از ترس تنهایی

از ترس تنهایی

از ترس تنهایی

امیلی گیفین و 1 نفر دیگر
2.8
19 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

9

ناشر
سنگ
شابک
9786229633670
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1399/4/17

توضیحات

        «از ترس تنهایی» داستان تردیدهای دختر سی ساله ای است که به شکل ناخواسته در موقعیت عاشقانه ی پیچیده ای قرار می گیرد. او که همیشه دختر خوب و سربه راهی بوده است، در شب تولد سی سالگی اش وارد ماجرایی می شود که زندگی عاطفی اش را به کلی عوض می کند. ماجرایی که به او می فهماند مرز درست و غلط بسیار باریک است و گاهی لازم است در زندگی خطر کنیم. رمانی که درست مثل زندگی است.«امیلی گیفین» یکی از پرفروش ترین نویسندگان نیویورک تایمز است و همه ی آثارش با استقبال خوب مخاطبان روبه رو می شوند. اما در بین آثار او، رمان عاشقانه ی «از ترس تنهایی» بیش از دیگران مورد توجه خوانندگان قرار گرفته و از این لحاظ، در صدر فهرست آثار او قرار دارد. این رمان در سایت گودریدز نیز نزدیک به پانصدهزار رأی دارد که نشان می دهد تا چه میزان در بین علاقه مندان به آثار عاشقانه محبوب است.
      

یادداشت‌ها

          شخصیت محبوبی در این رمان ندیدم.
نوجوون که بودم رمانای کلاسیک اروپایی رو میخوندم و دوسشون داشتم.
تصویرسازی ها،حال و هوا،و اینکه شخصیت های داستان یه پاکی و سادگی خاصی داشتن...
باهاشون همراه میشدم.
گریه هاشون،خنده هاشون،وصالشون،فراقشون و خلاصه همه چیشون برام مهم بود.
با خوشحالی شون خوشحال میشدم و با غم شخصیت اول داستان غمم می‌گرفت.
آرزوم پایان خوش کتاب بود و اینکه خوشبختی و حال خوبشونو ببینم و خلاصه خیالم راحت شه .🥲
شخصیت اول این داستان برام منفور بود،تا آخرین لحظه...
لحظاتی که به خودش حق میداد بهش حق نمیدادم،وقتی خوشحال بود ناراحت میشدم و وقتی ناراحت بود خوشحال!
از این بدتر اینکه شخصیت های دیگه داستان هم چنگی به دل نمی‌زدند!
دریغ از شخصیتی که بتونه ذره ای تو دل آدم جا بازکنه!
فضا تاریک بود برام،آدما سنگدل و بی منطق و بی رحم شده بودن
نویسنده بی رحم شده بود.
و این نمود حال و هوای همین عصره
دیگ از اون شخصیتای خوش قلبِ پاکِ مهربون خبری نیست
و این کثافتی بود که با روحیه ام سازگار نیست
و برام غیر قابل تحمله...
        

3

        کتاب تنهای های یک نفر رو نشون میده که به خاطرش مجبوره از بچگی تا سی سالگی با کسی دوست باشه که یه جورایی زورگوئه و مدام داره بهش باج میده 
اواسط کتاب سیر عاشقانه ای پیش میاد که با عقاید اخلاقی ماها جور در نمیاد و این نقطه ضعفش بود که حالا که تو عاشق نامزد دوست صمیمیت شدی اشکالی نداره .چون دوستت رو یادت بیار که چقدر اذیتت کرده و عذاب وجدان نداشته باش 
و عجیبیش اینجاست که بعد هفت سال یادش میفته من از دوران دانشگاهم دوست داشتم این پسر رو و الان دیگه مال من باشه بهتره 
جاهایی که در مورد کتاب میگن داره نشون میده اعتماد به نفست باید زیاد باشه و اینها ،همه شون در راستای همون خیانته و اینکه زندگی من مهمه نه دیگران  و در یک دهم آخر کتاب آورده شده 

در کل توصیه نمی کنم چون ارزش نداره و چیز خاصی بهتون اضافه نمیشه
و من متاسفانه گیر کردم توی کتاب و فضولیم نذاشت نصفه رهاش کنم و می خواستم ببینم آخرش چکار می کنه 
که این تنها نکته خوب کتاب بود از لحاظ نویسندگی ، که درگیر خودش می کرد مخاطب رو .
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6