بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بند محکومین

بند محکومین

بند محکومین

کیهان خانجانی و 1 نفر دیگر
3.7
8 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

9

بند محکومین نوشته کیهان خانجانی تجربه خاصی است در روایت سرنوشت آدم هایی که به واسطه گذشته خود کنار هم گرد آمده اند. رمان در زندان لاکان رشت می گذرد، در بند محکومین. هر زندانی قصه ای دارد و خانجانی تلاش کرده با شکافتن گذشته هر کدام پیوندی میان این آدم ها بسازد تا ساختار چند تکه اش تکمیل شود. نویسنده در این رمان استراتژی نویی ساخته که در آن آدم ها ناچار شده اند با قصه های خود به حیات شان در متن ادامه دهند، حیاتی که در مورد هر کدام شان متفاوت است. در این ساختار زندان به مثابه حافظه متن شده است و مخاطب را با تکه هایی روبرو می کند که سعی می کنند نیشتری باشند بر رئالیسمی محافظه کار. برای همین رمان بند محکومین بدل به اثری متفاوت می شود. زبان قصه گو و غیرتوصیفی نویسنده نیز به این ضرباهنگ افزوده شده و اثر را با سرعت پیش می راند. خانجانی جهانی متفاوت می سازد که در داستان های با محوریت زندان، کم نظیر است.

یادداشت‌های مرتبط به بند محکومین

            نثر جالبی داره. انگار نویسنده سال‌ها ضرب‌المثل و کنایه جمع کرده و حالا اونارو کتاب کرده؛ اونقدر زیاد و اونقدر توی نوشتن دست و دل‌باز که فکر می‌کنی هیچ‌وقت تموم نمیشن. البته کنار هم اومدنشون تو ذوق نمی‌زنه؛ اونجوری نیست که فکر کنی فقط یه کتاب نوشته که اینارو توش بیاره.
داستان یه زندانه و زندانیاش و بیشتر از روایت یه داستان، روایت زندگی شخصیتاست.
ضعفش توی اون چندتا دیالوگی بود که از زبون جنس مونثا بود اونقدری که سطح "پُر کردن لاتی" توی دیالوگ جنس مذکرشو پایین می‌آورد؛ هرچند کم ولی بالاخره به چشم میومد.
با این همه روون بود؛ تیکه‌های باحالی داشت؛ اصطلاحات و تعبیر و تشبیه‌هایی که دوست‌داشتنی بودن و گاهی هم خنده‌دار؛ البته یکی دوجاش هم از تصور چیزی که می‌خوندم حالم به هم خورد.
توی تصویرسازی قوی بود.
توی نشون دادن دنیای یه آدم زندانی و به‌خصوص نقش برجسته اعتیاد توی خلاقیاتاشون و تفکراتشون خیلی جذاب بود.
پایانش هم میشه به نوعی گفت باز بود.