معرفی کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم اثر تینالین سیلیج مترجم محمدرضا آل یاسین

ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم

ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم

تینالین سیلیج و 1 نفر دیگر
3.0
79 نفر |
26 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

49

خوانده‌ام

239

خواهم خواند

139

ناشر
هامون
شابک
9789646538566
تعداد صفحات
228
تاریخ انتشار
1399/7/23

توضیحات

        
این کتاب نقل ماجراهای جذاب و حیرت انگیز افرادی است که نویسنده در مقام استاد، محقق، مشاور مدیریت و مربی کارآفرینی با آنان سر و کار داشته است.
بعضی از این ماجراها در کلاس های دانشگاهی، برخی در حوزه ی مدیریت و اجرا و شماری در خلال زندگی روزمره مردم اتفاق افتاده است. نقطه ی اشتراک همه ی این افراد آن است که بر تمام الگوها و مفروضات از پیش تعیین شده در ذهنشان خط بطلان کشیده و از چشم اندازی کاملا متفاوت به همه چیز نگریستند.
در نتیجه موقعیت های به ظاهر پیش پا افتاده و به درد نخور را به فرصت هایی مبدل ساختند که هرگز در حیطه ی تصور و تخیلشان نمی گنجید.
همان فرصت ها در جامه ی مجهول و مبدل است و می توان با همتی مردانه و اراده ای قاطع برای احیای شکست های گذشته قیام کرد.

      

یادداشت‌ها

Daydreamer

Daydreamer

1403/6/31

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

کتاب به عن
          کتاب به عنوان یکی از کتاب های روانشناسی زرد شناخته میشه که اوایل با نظر همگانی موافق بودم اما با خوندن اولین صفحه یادداشت نویسنده در انتهای کتاب(عکس همین یادداشت) نظرم عوض شد چون فهمیدم هدف نویسنده از نوشتن کتاب رو کاملا اشتباه متوجه شدم و همین باعث شده بود کتاب به نظرم کتاب سطحی بیاد.

بخش جذاب کتاب برای من به شخصه طرح درس های نویسنده بود به طوری که دلم میخواست من هم دانشجو کلاس های این خانم بودم و از این طرح درس های جذاب به صورت عملی استفاده کنم.

دومین نکته جذاب این کتاب مثال هایی بود که برای تثبیت مطالب کلیشه ایی به کار برده بود.این مثال ها از افراد معروف یا افراد موفق و حتی از زندگی خود نویسنده بود که خیلی از مثال هاش برای من جالب بود و برای چندین نفر حتی تعریف کردم و اوناهم تحت تاثیر قرار گرفتن.

اولین نقطه ضعف کتاب عدم جذابیت کتاب بود.متن کتاب کاملا معلومه که توسط یه نویسنده ایی که مهارت چندانی نداره نوشته شده و واقعا اگه از مثال ها استفاده نکرده بود این کتاب به خسته کننده ترین حالت ممکن برای یک کتاب میرسید.

دومین نقطه ضعف(که البته نمیدونم نقطه ضعف محسوبه یا نه)تکرار یک نکته در تمامی ۱۲ فصل کتاب به زبان های مختلف بود،به طوری که از یه فصلی به بعد اینجوری بودم که چرا هنوز به همون نکته همیشگی اشاره نکرده؟

سومین نقطه ضعف شاید برای انتخاب اسم و عنوان کتاب باشه که باعث برداشت اشتباه بسیاری از مخاطبان از محتوا کتاب و در نهایت نارضایتی خواننده ها از این کتاب بشه.

چهارمین نقطه ضعف به نظرم آشفتگی ذهن نویسنده در نوشتن این کتاب بود که باعث شده بود برخی مسائل رو ناخواسته ول کنه و مارو در یک ابهامی نگه داره گرچه به نظرم این به خاطر تایم کم نویسنده برای نوشتن کتاب بوده یا خود نویسنده تمایلی نداشته به ادامه این مطالب بپردازه ولی درکل این ابهام برای من خواننده کمی آزاردهنده بود.

درکل به قول خود نویسنده کتاب برای افرادی که تازه دارن وارد دانشگاه میشن یا به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شدن کتاب مناسبیه و باعث یادآوری برخی کلیشه های مهم قابل استفاده برای این دوره از زندگی میشه که همین کلیشه هارو میشه در ۴ خط خلاصه کرد اما با آوردن مثال برای ملموس سازی مطالب برای خواننده تلاش کرده.
        

7