبیه کسی که خودش نبود، اما مانند بسیاری از دختران دیگر، زندگی او را تغییر داد و به جای اینکه کاری کند دنیایی متناسب با خود بسازد. عادت کرد خود را پنهان کند، عادت کرد آن قسمت از روح وجودش که او را متفاوت، بی همتا و بی نظیر می ساخت مخفی کند. برای مدتی با دنیا جنگید؛ اما دنیا آن قدر کتکش زد که به این نتیجه رسید اگر خودش نباشد، دنیا جای امن تری برای زندگی کردن خواهد بود. هرکدام از ما راه های بسیاری برای ساختن نسخه ای از خودمان داریم. زمانی زندگی من فقط در برداشتن قدم های بسیار ساده خلاصه میشد، چیزی که گمان  میکردم سرنوشت برایم مقدر کرده است؛ ا ما ار مردی که تقدیر خود را پیری را ملاقات کردم که توانسته بود بر خلاف آنچه همه اعتقاد داشتند باید باشد، خود تازه ای از خود بسازد و سرنوشت خود را آن گونه رقم بزند که خود میخواهد.من میتوانستم انتخاب کنم لوئیزا کلارک از نیویورکیا لوئیزا کلارک از استور تفولد باشم یا ممکن است  لوئیزا کلارکی وجود داشته باشد که من هنوز ملاقاتش نکرده ام. نکته مهم این است که بدانید باید کسی را همراه خود سازید که بخواهد همراهتان باشد نه اینکه شما را چون پروانه ای زیبا روی دیوار اتاقش نصب کند. نکته مهم این است که بدانید همیشه میتوانید به نوعی راهی برای دوباره ساختن خودتان پیدا کنید.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به باز هم من

یادداشت‌ها

          باز هم لوییزا کلارک... این بار در نیویورک... لوییزایی که برای من مصداق چیزای زیادیه.... اینکه باید خودم باشم.... بهترین خودم... به نظرم جوجو مویز توی تمام این سه جلد همینو میخواست بگه... جمله ای که لوییزا همیشه از ویل به خاطر داره: "ما یه بار زندگی میکنیم و این وظیفه ماست که به بهترین شکل زندگی کنیم"... .
داستان این دفعه توی نیویورک اتفاق میفته و لوییزا باید ببینه از زندگیش چی میخواد... به نظر من مثه دو تا کتاب قبلی از لحاظ روند داستانی قوی نبود.... روزمره زندگی لوییزا یا اتفاق هایی که براش میفتاد خیلی کشش نداشت ولی خوب چونکه جزو کتابهای خیلی راحت خونه، زود تموم میشه... من خیلی کنجکاو بودم بعد از کتابهای اول و دوم ببینم مویز میخواد با لوییزا چیکار کنه ولی به نظرم میتونست همینا رو خلاصه تر به کتاب دومش اضافه کنه و اونو یه دوجلدی بده بیرون.... .
از لحاظ ترجمه هم باید بگم که شکر خدا کتابهای مویز انگار جزو اون دسته کتابهایین که تمام مترجم ها سرسری سراغش میرن... من تا الان چهارتا از کتاباشو خوندم از چهار مترجم و نشر مختلف هیچ کدوم روون و بی غلط نبودن... بعضی جمله ها انقد بد ترجمه شده ان که اصلا مفهومو نمیرسونن... تازه از غلط های املایی بگذریم... همین ترجمه تحت الفظی هم بیشتر توی ذوق میزد... .
خب در آخرم برای جمع بندی بگم که انگار باید اینو قبول کنم که علیرغم همه ذوقی که داشتم تا این کتاب روبخرم، یکم توی ذوقم خورده و به نظرم خوندن یا نخوندنش خیلی توفیری نداره.
        

1

رضا حقی

1403/1/26

        من این کتاب را گوش کرده ام کتاب خوبی بود
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

لیلیان

1403/1/24

        به نظرم زیادی کش داده شده بود 
من چون پی دی اف خوندم نصف اول کتاب رو از دست دادم و بعد از تموم کردن نصفه دوم فهمیدم که نصفه اول رو نخوندم و من تا آخر کتاب این موضوع رو متوجه نشدم 
وقتی به نصف اول نگاه کردم دیدم که با حذف نصفه اول واقعا هیچ اتفاق خاصی نمیوفتاد چون اتفاقاتی که داخل نصفه اول کتاب نوشته شده بود تو نصفه دوم قابل تشخیص بود 
ولی کلا نه جلد دوم و نه این جلد نتونست من رو مثل من پیش از تو مشتاق و شاید احساساتی بکنه 
انتظار داشتم لوییزا قوی تر وارد بشه 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3