تعویذ

تعویذ

تعویذ

روبرتو بولانیو و 3 نفر دیگر
1.7
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

4

و این تمام ماجراست،دوستان.افسانه با باد در سراسر پایتخت پیچید،بر بال باد سال 68 نشست و در میانجان به در بردگان و مردگان بر سر زبان ها افتاد.حالا دیگر همه می دانند در روزی که نظامیان استقلال دانشگاه را زیر پا نهادند،در آن سال زیبا و مصیبت بار،زنی در دانشگاه تنها مانده بود... به زندگی بازگشتم،اما چیزی از دست رفته بود،آنچه دیده بودم از دسن رفته بقود.روبرتو بولانیو،نویسنده ی فقید شیلیایی،به رغم عمر کوتاهش آثار زیادی نوشت.بسیاری بر این باورند که تعویذ،در کنار 2666 و کارآگاهان وحشی،از مهم ترین کتاب های بولانیوست و یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکای لاتین درسال های پایانی قرن بیستم.

لیست‌های مرتبط به تعویذ

یادداشت‌های مرتبط به تعویذ

نقدی بر هی
            نقدی بر هیچ: 

سر و کله زدن و مخالفت با شیوه‌ی بزرگان ادبیات آمریکای لاتین ( بورخس، مارکز و…) حاصلش کتابی‌ست که پیش روی شماست!

به گفته‌ی برخی از منتقدین یکی از شاهکار‌های ادبیات آمریکای لاتین در سال‌های پایانی قرن بیستم است. (هرچند ما که لذتی نبردیم!)


▪️
بیشتر شخصیت‌های اصلی و فرعی کتاب‌های بولانیو، شاعران یا نویسندگانی هستند که در تنگ‌دستی به سر می‌برند و بدون وابستگی به محل اقامتشان، دائماً در حال سفر و تغییر مکان هستند.
بنابراین آثار بولانیو دو عنصر مهم را همواره  در خود جای داده‌ست:
۱- نویسنده یا شاعر بودن شخصیت‌های داستان
۲- مهاجر بودن شخصیت‌ها
 
شخصیت اصلی این کتاب نیز، سرگذشت زنِ شاعر‌ی است که از اروگوئه به مکزیک مهاجرت کرده و در سال‌هایی که حکومت‌های دیکتاتوری در کشور‌های آمریکای لاتین سلطه یافته‌اند، این زن شاعر، پس از حمله‌ی پلیس‌های ضدشورش و ارتش در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه، حدود دو هفته در یک توالت  بدون آب و غذا محبوس ماند تا -به قول خودش- مثل هر مکزیکی‌ای که عاشق مکزیک بود از آخرین سنگر استقلال دانشگاه ملی مکزیک دفاع کند! 

▪️ خلاصه، حتی اگر موضوع داستان، پُر کشش و جذاب باشد، پرداخت دلچسبی نداشت. - دستِ کم برای من-
          
            من نپسندیدم، شما را نمی‌دانم

دو کتاب را به کسی قرض دادم. وقتی پَسَم داد، دیدم سه تا شده؛ و کتاب سوم همین تعویذ، نوشته‌ی یک داستان‌نویسِ اهل شیلی بود.
فقط چون نویسنده اهل شیلی بود و من از شیلی و آمریکای لاتین و ادبیات‌ِ پربارشان سر در نمی‌آوردم، خارج از نوبت، شروعش کردم به امید اینکه کامم را شیرین کند؛ اما نه.
این رمان برای گروه‌هایی که اسم می‌برم، می‌تواند دوست‌داشتنی باشد: کسانی که عاشق شناختن شاعران و نویسندگان آمریکایِ لاتین هستند. کسانی که دوست دارند شاعرانی را بشناسند که کمتر اسم‌شان به ایران رسیده. کسانی که دوست دارند رمانی بخوانند که خطی نباشد و نفهمند چی به چی و کی به کی است و شخصیت‌ها کی به چی یا چی به کی است.
برداشتِ من از رمان چیست؟ زنی رفته مکزیک. با شاعرانِ جوان و مبارز آشنا و رفت‌وآمد داشته. شاید هم نداشته و شاید هم در رؤیایش باشد! چون زن در توالتِ دانشگاهی که سربازان می‌ریزند دانشگاه تا جلویِ استقلال و مبارزه را بگیرند، زندانی شده. همین است که می‌گویم شاید همه‌ش ساخته پرداخته‌ی ذهنش باشد. و شاید رمان، چیزی جز معرفی شاعرانِ مبارزِ آمریکای لاتین نباشد. شاید. من که آن‌ها را نمی‌شناسم!