معرفی کتاب مالی سویینی اثر برایان فریل مترجم حمید احیاء

مالی سویینی

مالی سویینی

برایان فریل و 1 نفر دیگر
4.4
9 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

5

ناشر
نیلا
شابک
9789648573169
تعداد صفحات
92
تاریخ انتشار
1397/5/21

توضیحات

        برای فری یل مهم ترین نمایشنامه نویس ایرلند در پنجاه سال گذشته است. صاحب نظران ادبیات نمایشی ایرلند او را فرزند خلف نمایشنامه نویسانی چون ییتس، سینگ، و اوکیسی دانسته اند. بسیاری به او لقب «پدر تآتر معاصر ایرلند» داده اند و برخی نیز او را چخوف ایرلند خوانده اند.
      

لیست‌های مرتبط به مالی سویینی

یادداشت‌ها

          برای آن‌هایی که کل متن را نمی‌خوانند: نمایشنامه‌ی «مالی سویینی» بی‌ضرر و پرفایده است.

«اتاق»تان را توصیف کنید؛ توصیفی که توصیفِ اتاقِ من نباشد. اتاقتان چه شکلی است؟ از شکلی بگویید که شکل اتاق من نباشد. «میز»تان را دیده‌اید دیگر؛ توصیفش کنید. چه شکلی است؟ شکلش را بگویید؛ طوری که تعریف شما فقط برای میز خودتان باشد، نه هیچ میز دیگری. چه تصویری از «دست‌»هایتان دارید؟ دستِ شما چگونه است که دست من نیست؟ دستتان چه شکلی است که شبیه هیچ دستی نیست؟
«گفتن» مسئله‌ی اول نیست؛ موضوع اصلی «دیدن» است؛ «چطور دیدن»؛ که البته ما بلدش نیستیم. بی‌آنکه خوب دیده باشیم، بدیهی است که نمی‌توانیم خوب حرف بزنیم؛ اصلاً چیزی نخواهیم داشت برای گفتن. برای مثال، «اتاق من شلوغ است.» شلوغ است چون خوب آن را ندیده‌ام. درست‌دیدن باعث می‌شود که به‌جای آن جمله‌ی اول، بفهمم که «اتاق من به چند کتابخانه نیاز دارد.» درست‌تر که ببینم، می‌فهمم که اتاقم را باید این‌طور تعریف کنم: «در اتاق من، یک تخت وجود دارد که همان هم اضافی است.» و به‌احتمال زیاد در یک تماشای بی‌نقص، باید به هزار تعریف دیگر و سپس تجمیعی از آن‌ها در یک جمله برسم. خیالتان راحت، دنبال یک نظریه برای مادرها نیستم تا فرزندانشان را به جمع‌کردن اتاق‌ خود تشویق کنند. فقط می‌خواهم خودم را از «تصوّر»کردن نیندازم. تصویر که نباشد، تصوّری هم وجود ندارد. «اتاق شلوغ» یعنی محروم‌شدن از تصوّر «اتاقی با یک تخت اضافه و داستان‌هایش»؛ چه‌بدانم، مثلاً داستان تخت‌خوابی که رویش کتاب می‌گذارند و احساس ناکافی‌بودن می‌کند. 
اما برای فهمیدن آنکه «تصویر» چیست و «تصوّر» چگونه است، باید کتاب «مالی سویینی» را بخوانید؛ داستان زن میانسالِ نابینایی که نمی‌بیند/می‌بیند و اطرافیانش برای دیدن/ندیدن او تلاش می‌کنند. کتاب را معرفی می‌کنم چون به این فکر کردم که تا مدتی پیش نمی‌دانستم چنین کتابی وجود دارد و چه حسرت‌بار بود اگر هیچ‌وقت نمی‌فهمیدم.
        

