یادداشت Ms.nobody ؛)(=
2 روز پیش
فعالیت خلاقانه با کتاب یک گرگ یک اردک یک موش تا حالا از ترس خورده شدن توسط گرگ دیگه ، توی شکم یه گرگ موندی؟ یا شاید حتی از همون گرگی که یهبار تو رو بلعیده، دفاع کردی؟ این داستان دربارهی همین موقعیت عجیبه؛ جایی که موش و اردک، توی شکم یک گرگ، با هم زندگی میکنن. میرقصن، غذا میپزن و آخر سر، با اینکه فرصت فرار دارن، تصمیم میگیرن همونجا بمونن! حالا تصور کنین این کتاب رو دارین برای بچهها میخونین... قرار نیست پیام داستان رو بگین یا نتیجهگیری کنین. ما از این داستان استفاده میکنیم تا ببینیم: چطور میتونن با خلاقیت خودشون، مسیر داستان رو تغییر بدن؟ فعالیتها هنگام خواندن – مکث در نقطهی اوج وقتی به جایی میرسین که شکارچی وارد میشه، خوندن رو متوقف کنین! این نقطه، اوج داستانه و کنجکاوی بچهها بالاست. بازی توپ قصهگو: توپ رو به بچهها بدین. هر کسی توپ بهش میرسه باید حدس بزنه بعدش چی میشه. این کار باعث میشه: بچهها درگیر داستان بشن تفکر خلاق شکل بگیره مشارکت در قصهگویی بیشتر بشه بعد از خواندن – بازی "خوشبختانه / متاسفانه" با جملهای مثل این شروع کنین: خوشبختانه موش و اردک توی شکم گرگ راحت زندگی میکردن... متاسفانه شکم گرگ درد گرفت و... حالا بچهها نوبتی باید ادامهی داستان رو بسازن. یکبار گروهی بازی کنین، بعد: بچهها رو دو نفره گروهبندی کنین به هر گروه یک جمله بدین که با خوشبختانه شروع شده روی یک صفحه بنویسن: «خوشبختانه... / متاسفانه...» روی صفحهی دیگه، تصاویر بریدهشده شخصیتها رو بچسبونن و نقاشی بکشن در پایان، هر گروه صاحب یک کتاب کوچولوی خلاقانه میشه! نکته آموزشی: این فعالیت برای کلاسهایی مناسبتره که دورهی مقدماتی نگارش خلاق رو گذرونده باشن. ولی حتی توی جلسات ابتدایی هم میشه اجراش کرد، البته با کمک تسهیلگر و اجرای چند تمرین برای پرورش چهار مولفهی خلاقیت
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.