تا روشنایی بنویس! عمومیادبیاتدربارهی زبان و ادبیات تا روشنایی بنویس! احمد اخوت 3.6 5 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 3 خواندهام 10 خواهم خواند 34 خرید از کتابفروشیها توضیحات مشخصات نسخههای دیگر کتاب تا روشنایی بنویس!، نویسنده احمد اخوت. نویسندگی ادبیات ایران ادبیات واقع گرایانه نقد ادبی بریدۀ کتابهای مرتبط به تا روشنایی بنویس! فاطمه یل آملی تا روشنایی بنویس! احمد اخوت 3.6 3 صفحۀ 272 تنبلِ بیکاره، ضعیف، خودنما، متکلّف، نخبهگرا... اینها ویژگیهایی است که نهایتاً مترادف شد با محقق کمحافظه، کتابخوان عینکی، کرمِ کتاب، همان که خورهٔ خواندن است. 0 28 فاطمه یل آملی تا روشنایی بنویس! احمد اخوت 3.6 3 صفحۀ 1 _ و شما آقای فرانس [آناتول فرانس] همهی این کتابها را خواندهاید؟ + فقط یکدهم آنها را. مگر شما هر روز از چینیمرغیهای خود استفاده میکنید؟ 1 22 یادداشتهای مرتبط به تا روشنایی بنویس! ماهنامهی شهر کتاب 1401/3/1 اگر اهل ادبیات هستید، حیف است لذت خواندن این کتاب را از دست بدهید. مقالات آن دربارهی پشتصحنههای نوشتن و کلنجارهای نویسندگان است. ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی هشتم، سال ۱۳۹۵. 0 3 سارا 1402/9/5 پروژه فکری احمد اخوت نازنین، نوشتن برای نویسندههاست. این کتاب هم شامل جستارهای موضوعی است که در آن میتوان ردپای تحلیلی خود نویسنده و سلیقه مطالعاتی او را پیدا کرد. اگر از اهالی نوشتناید، این کتاب مینشیند به جانتان و برای من به قدری جذاب بود که از تمام شدنش میترسیدم :) 0 2 فاطمه یل آملی 1402/5/28 «تا روشنایی بنویس» جملهی چندلایهای است از یوحنای قدیس، شاید به این معنا که تا روشنایی داری بنویس. همچنین یعنی فعلاً تا روشن هستی و زوال عقل سراغت نیامده بنویس. کسی از فردایش خبر ندارد. همینطور به این معنا هم هست که تا خود روشنایی(صبح) بنویس. پاسخی به آنها که ناتوانی در نوشتن را بهانهی ننوشتن میدانند. (ص ۹) احمد اخوّت جستارنویس قهاری است. با این کتاب شناختمش. پرداختش به جزئیات، دادههای وسیعی که حول هر موضوع یافته و قلمِ گرم و روانش را تحسین میکنم و غبطه میخورم. خودش این مجموعه را «کتاب عشق و ناتوانی» خوانده. در واقع همین عبارت حلقهی وصل تمام جستارهای کتاب است. این ناتوانی گاهی مکتسب است و گاهی هم اجباری. کتاب یادکردِ همهی کسانی است که کشتهمردهی خواندناند، دستی هم در نوشتن دارند ... ولی افتاد مشکلها. وسواس، تردید، بددلی، افسردگی و نارضایتی پیوسته، انزوا، حبسی که خودت را مستحقش میدانی و از آن لذت هم میبری، چشمِ ضعیف و نابینایی و ... خلاصه همهی مرضهایی را که ممکن تو در وادیِ پیوسته خواندن و نوشتن دچار شوی؛ در این کتاب میبینی که دیگرانی زندگیاش کردهاند. دیگرانی که غریبه نیستند:) . بعد خواندن کتاب فهمیدم که جنون هم صنفی دارد اما نمیدانم چه نامی برایش بگذارم... 2 30