معرفی کتاب راه هنرمند: بازیابی خلاقیت اثر جولیا کامرون مترجم گیتی خوشدل

راه هنرمند: بازیابی خلاقیت

راه هنرمند: بازیابی خلاقیت

جولیا کامرون و 1 نفر دیگر
4.0
16 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

33

ناشر
پیکان
شابک
9789646229860
تعداد صفحات
278
تاریخ انتشار
1399/9/9

لیست‌های مرتبط به راه هنرمند: بازیابی خلاقیت

یادداشت‌ها

davoud

davoud

1403/11/12

          هنرمندانی بین ایکاش های و افسوس ها مستقر می شود گرفتار میان رویادست زدن به عمل وترس از شکست ،
هنرمندان سایه وار بوجود می آید ،
مثال:إدوین: بازرگانی میلیونری که استعداد چشمگیری در هنر های بصری دارد که در جوانی به اجبار خانواده وارد امور مالی می شود،
که تاجری بسیار غنی و بسیار فقیر است که خلاقیت شکوفا نشده است،
با اینکه مردی سخاوتمند است یک سر خوردگی در زندگی باعث دور شدن از رویاهای خود ، به این باور رسیده است که نمی توان کلمه هنرمند را به او اطلاق کرد،
یکی از سدهای شکوفایی خلاقیت خانواده نام برد،
یکی از حمایت های خانواده نام برد که فرزندانشان را تشویق می‌کنند که هنر را بعنوان حرفه خویش بیازماید،
خانواده فرزندان را ترغیب می کنند در عوض تشویق کنند هنر رابه عنوان سرگرمی ببیند یشد،
باید آن را معقولانه مد نظر قرار دهد ،
با هنر قبض برق خودت را نمی توانی بپردازی!
زیاد هنرمندان سایه وار هستند که خلاقیت شأن شکوفا نشده در کاری گماشته شده اند که از آن لذت نمی برند ورویای شکوفایی خلاقیت شان در سر می پر ورانند،
مثال دیگر إرین:
عدم رضایت از کارش دست از سرش بر نمی دارد دو دل ماندن کدام مسیر را در پیش گیرد،
کودک درونش ،هنرمند خلاق درون،سرکوب کرده است و همه خلاقیتش را متوجه کمک به دیگران کرده است ،این اشخاص برای خود ارزش قائل نیستند تبدیل به هنرمندی سایه وار می شوند ،
هنرمندان سایه وار اغلب حرفه هایی سایه وار را بر می گزینند حرفه هابی نزدیک به هنر دلخواهشان نه خود آن هنر،
هنرمندان سایه وار به شدت درباره خود داوری می کنندوبابت سال هایی که برای تحقق رویای خویش دست به عمل نزده آن خود را می کوبند،
بعضی هنرمندان راستی در گیر و دار زندگی یا ازنظر فرهنگی و اقتصادی ومسائل خانواده ،از مجال های هنری پرت افتاده اندتقصیر خودشان نیست گرچه صدای رویای خویش را می شنوند ولی قادر نیستند میان پیچ و خمهای زندگی راه خود رابه سوی آن بیابند،
شاید زندگی برای همه هنرمندان سایه وار تجربه ناخوشایند و آکنده از هدفی گمشده یا وعده ی تحقق نیافته باشدباید بیاموزم. خودشان را جدی بگیرندباتلاشی ملایم و سنجیده از هنرمند خردسال درون خویش مراقبت کنند،
مراقبت و حمایت از هنرمند خردسال درون ،
درونمان یک کودک است نیاز به حمایت واموختم خلاقیت یادگیری راه رفتن است ،باهدفهای دور از دسترس وشتابزده فقط خودمان رادچارتوقف کردیم،
هرگاه به هنگام تعیلم باخصومت تدافعی بی درنگ مواجه ایم،
خصم درونتان:باور های کانونی منفی،
یاد کتاب نیمه تاریک از دبی فورد افتادم،
شناسایی خصلت های بد ،همیشه بد نیست ،
در زندگی های مان با مانعی مواجه هستیم که از آن طریق احساس ایمنی بیشتر میکنیم،
ترس از ناشناخته ها 
باور های منفی خود را کشف کنیم و به دور افکنیم،
این باور ها ارجانی والدین یا دوستان هراسان یا اعتقادات و فرهنگ یاجامعه به سراغشان می آید، گرایش به سنت های قدیمی هم می توان نام برد ،وهرکدام ازاین باور ها نمایانگر نظریاتی است ،اغلب این باورها نامحسوس ترند واگر با آنها مواجه نشویم دراعماق وجودمان بجا خواهند ماند،
باور های منفی فقط باورند نه واقعیت،
باورهای کانونی منفی شما را درحال ترس نگاه می دارند،
باورهای کانونی منفی ،خواخ شخصی وخواه فرهنگی ،همواره شاهرگ حیاتتان را نشانه می گیرد، وبرهر نقطه آسیب پذیری که بتوانند دست بگذارد از جنسیت تان گرفته تا اجتماعی و ذاتی و فطری وغیره،
باورهای منفی.                      وجوه مثبت
مجنون.                                 سالم
مفلس.                                     دارا
غیر مسئول.                             مسئول
منزوی.                              صمیمی واجتماعی
بی وفا.                                 وفادار
بدبخت.                               خوشبخت
در این بخش از کتاب به باور های منفی که درونمان نهفته است می پردازد که مانعی برای شکوفایی خلاقیت است ودر ادامه روش برداشتن این باورها و جای آن رویای نیکو ومحبوب بنشانیم تعلیم می دهد اول شناسایی باورها بعد برداشتن شأن و اینکه ترس درونی باعث می شود که سروقتشان نرویم،
افرادی که خلاقیتشان با مانع روبروست نا آگاهانه از شیوه استدلالی سود می برندواین استدلال میان خودشان وکارشان می ایستد ،
برای برداشتن مانع  شناسایی چه شیوه ای استدلال به کار می بریم،
مانع تان نمی خواهد آن را ببینید واز طریق غیر منطقی شمارااز پیامد هولناکی بهراساند،که حتی از بیان آن شرم دارید ولی نباید دست از نوشتن بردارید یا تعویق بی اندازید وچون ترسی نابجاست آن را نمایان نمی کنید ومانع همچنان به جا می ماند،
نمی توانم باور کنم که این عالم اسرار آمیز بر محور رنج بچرخد،یقینٱزیبایی عجیب جهان باید بر شادمانی مطلق آرمیده باشد،
        

