معرفی کتاب آخرین روز یک محکوم به اعدام اثر ویکتور هوگو مترجم پگاه فرهنگ مهر

آخرین روز یک محکوم به اعدام

آخرین روز یک محکوم به اعدام

ویکتور هوگو و 1 نفر دیگر
4.2
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

6

شابک
9786227369304
تعداد صفحات
142
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        اعدام از دیرباز یکی از شیوه‌هایِ مجازات مجرمان در جوامع بشری بوده و از همان ابتدا نیز مورد نکوهشِ بسیاری از متفکران و نویسندگان عصر قرار گرفته است. کشور فرانسه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تا چهار دهه پیش، از این نوع مجازات بهره می‌گرفت. اعدام در طول تاریخ شکلهای مختلفی داشته، اما آخرین شیوۀ اعدام مورد استفاده در فرانسه، پیش از براندازی آن برای همیشه اعدام با گیوتین بود. در اکتبر سال 1789 ژوزف گیوَتن برای اولین بار پیشنهاد کرد نظر به مشکلاتی که گردن زدن و اعدام با شمشیر به همراه دارد، از دستگاهی مکانیکی برای این کار استفاده شود که بعدها این دستگاه به نام خود او نامگذاری گردید. وی که دلیل خود را برای اختراع این دستگاه، کاهش زجر مجرم مطرح کرده بود، فکرش را هم نمی کرد خود این واژه روزی تا این حد هراس و اضطراب به جان مجرمان بیندازد. اعدام با گیوتین در فرانسۀ دوران ویکتور هوگو در ملأعام و در برابر دیدگان مردم شهر انجام می‌شد که این موضوع خود یکی از محورهایِ گفتگوی ویکتور هوگو به خصوص در مقدمۀ این کتاب است. این که انسانِ امروز تا چه حد به انحطاط کشیده شده و خوی وحشی‌گری پیدا کرده که با بی‌اعتنایی به فراخوان جارچی‌هایِ شهر پاسخ گفته و به تماشای چنین صحن کریهی می‌نشیند. کتاب، داستان مجرمی را روایت می کند که به جرمی نامعلوم برای خواننده به اعدام محکوم شده و خواننده را تا روز اعدام با خود همراه می سازد. ویکتور هوگو با به کارگیری تکنیکی شبیه به تکنیک جریان سیال ذهن از هراس‌ها، نیازها و افکارِ زندانی سخن می گوید. هوگو اعتقاد دارد هر انسانی چه مخالف و چه موافق با مجازات اعدام باید این کتاب را بخواند تا برای یک بار هم که شده از دید یک محکوم به این مسأله نگاه کند و قضاوتی عادلانه در مورد این مجازات شنیع وبه حق بودنِ آن داشته باشد. کتاب آخرین روزِ یک محکوم به اعدام که در سال 1829 برای اولین بار به چاپ رسید یک تنه، موضوعِ لغو مجازات اعدام را بر سر زبان ها انداخت که نشان از نفوذ و قدرت ادبیات در تحولات اجتماعی دوران های مختلف است. سرانجام پس از کشمکشهای فراوان در طول سالها و تلاشهای فعالان این جبهه از جمله ویکتور هوگو، در تاریخ 30 سپتامبر سال 1981 فرانسوا میتران به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کرده و لایحۀ لغو مجازات اعدام به تصویب پارلمان رسید
      

یادداشت‌ها

          «آخرین روز یک محکوم به اعدام» از اون کتاب‌هایی بود که با تموم شدنش نتونستم راحت رهاش کنم و قطعا قراره اگر از این به بعد حکم اعدامی رو میشنوم راحت از کنار قضیه رد نشم. داستان از زبان مردی روایت می‌شه که به مرگ محکوم شده و لحظه به لحظه انتظار اعدام رو می‌کشه. انگار داری باهاش قدم به قدم به سمت چوبه دار می‌ری. از ترس، ناامیدی و امیدهای کوچیکش می‌گه، از اینکه حتی یه پرنده رو تو آسمون می‌بینه و برای یه لحظه فکر می‌کنه شاید نجات پیدا کنه.
این کتاب یه اعتراض بزرگه به مجازات اعدام. ویکتور هوگو نمی‌گه این مرد بی‌گناهه یا گناهکاره، چون اصلاً مهم نیست. چیزی که می‌خواد نشون بده، درد روانی و عذابیه که محکوم به مرگ می‌کشه. اینکه چطور زندگی ازش گرفته می‌شه، حتی قبل از اینکه چوبه دار بهش برسه.
یه چیزی که توی داستان جالب بود، پایان بازش بود. هوگو هیچ‌وقت نمی‌گه واقعاً چه اتفاقی افتاد. این ابهام، فکر آدم رو بیشتر درگیر می‌کنه. اعدام شد؟ فرار کرد؟ یا همه چیز فقط یه تخیل بود؟ هر جوابی که به ذهنت برسه، باز هم حس خفگی و سنگینی داستان رو نمی‌تونه کم کنه.
از نظر ادبی، هوگو مثل همیشه بی‌نظیره. نوشته‌هاش ساده‌ است، ولی تا عمق قلب آدم نفوذ می‌کنه. بدون اینکه مستقیم بگه اعدام بده، تو رو می‌بره تو ذهن یه محکوم تا خودت حس کنی این مجازات چقدر غیرانسانیه.
این کتاب برای کسایی که به حقوق بشر علاقه دارن یا دنبال داستان‌هایی هستن که عمیق و تأثیرگذار باشه، یه انتخاب عالیه. فقط باید بدونی که بعد از خوندنش، یه مدت فکر و ذهنت مشغول می‌مونه. این اثر یه تلنگر بزرگه که بگه زندگی، حتی زندگی کسی که اشتباه کرده، ارزشمندتر از اونه که به راحتی ازش گرفته بشه
        

41