معرفی کتاب وارسیدن غروب اثر الیزابت لیم مترجم زهرا میالی

وارسیدن غروب

وارسیدن غروب

الیزابت لیم و 1 نفر دیگر
4.2
4 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

14

شابک
9786001828621
تعداد صفحات
360
تاریخ انتشار
1403/1/31

توضیحات

        

به دنیای واریسیدن غروب، دنباله جذاب کتاب محبوب ریسیدن سپیده دم اثر نویسنده پرطرفدار نیویورک تایمز، الیزابت لیم قدم بگذارید، جایی که جادو در مرز تاریکی می‌چرخد و ممکن است پیامدهای بسیار وحشتناک و هنگفتی را به ارمغان آورد.

به مایا تامارین، خیاطی با استعداد در سفری سرنوشت‌ساز و پرخطر ملحق شوید که با هر دوخت، اسراری آشکار گشته که شجاعت او را مورد آزمایش قرار می‌دهد و قربانی طلب می‌کند. در کتاب واریسیدن غروب خودتان را برای یک داستان شگفت‌انگیز آماده کنید، اثری که هر صفحه‌اش از جذابیتی پرشور می‌تپد و شما را وادار به باز کردن گره بعدی آن می‌کند.
خلاصه کتاب واریسیدن غروب اثر الیزابت لیم

سفر مایا تامارین برای دوختن پیراهن‌هایی از خورشید، ماه و ستارگان، عواقب دردناکی به همراه داشت. مایا به قلمرویی باز می‌گردد که در شرف جنگ است. پسری که دوستش دارد رفته است و او مجبور می‌شود پیراهن خورشید را به تن کند و برای حفظ صلح جای عروس امپراتور را بگیرد.

اما جنگی که در پیرامون مایا جریان دارد در مقایسه با نبرد درونش هیچ است. از زمانی که باندور شیطان او را نفرین کرده است، مایا مدام در حال تغییر است و در آینه که می‌نگرد، چشمانش را می‌بیند که به سرخی می‌درخشند و رفته‌رفته در حال از دست دادن کنترل جادو، جسم و ذهن خود است.

چیزی نمانده که مایا تمام وجود خود را به طور کامل از دست بدهد، اما او از هیچ کاری برای پیدا کردن ادان، محافظت از خانواده‌اش و رقم زدن صلحی پایدار برای کشورش دریغ نخواهد کرد.

      

لیست‌های مرتبط به وارسیدن غروب

یادداشت‌ها

ملاحت

ملاحت

1403/10/1

          اگر از چرخیدن در دنیای خیال لذت میبرید کتاب مناسبی انتخاب کرده اید. من از ترسیم فضای داستان و تشبیهاتش با خیالاتم لذت می‌بردم. جلد اول رو بیشتر دوست داشتم چون رنج کمتری در دل داستان وجود داشت و من کلا از فضای رنج خیلی خوشم نمیاد 😅
جلد اول درباره دختری عاشق خیاطی با روحیات خجالتی اما بسیار سرسخت و با استقامت بود که بنا به شرایطی مجبور میشه با دروغ وارد دربار امپراطوری بشه و سه لباس بدوزه از لباس های خدایان خورشید ، ماه ،ستاره
که یکی جسم خودش، دومی روحش،و سومی از جنس و قدرت ذهنش هست( به عبارتی) 
سختی های خودش رو داره ، فضای تلاش رو داره برای تهیه لباس ها  ، و یک  عاشقانه 
اما جلدو دوم از جایی شروع میشه که این دختر به دست شیطان نشانه گذاری میشه و حالا باید برای حفظ خودش و عزیزانش با شیطان بیرونی بجنگه اما شیطان درونش در این شرایط مدام در حال وسوسه هست و این دختر هر روز داره شیطان‌تر میشه و به عبارتی به شیطان شدن نزدیک ‌تر و کشمکش جالب و زیبایی شکل میگیره برای مقاومت کردن.
من از چاشنی تخیلی عرفانی‌داستان که در قالب افسانه خدایان و شیطان بیان میشد و تقریبش با مسائلی که  در دین خودم مطالعه کرده بودم  خوشم میومد 
اما در کل جلد دوم برای من حس نزدیکی ایجاد نکرد نسبت به جلد اول 
 چون افراد هر داستانی بعد از برهه رنج دیگه اون فرد قبلی نیستن 
تغییر میکنن 
مثلا نترس‌تر میشن و به راحتی قبل برانگیخته نمیشن و خب توجیهات مختلفی براش هست و شاید شایسته ترین کلمه براش «رشد» باشه و بتونیم بگیم این تغییر نشونه همون رشد هست 
 برای همین من با شخصیت جلد دوم مثل جلد اول انس نگرفتم 
تا تقریبا فصل های آخر کتاب رو با افسردگی جلو رفتم چون مدام داشت شکست میخورد و نزدیک بود در یک سوم پایانی کتاب رو کنار بگذارم😅😅
چون نهایت رنج و سختی رو تصویر کرده بود
اما با خیال راحت از اینکه داستان پایان خوشی داره ادامه دادم و لذت بردم 
و به نظرم ارزش مطالعه داشت ❤️
        

0