موزه ی بیگناهی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
4
خواندهام
17
خواهم خواند
15
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
داستان کتاب موزه ی معصومیت، در سال 1975 و بهاری فوق العاده زیبا در استانبول اتفاق می افتد. کمال، فرزند یکی از ثروتمندترین خانواده های شهر، در شرف ازدواج با سیبل، دختر یکی دیگر از خانواده های اشرافی، قرار دارد که با یک دختر فروشنده ی زیبا به نام فوسون که از قضا رابطه ی فامیلی دوری نیز دارند، آشنا می شود. به محض برقراری رابطه ای عاشقانه میان این دو نفر، فاصله و شکافی عمیق میان کمال و زندگی غرب گرایانه ی بورژواهای استانبول ایجاد می شود،جهانی که خود کمال، با علاقه از مهمانی ها و باشگاه های شبانه، رستوران های شیک و بناهای عظیم آن سخن می گفت. این شکاف فکری، به قدری گسترده می شود که درنهایت کمال، نامزدی اش با سیبل را به می زند؛ اما برای گرفتن این تصمیم، خیلی دیر شده است. کتاب موزه ی معصومیت، با کاوش در ماهیت دلبستگی های عاشقانه، به ژرفای زندگی در شهری نیمه غربی و نیمه سنتی به نام استانبول، مدرنیته ی رو به گسترش و تاریخ فرهنگی شگرف این شهر می پردازد.