یادداشت عسل ولی‌اللهی

        نمایش‌نامه‌ی دوست‌داشتنی‌ای بود، دقیقاً مثل شخصی که ازش هدیه گرفتم. یک روایت از نابینایی در عین سلامت کامل بینایی. انگار از اول می‌دونی که چی پیش میاد، ولی نمی‌دونی که چه‌طور. آروم پیش می‌ره، انگار که بهت می‌گه: "می‌دونم دوست داری بدونی آخرش چی می‌شه ولی عجله نداشته باش؛ تضمین می‌کنم که بفهمی، هرچی نباشه برای همین این‌جایی." جلدش رو هم دوست دارم؛  به نظرم به حال‌وهوای داستان میاد. بسیار مشتاق‌ ام که روزی تئاترش رو ببینم.
      
236

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.