شیر تلخ

شیر تلخ

شیر تلخ

الیف شفق و 2 نفر دیگر
2.8
13 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

10

هچ­کدام چاره ساز نبودند. درمان­ها چاره ساز نبودند، زیرا من برای تغییر و خوب شدن آماده نبودم. چاهی پر از احساسات برای خودم کنده بودم. وقتی به عمیق بودن بیش از حد آن پی بردم، از کندن صرف نطر کردم و خودم را در آن چاه انداختم. تمام هفته­ها و ماه­های من درون آن چاه گذشت. هرقدر که دلم به حال خودم می­سوخت، بیش­تر در ته چاه فرو می­رفتم. هرقدر به این باور می­رسیدم که دیگر ته چاه هستم، بیش­تر دلم به حال خودم می­سوخت. ته چاه گردابی سرد و سوت و کور بود و من را در بر گرفته بود. چه وقت و چگونه ته این چاه رفته بودم، هیچ­چیز نفهمیدم. هیچ تلاشی هم برای فهمیدن آن انجام ندادم. دوست نداشتم از آن چاه بیرون بیایم. آن­جا ماندن راحت­تر بود. بالا رفتن، دست و پا زدم وحتا پیچ و تاب خوردن هم سخت بود. این پیچ و خم افسردگی که می­گویند، حتا اگر راه­های خروج را هم پیدا کرده باشی، دوست نداری از آن­جا بروی. -ازمتن کتاب-

لیست‌های مرتبط به شیر تلخ

یادداشت‌های مرتبط به شیر تلخ

          کتاب صوتی شیر سیاه 
نوشته‌ی الیف شافاک
(که با ترجمه‌ و گویندگی متفاوت به اسم بعد از عشق هم موجوده)


نویسنده داره خاطرات و چالش‌های زندگی خودش رو در دوران مجردی و بعدش نسبت به نقشهای خانوادگی مطرح می‌کنه.

اول داستان، دختر مجرد ۳۰ ساله ایه که با ازدواج و فرزند دار شدن کاملا مخالفه و حتی بیانیه می‌نویسه و مصاحبه می‌کنه میگه من نمی‌خوام ازدواج کنم.

درباره‌ی صداهای متفاوت درونش به صورت داستانی و با زبان کمی طنز صحبت می‌کنه.
زن‌های انگشتی که توی ذهنش نماینده‌ی بخشی از افکار و ابعاد وجودش هستن 

خانوم صوفی (که حرفاش شبیه عرفاست و بعضاً ترجمه آیات قرآن رو هم میگه وسط حرفاش)
خانوم عقل کل
خانوم بلندپرواز خوره‌ی کار
خانوم روشنفکر‌ بدبین
خانوم کدبانو
و خانوم بلو بلی بواری ( نماینده‌ی بعد زنانه و عشوه گر و شیک پوش )

اول داستان بعد همسرداری و خانه داری سرکوب شده
ولی کم کم الیف عاشق ایوب میشه و تصمیم به ازدواج و بعدش تصمیم به مادر شدن میگیره.

اوایل بارداری به شدت به بعد مادری اهمیت میده 
بعد بارداری به خاطر سختی های بچه داری و دوری شوهرش، دچار افسردگی میشه و همه ابعاد وجودش رو فراموش می‌کنه

بعد به مرور و با گذشت زمان از افسردگی رها میشه و به توازن نقش ها میرسه

وسطای داستان زندگی خودش ،از زندگی نویسندگان زن و حتی همسران نویسندگان کرد معروف صحبت می‌کنه (این بخش کتاب شاید حدود ۶۰ درصد یا بیشتر از حجم کتاب رو تشکیل بده)

نکات جالبی میگه
واسه من بخشای مربوط به سونیا همسر تولستوی و زلدا همسر اسکات فیتز جرالد جالب بود (صرفا به خاطر آشنایی با نویسنده ها برام جالب بود از وضعیت زندگی خانوادگی شون اطلاعاتی داشته باشم 
و از تولستوی نا امید شدم. زندگی خانوادگی تلخی داشته اون اواخر...)
مطالب مربوط به نویسنده های زن هم مخصوصا اونایی که میشناختمشون جالب بود( جین آستین. لوییزا می آلکوت و جورج الیوت)
و البته بقیه نویسنده ها برام خیلی جالب نبود و خسته کننده بود


خلاصه
اونقدری که از اسمش و اوایل کتاب توقع داشتم، مفید نبود
خیلی نتونسته بود توضیح بده که چطور با نقشهای جدیدش کنار اومده
انگار که گذر زمان باعث شده بپذیره و خودش هم تغییر کنه

درگیری های ذهنیش هم جالب بود
ولی ساده سازی شده بود به نظرم
شایدم مثلا ما به عنوان زن مسلمان ایرانی با مسایل پیچیده تری مواجهیم نسبت به اونا

اگر بخوام واقعی امتیاز بدم ۳.۵ یا شاید ۴ از ۵ باشه
از شنیدنش پشیمون نیستم
ولی اونقدری هم توقع داشتم مفید نبود

«شیر سیاه» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/130066
        

0