25

dream.m

dream.m

1404/4/22

          نمایشنامه مالی سوئینی، درباره زنی به نام مالی عه که تاریکی رو نه به‌عنوان غیاب نور، بلکه بعنوان بخشی از وجود خودش پذیرفته. اون بعنوان یک نابینا، در دنیایی زندگی می‌کرد که به ظاهر با دیگران فرق داشت؛ جهانی که توش چشم‌ داشتن برتر شمرده می‌شد. توی این جهان، مالی یاد گرفته بود که چطور بی‌نیاز از چشم، همه‌چیز رو ببینه اونهم با لمس کردن، شنیدن و بوییدن. برای مالی، تاریکی نه محدودیت، بلکه پرده‌ای از آرامش بود؛ و فضایی می‌ساخت که در اون، جهان پرتنش کمتر بهش حمله می‌کرد.
اما دیگران، فرانک، همسرش، و آقای رایس، پزشکش، نمی‌تونستن این آرامش رو درک کنن. از نظ اون‌ها، نابینایی معلولیتی بود که باید «درمان» می‌شد. فرانک، با شور و شوق بیش از حد، رؤیای دنیایی پر از نور و رنگ رو برای مالی می‌ساخت، جوری که انگار این نور کلید خوشبختی اونهاس. 
دکتر رایس، که حرفه‌اش در حال افول بود، مالی رو به چشم فرصتی می‌دید تا خودش و شغل و اعتبارش رو نجات بده. انگار مالی وسیله‌ای برای جبران شکست‌های گذشته‌اش باشه. 
اما این میون هیچ‌کس از مالی نپرسید آیا اون برای خوشبختی اصلا به این نور نیاز داره؟

بعد از جراحی چشم هاش، اتفاقی برای مالی میفته که هیچ‌کس انتظارش رو نداره. برگشت بینایی برای اون نه تنها دریچه‌ای به جهان باز نمی‌کنه، بلکه اونو در معرض هجوم بی‌امانی از تصاویر ناشناخته قرار میده. و در واقع چیزی که دیگران اونو «زیبایی» می‌نامیدن، برای مالی آشوبی بی‌معنا بوده. برای مالی هر رنگ، هر چهره، هر شی، تصویری بی‌معنا بود که هیچ حسی رو در اون برنمی‌انگیخت؛ چونکه مغز اون که سال‌ها به تاریکی خو گرفته بود، نمی‌تونست این سیل نور رو تفسیر و تحمل کنه.
و بعد چند ماه که از جراحی و بازگشت بینایی گذشت، مالی دیگه نه نابینا بود و نه بینا. اون در سرزمینی مابین این دو وضعیت سرگردان بود، جایی که نه می‌تونست به گذشته تاریک ولی آشنای خودش برگرده و نه آینده‌ای روشن برای خودش تصور می‌کرد. 
نور، که برای فرانک نماد زندگی بود، برای مالی مثل وزنه‌ای بود که به روحش فشار می‌آورد. هر نوری سایه‌ای به همراه داره، و حالا مالی در سایه‌های این نور گم شده بود.
.....
این داستان، درباره چیزی فراتر از بازگشت بینایی عه. مالی سوئینی، یک پرسشی عمیق درباره ماهیت ادراک مطرح میکنه. اینکه آیا دیدن، به‌تنهایی می‌تونه معنایی به زندگی بده؟ 
مالی که پیش از جراحی، جهانی کامل، آروم و خاص خودش رو داشت، حالا در مواجهه با جهانی که دیگران اون رو «واقعی» می‌دونن، هویت خودش رو از دست داده .
و فرانک، با نیت خیرخواهانه‌اش، نماینده کسانیه که می‌خوان دیگران رو به تصویر ایده‌آل خودشون تبدیل کنن. اون نمی‌تونه درک کنه که گاهی تغییر، نه راه نجات نیست، بلکه می‌تونه آغاز نابودی باشه.
و اما رایس، با نگاه علمی و بدون احساسش، نماد دنیاییه که در اون انسان‌ها به پروژه‌های آزمایشی تقلیل داده می‌شن.
اما مالی، در سکوت و شکست خودش، حقیقتی عمیق‌تر را نمایان می‌کنه: این‌که گاهی انسان‌ها در تاریکی، کامل‌تر از هر نوری می‌درخشند.
.......
این نمایشنامه، خواننده رو به تفکر عمیق دعوت می‌کنه و سوالات چالش برانگیز مهمی رو مطرح میکنه. اینکه آیا تغییر همیشه خوبه؟ آیا نور همیشه مترادف با روشنایی و آگاهیه؟ و آیا تلاش برای «بهتر کردن» زندگی دیگران، همیشه منجر به خوشبختی می‌شه؟
مالی سوئینی داستان انسانیه که در مسیر تلاش دیگران برای بهبودش، خودش رو از دست می‌ده. این داستان همه ماست؛ ما که گاهی در تلاش برای رسیدن به نور، تاریکی‌های آرام‌بخش زندگی‌مون رو قربانی می‌کنیم. مالی، زنیه که نشون می‌ده شاید حقیقت در پذیرش اون چیزیه که هستیم، نه در تبدیل شدن به چیزی که دیگران می‌خوان باشیم.
.....
ریوبوو صوتی، فایل کتاب، و توضیحات بیشتر در چنلم موجوده :)
        

0