6

          موضوع اصلی کتاب مربوط می‌شود به آزادکردن خلاقیت درونی هنرمند و برداشتن موانع پیش روی در طی ۱۲ هفته (فصل) که در طول آن هفته نیز خواننده باید به تمارین پیشنهادی ارائه شده عمل کند.همان هنرمندی که سال‌ها در حبس خانگی مغز منطقی گیر افتاده، نفس نمی‌کشد و از خلاقیت و ترسیم زندگی هنرمندانه باز ایستاده است.
بعد از مدتی، میفهمید که هر چقدر بیشتر در دنیای خودتون و بیرون از خودتون بگردید، با هنرمند درونتون ارتباط بیشتری میگیرید. به همین دلیله که میگیم خیلی مهمه که در مورد خودتون و محیط اطرافتون بیشتر یاد بگیرید و خودتون رو بیشتر بشناسید. همیشه به دنبال صداها، بوها، طعم‌ها و چشم‌اندازهای جدید باشید.
عبارت «صفحات صبحگاهی» را از استاد م شنیدم و از همان زمان ترغیب شدم که درباره‌اش بیشتر بدانم. این عنوان اولین بار توسط نویسنده‌ی کتاب راه هنرمند، خانم جولیا کامرون و برای تاکید به افراد هنرمند بیان شده است. صفحاتی که هر روز صبح بلافاصله پس از بیدارشدن و در حد سه صفحه بر روی کاغذ نگاشته می‌شوند. شرط اساسی و مهمی که در نوشتن این سطرها باید رعایت شود این است که حتما بدون توقف نوشته شوند طوری که به سانسورکننده مغز مجال فیلترکردن افکار  چه به صورت نگارشی و یا هر شکل دیگری داده نشود و به بخش کمال‌گرای ذهن نیز اجازه پیشروی نمی‌دهیم.
        

1