معرفی کتاب ایران بین دو کودتا اثر داريوش رحمانيان

ایران بین دو کودتا

ایران بین دو کودتا

4.2
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

6

ناشر
خاموش
شابک
9786226942744
تعداد صفحات
504
تاریخ انتشار
1400/12/29

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای 28 مرداد
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ایران بین دو کودتا

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 244

با اشغال ایران و افزایش رفت و آمد بیگانگان و به ویژه خبرنگاران و گزارشگران اوضاع اقتصادی - اجتماعی و زندگی عمومی مردم تهران و به ویژه کمبود و آلودگی آب مورد توجه و انتقاد قرار گرفت. ویندل ویلکی نامزد ریاست جمهوری امریکا، دربارۀ آب تهران گفته بود «آب تهران که در جوی‌های سر باز جاری است تنها یک نقیصه عادی نیست، بلکه یک افتضاح بزرگ بین‌المللی است» و نیز گفته بود «آنچه در جوی‌های شمال شهر جاری است آبی است به کثافت آلوده و آنچه در جوی‌های جنوب شهر می‌رود کثافتی است به آب آلوده!». دکتر آرتور میلسپونیز در مصاحبه‌ای اظهارات مشابهی داشت و آب تهران را مایه ننگ و رسوایی ملی ایران دانسته بود. این ظاهراً از عوارض و نتایج همان شبه مدرنیسمی بود که نوشدن و پیشرفت کردن را صرفاً در ظاهر سازی و تأکید و توجه به نوسازی پوسته بیرونی جامعه می‌دید و در پی تأکید بر عظمت و افتخاری بود که به طور ظاهری و سطحی از راه ایجاد ارتش بزرگ و مجهز و ساخت راه آهن سرتاسری به دست می‌آمد و بنابراین از توجه و صرف تلاش و سرمایه در بسیاری از نیازهای اساسی‌ترجامعه فرو می‌ماند و غفلت می‌کرد. سالها پیش از آن سید حسن مدرس اظهار نگرانی کرده بود که به زودی سر و صورت و لباس و ظواهر روستاییان و ایلات و عشایر اقصا نقاط ایران عوض و نونوار و تابع الگوهای مدرن غربی شود، اما در تهران و شهرهای بزرگ خبری از آب لوله‌کشی نباشد. و اکنون در دهه ۲۰ شمسی آن پیش‌بینی صورت تحقق یافته بود و اگرچه با اجرای قانون وحدت لباس و تخته قاپو کردن ایلات و عشایر و برنامه‌هایی از این دست صورت ظاهر جامعه تا حدی دگرگون شده بود اما در باطن جامعه همچنان به شدت فقیر و عقب مانده بود و از بسیاری کاستیها و کمبودها رنج می‌برد.

0

بریدۀ کتاب

صفحۀ 255

تحولات مهمی که در این دوره در هنر و ادبیات ایران پدید آمد و پایه تحولات دهه‌های بعد را ریخت چنان است که میتوان به آسانی از دوره مورد بحث به عنوان یک نقطه عطف واقعی در تجدد هنر و ادبیات ایران یاد کرد. این در حالی بود که دستگاه سانسور رژیم رضا شاه به درجات بر عرصه فکر و ادب و هنر اعمال قدرت و نظارت میکرد و حتی در پاره ای موارد مثل داستان نویسی و نمایشنامه‌نویسی روند تجدد و تحول را با فترت و رکود روبه رو ساخت. فکر ایجاد تحول و تجدد در ادبیات ایران از دهه‌ها پیش از مشروطه سابقه داشت. در روزگار فتحعلی شاه سنت زدگی نهضت بازگشت و نمایندگان آن در «انجمن خاقان» به قول مهدی اخوان ثالث «مشتی آدم‌های دروغین» به وجود آورده بود: «سعدی دروغین، سنایی دروغین، منوچهری دروغین، و دیگر و دیگران» و به قول نیما یوشیج «نهضت بازگشت» بازگشتی از روی عجز به طرف سبکهای مختلف قدیم بود. در روزگار ناصری و پس از آن با رشد ترجمه‌ها، روزنامه‌ها، چاپخانه‌های جدید و افزایش و گسترش مراودات با اروپا و همچنین با رشد و گسترش فزاینده اندیشه اصلاحات فکر ضرورت تجدد ادبی نیز به گونه‌ای فزاینده پیشرفت کرد از طریق ترجمه‌ها ایرانیان با انواع ادبی جدید و به ویژه رمان و نمایشنامه آشنایی به هم رساندند. نمایشنامه‌های میرزا فتحعلی آخوند زاده، که در اصل به ترکی اذری نوشته شده بودند به فارسی ترجمه شدند و به اقتضای او میرزا آقا تبریزی چند پرده نمایشنامه به زبان فارسی نوشت و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران روزگار ناصری را به نقد کشید. در این دوره متفکرانی چون میرزا ملکم خان میرزا آقاخان کرمانی و میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی هر یک به نوعی بر اهمیت ادبیات و آزادی قلم و بیان پای می‌فشردند. ملکم از نخستین نمایندگان ساده‌نویسی و از پیشگامان تجدد نثر پارسی بود. طالبوف آثار خود را به ساده‌ترین شکل ممکن می‌‌نوشت تا برای همگان یعنی برای توده مردم خواندنی و فهمیدنی باشد و خود را مهندس انشای جدید فارسی می‌دانست آخوندزاده بر نقش بنیادین «نقد» یا «قريتقا» (کریتیک) در پیدایش و رشد تمدن جدید تأکید می‌کرد.

0

یادداشت‌ها