مسحور

مسحور

مسحور

رنه دنفلد و 2 نفر دیگر
4.5
4 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

13

کتاب مسحور، نویسنده رنه دنفلد.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به مسحور

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به مسحور

یادداشت‌های مرتبط به مسحور

            کتاب مسحور رو در نمایشگاه بین المللی کتاب ۱۴۰۲ خریدم. دوستی انتشارات خوب رو برای خرید رمان‌های جذاب و جدید، معرفی کرد. به دوستم گفتم قصد ندارم امسال کتاب خارج از برنامه بخرم، به ویژه رمان و فقط از غرفه بازدید کردیم و رفتیم. اما عناوین جذاب این غرفه، شب من رو به سایت نمایشگاه کشوند و این کتاب رو همراه با یک سری کتاب دیگه خریدم. دلیل انتخاب کتاب رو به خاطر ندارم، شاید پاراگراف مسحور کننده‌ی پشت جلد بوده باشه، اما قطعا موضوع داستان چیزی نبود که من دنبالش باشم، ولی اعتراف می‌کنم از خوندنش راضی‌ام و لذت ادبی و فکری بردم.
داستان در زندانی در ناکجا آبادی در ایالات متحده رخ می‌دهد، هر چند که به کشور مذکور اشاره‌ای نشده اما فرهنگ و قوانین جاری در کتاب فرهنگ و قوانین ایالتی آمریکایی است. راوی داستانی مردی نیمه دیوانه، با تخیلی غریب و محکوم به اعدام، در سیاه‌چاله‌ی این زندان افسون است. اما او، شخصیت اصلی این کتاب نیست، شخصیت اصلی «بانو» است. زنی بی‌نام که از طرف وکلای زندانیان محکوم به اعدام جهت تحقیق استخدام می‌شود و اغلب موفق می‌شود آن‌ها را از اعدام نجات و به حبس ابد برساند. مجرمانی که جنایاتی هولناک کردند و بانو در تعارضی غریب میان درک آنچه که مجرم را به چنین ورطه‌ی هولناکی کشانده و هم‌دردی با او و از طرفی درک شدت جنایت و همدردی با خانواده‌ی قربانیان در تلاطم روحی است. 
موضوع محوری این کتاب، تعرض به کودکان، به ویژه پسربچه‌هاست‌. فاجعه‌ای که از خیلی از این کودکان معصوم، هیولاهایی ترسناک می‌سازد. موضوعی که البته من شجاعت روبرویی با آن را نداشتم و کاملا بی ‌اطلاع از موضوع سراغ این کتاب رفتم.
تعدادی از شخصیت‌های اصلی این کتاب بی‌نام هستند. بانو، کشیش، رئیس زندان و ... حتی نام راوی را تا آخرین صفحات کتاب نمی‌دانیم که به نظر هنر و تصمیم نویسنده برای ایجاد فضای افسون‌زده‌ی کتاب است. 
راوی مردی است که در کودکی به خاطر رویدادهای وحشتناکی دچار اختلال Selective Mutism یا گنگی انتخابی می‌‌شود و در هجده سالگی، مرتکب جرمی سنگین شده و وارد زندان افسون‌زده می‌شود و در آن‌جا برای فرار از فضای خشونت‌بار زندان به کتابخانه پناه برده و کلامش کاملا خاموش می‌شود‌.
من روایت آمیخته با تخیل و افسون‌زده‌ی راوی را دوست داشتم. چیزی که به نظر من کمی سلیقه‌ای است. هرچند معتقدم بدون این شیوه‌ی روایت، شاید تلخی کتاب از تحمل خارج می‌شد. داستان لبریز از نشانه‌ها و ظرایفی است که خوانش چنین کتابی با موضوعی دردناک را دلپذیر می‌کند. به نظر من این هنر رنه دنفلد است که توانسته داستانی این چنین زیبا و سحرآمیز از چنین مکانی کثیف با این فجایع هولناک بنویسد که نتوانید آن را به راحتی کنار بگذارید. 

«مسحور» داستان ما آدم‌هاست، داستان آرزوی همه‌ی انسان‌ها. آرزوی دیده شدن، شناخته شدن، در امنیت کامل، در چشم کسی که امن است و از شناخت ما سو استفاده نمی‌کند.

من این کتاب را دوست داشتم. با این همه به خاطر تلخی موضوع پرداختی، و آمیختگی تخیل با واقعیت در زبان راوی، شاید این کتاب مناسب هر ذائقه‌ای نباشد. هر چند که توصیه می‌کنم این کتاب را بخوانید و ذهن قضاوت‌گر خود را در معرض نگاهی متفاوت به جرم، مرگ، حبس، اعدام و به ویژه «نجات دادن زندگی» قرار دهید. به نظرم، این آخرین مورد، ارزشش را دارد.
این کتاب خوب، توسط نشر خوب و با ترجمه خوب خانم مهسا خراسانی چاپ شده است.