یک گرگ، یک اردک، یک موشیک گرگ، یک اردک، یک موشمک بارنت و 3 نفر دیگر3.88 نفر |4 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام17خواهم خواند1توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب یک گرگ، یک اردک، یک موش، تصویرگر جان کلاسن.داستان کمدی طنز ادبیات داستانی دهه 2010 میلادی کتاب مصور ادبیات کودک و نوجوان کتاب کودک ادبیات آمریکالیستهای مرتبط به یک گرگ، یک اردک، یک موشریحانه عارفنژادنخریدنی، نخواندنی!6 کتابکتابهایی که از نظرم نه باید خرید و نه باید خواند!00Ms.nobody ؛)(=خواندنی های من۳3 کتابمن اسمی برای این لیست انتخاب نکردم انتخاب عنوان و دلیل پیشنهاد با شماست. این سه مجموعه ذهن هر فردی را فارغ از هر سنی پس از خواندن درگیر پرسش های بسیار می کند بازیگوشانه تخیل را قلقک می دهد و هر کس می تواند برداشت متفاوتی داشته باشد. البته از نظر من قدم یازدهم نسبت به دو اثر دیگر اثر متوسطی به نظر می رسد زیرا نویسنده در فرآیند داستان با اشاره های مستقیم قاشق نشسته اش به سلامت غنای ادبی و ماهیت فلسفی موضوع آسیب رسانده است. به هر حال چرا این سه مجموعه ا ز نظر من خیلی بهم مرتبط هستند زیرا مکان و جبر تاثیر آن بر بروز یک واکنش به خصوص باعث می شود از جهاتی آن را در یک راستا قرار داد. اردک و موشی که از ترس گرگ به درون خود گرگ پناه بردند و ترجیح می دهند از جهان بیرون جدا باشند . بچه شیری که در قفس به دنیا آمده است و همیشه در طول قفس ده قدم برداشته است اما در قدم یازدهم به میله های قفس خورده است اما روزی فرصتی فراهم می شود تا در جهان بیرون از قفس تصمیم بگیرد قدم یازدهم را بردارد یا نه . شوالیه یی که پشت یک دیوار امن زندگی می کند و به گمان خودش آن دیوار محافظ ، او را از خطر غولی که آن طرف زندگی می کند نجات می دهد اما چه می شود اگر یک روز با جهان آن طرف دیوار رو به رو شود. در این سه داستان، مکان یکی از عناصر بارز است که توجه مرا جلب می کند و من بیشتر از درونمایه و پیام به مکان و تاثیر آن بر شکل گیری شخصیت توجه می کنم البته هنوز نمی دانم در چارچوب چه نظریه ای می توان به آن پرداخت یا از جانب کدام زیر شاخه از علوم انسانی می توان آن را بررسی کرد با توجه به این که ادبیات کودک و نوجوان یک رشته بینا رشته ای ایست آیا مفاهیم نظری جامعه شناسی می تواند به شفاف ساختن فرض من کمک کند یا فلسفه یا روانشناسی ... در حال حاضر ایده ای ندارم اما در عملکرد این سه شخصیت عنصر مکان را بیشتر دخیل می دانم چون فرض می کنم مکان باعث در خودفروماندگی ، شکل گیری کلیشه های ذهنی ، ایجاد توهم توطئه و احساس خطر در شخصیت های داستان شده است. بر این اساس اگر چارچوب نظری پژوهش را پیدا کردم کنجکاو هستم که این سه شخصیت در کدام دسته بندی قرار می گیرند و چه قدر می توانند به مکان داستانی که زندگی من در آن اتفاق می افتد شباهت داشته باشند.00عبدالله گیوه چیفلسفه برای کودکان31 کتابداستانهایی که از نظر ساختاری و محتوا مناسب استفاده در کلاسهای فلسفه برای کودکان (فبک) هستند. یعنی داستان این قابلیت را دارد که در ذهن کودکان ایجاد سوالات باز داستانی و سوالات باز زندگی بکند. در کلاس چالش برانگیز است و ایجاد بحث و تبادل نظر میکند. خودشناسی: پترا معرفتشناسی: اژدها بازی، کوه، یک چیز سیاه، شاید سیب باشد، گربه را دیدند، خفاش دیوانه، موریس موسه، هفت موش کور، قورباغه چاه نشین. فلسفه اخلاق: چه کسی قایق را غرق کرد؟ فلسفه زندگی: کارل و معنای زندگی، هربرت و هری فلسفه حقوق: صبح بخیر همسایه فلسفه هنر: هنر امیلی فلسفه ذهن: فصل پنجم از جادوگر سرزمین اُز (نجات هیزم شکن حلبی) مهارتها تفکر نقاد: دلیل آوری: من دلیل دارم، ... کامل میشود. به امید خدا.069یادداشتهای مرتبط به یک گرگ، یک اردک، یک موشمحدثه سعیدی1402/12/29 اینکه اردک با ترسش(خورده شدن توسط گرگ)روبروشده و از این ترس خلاص شده خوب بود،ولی اینکه همچنان موش و اردک به زندگی در شکم گرگ ادامه بدن و از آزادیشون صرف نظر کنن رو دوست نداشتم. 00عبدالله گیوه چی1402/07/03 داستانی عجیب که توانست چند وقت فکر من را به چالش بکشد. داستانی مناسب برای بحث و تبادل نظر حتی در بین بزرگسالان. برای کودکان وطنم خواندن این داستان را بدون بحث فکری توصیه نمیکنم. داشتن امنیت ارزشمند است اما به چه قیمتی و به چه روشی؟ آیا میشود در دل دشمن، از خود او امنیت داشت و در عین حال احساس آزادی کرد؟ این داستان دقیقا انگارهایست که غرب در ذهن جهان سوم کاشته است. " اگر میخواهی از دست من امنیت داشته باشی، خودت را به دست من بسپار" 02معصومه توکلی1402/01/30 عنوان ترجمهٔ فارسی: یک گرگ، یک اردک، یک موش 00زهرا عشقی مُعز1402/08/29 تصویرگری خوب. موضوع خلاقانه. علت یابی تخیلی. دردسر ها دریچه های جدیدی به روی ما میگشایند ، و شاید چیزی که بعد از دردسر بدست میاریم رو حاضر نباشیم با قبلش عوض کنیم، چون بیشتر بهمون خوش میگذره! 00