...ازمطالعه زیاد بپرهیزید.مطالعه درباره افکار دیگران به هیچ وجه هم سنگِ داشتن افکاری که از آن خودتان باشد،نیست.یقینا کسی که به تفکر می پردازد،به شناخت اندیشه های دیگران نیاز دارد.متفکران بزرگ الهام بخش،برانگیزاننده،مشوق وبه طرق مختلف یاری رسان کسی هستند که اندیشه ای از خود دارد.با وجود این،لازم است که گاهی اوقات کتاب را زمین بگذاریم وبه تفکر بپردازیم و به کار موثر پیشبرد ایده های خود مشغول شویم.خطر کتاب خوانی،دراین واقعیت نهفته است که خواندن را آسان تر از اندیشیدن است و به همین دلیل انسان را وسوسه میکند که به جای اندیشیدن،به مطالعه بپردازد.ممکن است پرداختن به مطالعه،انسان را دچار این توهم کند که وی نه تنها می اندیشد،بلکه اندیشیدن را در سطحی بالاتر از متفکران بزرگ انجام می دهد؛زیرا وی می تواند اندیشه های آنان را ناچیز انگارد و از آن ها انتقاد کند.
مطالعه اندیشه های دیگران روش عقلانی ارزشمندی است؛اما با روشی که از طریق آن به عقاید خود شکل می بخشید،بسیار متفاوت است.
عدم موفقیت همگانی درباره تمایز قائل شدن بین این دو در زندگی علمی،برای تفکربسیار مخرب بوده است.
(پیوست_چگونه بیندیشیم؟_صفحه۱۴۱