معرفی کتاب سرانجام انسان طراز نوین: فروریختن توهمات اثر سوتلانا آلکسیویچ مترجم مهشید معیری

سرانجام انسان طراز نوین: فروریختن توهمات

سرانجام انسان طراز نوین: فروریختن توهمات

4.2
9 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

30

شابک
9786006220451
تعداد صفحات
522
تاریخ انتشار
1398/11/12

توضیحات

        5 مارس 1953؛ مرگ استالین در 14 سپتامبر نیکیتا خروشچف دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی میشود.فوریه 1956؛ خروشچف در سخنرانی خود در کنگره بیستم حزب، کیش شخصیت استالین وبرخی از افراط کاری های سیاست های او را به باد انتقاد میگیرد... .
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به سرانجام انسان طراز نوین: فروریختن توهمات

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به سرانجام انسان طراز نوین: فروریختن توهمات

پست‌های مرتبط به سرانجام انسان طراز نوین: فروریختن توهمات

یادداشت‌ها

          در شماره‌ی 13 اکتبر 2016 «نیویورک ریویو آو بوکز» مروری شده بر ترجمه‌ی جدید کتابی از سوتلانا الکسییویچ (برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات در سال 2015) با عنوان «زمان دست دوم: روزهای آخر جماهیر شوروی». فقط در ایران خود ما نیست که جایزه‌ی نوبل باعث شهرت یا معرفی نویسندگان می‌شود. در غرب هم خانم الکسی‌یویچ قبل از اینکه نوبل ببرد نویسنده‌ی ناشناخته و مهجور بود، هر چند یکی دو کتاب از او به انگلیسی ترجمه شده بود. اما بعد از اعلام جایزه‌ی نوبل، منتقدان غربی به صرافت افتادند سر از کار نویسنده درآورند. اما همانند نویسنده‌ی این تاریخ‌های شفاهی، یا «تاریخ عواطف انسانی»، خودِ مقوله‌یِ تاریخ شفاهی در روسیه‌ی شوروی مقوله‌‌ای مهجور بود. آکادمی علوم شوروی هرگز تاریخ شفاهی را به‌عنوان رشته‌ای مستقل به رسمیت نشناخت، و به همین علت این رشته نتوانست هیچ‌گاه جزیی از مطالعات تاریخی در این کشور بشود، به‌خصوص که دولت کنترل شدیدی روی تاریخ داشت و دستگاه تبلیغات آن کوشید تنها یک قرائت از تاریخ انقلاب و تکیل حکومت شورایی در بین مردم رایج باشد. حالا کتاب زمان دست دوم (Secondhand time) با روزهای تجزیه‌ی شوروی و شکل‌گیری روسیه‌ی جدید سروکار دارد. و شاید این روایت تجزیه از همه بیش‌تر با فرم کارهای الکسی‌یویچ همخوان باشد که مبتنی است بر روایت حقیقت از زبان شاهدان علمی مختلف. 


ماهنامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی سیزدهم، سال 1395.
        

2

          تمام مدتی که کتاب را می‌خواندم اول به این فکر می‌کردم که در چه زمان مناسبی کاملا اتفاقی شروع به خواندن این کتاب کردم و دوم به این فکر می‌کردم که چرا باید حرف‌های مردم کشوری دیگر درباره‌ی اوضاع اجتماعی‌سیاسی‌شان این همه برایم جالب باشد؟ راستش خودم فکر می‌کنم در بخش عمده‌ای از صحبتهای مردم می‌توانستم شرایط مشابهی را لمس کنم و در نتیجه احساس هم‌ذات‌پنداری کنم. به‌خصوص با آنهایی که بعد از پروستریکا باوجود تحصیلات عالی بیکار شدند و یک عده توانستند پول پارو کنند. این کتاب را دوست داشتم و دلم برای مردم روسیه سوخت. به‌خصوص وقتی می‌خواندم خیلی‌شان اتحاد جماهیر شوروی و حکومت کمونیستی استالین را با آن اردوگاه‌های کار اجباری و دستگیری‌ها و بزن و بکش‌هایش به حکومت کاپیتالیستی بعد از آن ترجیح می‌دادند. دلم برای مردمی سوخت که به چه خیالی انقلاب کردند و چه نصیبشان شد. آن‌ها آزادی می‌خواستند اما نمی‌دانستند با آن باید چه‌کار بکنند.
        

18