لیست‌های کتاب

نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده)دختری به نام نلیادداشت های پیک ویک

‌چارلز دیکنز، یکی از بهترین نویسندگان انگلیسی.

17 کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم چارلز جان هوفام دیکنز، زاده ی ۷ فوریه ۱۸۱۲ و درگذشته ی ۹ ژوئن ۱۸۷۰، برجسته ترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیده ی جیمز جویس، نویسنده ی بزرگ معاصر، از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بوده است.دیکنز در لندپورت پورتسی متولد شد. او دومین پسر جان دیکنز، کارمند اداره ی کارپردازی بحریه بود. پدرش اهل لاابالی گری بود و کار را به جایی رساند که او را به زندان مارشالسی انداختند. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانه ی واکس سازی وارن فرستادند. او تا آزادی پدرش از زندان هم چنان مجبور به کار بود تا بالاخره بعد از مراجعت پدر توانست به مدرسه بازگردد.دیکنز بعد از پایان دوره ی مدرسه در دفتر وکالتی مشغول به کار شد و پس از بررسی زندگی شلوغ و متنوع لندن، بر آن شد تا روزنامه نگار شود. در این دوره، در شیوه ای سخت از خلاصه نویسی، توانایی خود را نشان داد و در مارس ۱۸۳۲ در حالی که جوانی حدودا ۲۰ ساله بود، خبرنگار امور عمومی و پارلمانی شد.دیکنز در سال ۱۸۲۹ دلداده ی دختری به نام ماریا بیدنل شد، اما والدین ماریا او را از لحاظ اجتماعی در سطحی نازل تر از خود یافتند. این دل باختگی و برخوردی دیگر با او در میان سالی دیکنز، بعدها در عشق شخصیت معروف رمانش، دیوید کاپرفیلد به دختری به نام دورا بازتاب یافت.در سال ۱۸۴۲ با سفر به آمریکا و به رغم استقبال گرمی که از او شد، «یادداشت هایی از آمریکا» و «مارتین چارلز لویت» را به قلم آورد که آمیخته ای بودند از ستودنی های بسیار آمریکا و البته همه ی آنچه که در نگاه دیکنز نفرت انگیز آمدند. وی در سال های ۱۸۴۴–۱۸۴۵ نیز از ایتالیا دیدن کرد و در آن جا ناقوس های جنوا، عنوان «بانگ ناقوس ها» را به ذهنش القا کرد، کتاب کوچکی که ضربه ای بزرگ به نفع مستمندان روزگارش زد. در پی بازگشت از ایتالیا، چندی سردبیر دیلی نیوز شد و برای بهبود وضع مدارس ژنده پوشان و لغو اعدام مجرمان در ملأ عام، کمر همت بست؛ مدارس ژنده پوشان، موسساتی بودند که در آن کودکان فقیر به رایگان آموزش می دیدند.بی اعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی - ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگش روزافزون پای چپ) تا بدان جا پیش رفت که در سال ۱۸۷۰ اقدام به یک رشته کتاب خوانی جدید نمود. دیکنز در ۱۵ مارس برای آخرین بار «سرود کریسمس» را خواند و سرانجام در ۹ ژوئن ۱۸۷۰، در حالی که «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی از جهان رفت. کتاب هایی از چارلز دیکنز که در بهخوان یافت نشد: زندگی و ماجراجویی‌های مارتین چوزلویت خانه متروک عبور ممنوع

16

سفر الماسخانه یی برای شبکمی دیرتر

کتاب های ۱۴۰۲ من 💜📚📝

25 کتاب

اول از همه ممنونم از بهخوان که باعث شد اشتیاق دوباره ای نسبت به کتاب خواندن به دست بیارم .‌ اشتیاقی که چند وقتی از بین رفته بود . ممنونم بهخوان 🙏😍 اما در اینجای کار می خوام درباره کتابایی که امسال خوندم و دلیل اینکه حالا چرا اینا رو خوندم ، صحبت کنم 👌: دختران آفتاب رو بعد از سال ها خاک خوردن در کتابخانه ، تابستان شروع به خواندش کردم به خاطر اینکه گفتم شاید این کتاب بتونه سوالات مختلفم رو تو این سن پاسخ بده . شبیه مریم رو از کتابخونه جمکران خریدم به دلیل اینکه باغ طوطی رو خونده بودم . باغ طوطی هم ، ماه رمضان پارسال مامانم برام خرید ، اولش ظاهرش خورد تو ذوقم ولی هیچوقت نباید از رو ظاهر قضاوت کرد . بچه های راه آهن هم بعد از سال ها شروع به خواندنش کردم و لذت بردم . شاهزاده و گدا هم که دیگه همه باهاش آشناییم ، بی نظیره !! سپید دندان هم به دلیل قلم شگفت انگیز جک لندن خوندمش . آوای وحش هم چون که از قبل سپیدان دندان رو خونده بودم ، از نمایشگاه کتاب امسال خریدم و لذت بردم . کتاب های سرگذشت استعمار هم ، پارسال با یه مسابقه ای به نام هیس طوری آشنا شدم و برای اولین بار رفتم سراغ کتابهای تاریخی و خوشحالم که پا در این راه گذاشتم . نیکلاس نیکلبی رو به خاطر قلم مجذوب کننده چارلز دیکنز و علاقه بیش از حدم به نوشتنش ، از کتاب خونه مدرسه مون امانت گرفتم . هاکلبری فین هم تابستان که وقت آزادی داشتم شروع به مطالعه اش کردم و چندان لذتی نبردم. امضای جوجه تیغی رو یکی از فامیل هامون تو تولد دخترش به همه بچه ها کادو داد ، اولش خورد تو ذوقم و پیش خودم گفتم ( یعنی واقعاً فکر کرده من از این کتاب می خونم ) ولی بعداً به طور اتفاقی بازش کردم و چند صفحه اول رو که خوندم عاشقش شدم. خانم دات فایر هم به دلیل اینکه فیلمش رو دیده بودم ، از کتابخانه مدرسه مون امانت گرفتم . باغبان شب هم به دلیل جلد جالبش از کتابخانه امانت گرفتم و واقعا خوشحالم که این کتاب رو مطالعه کردم . پسری در برج هم همین طور شد و در طول امتحانات ترم ، بعد از هر امتحان ، تو تایم انتظار برای رسیدن ماشین می خوندمش . رویای نیمه شب هم که آنقدر معروف بود شروع به خواندنش کردم . روزگار عمار و ماموریت در قصر رو چون بقیه کتاب های این مجموعه رو خوانده بودم ، امانت گرفتم و خوندمش. سرود کریسمس رو هم یکی از همکلاسی های پارسالم معرفی کرد و امسال خریدم و خواندم. قتل راجر آکروید هم به دلیل اینکه جدیدا علاقه پیدا کردم به ژانر جنایی و معمایی ، خریدم و چالش بهخوان انگیزه ای شد تا یه هفته ای تمومش کنم . و البته این کتاب کادوی نمره بیست تو کارنامه ترم اولم بود . و کتاب سفر الماس و خانه ای برای شب هم که در حال خواندنشون هستم و امیدوارم تا سال جدید بتونم تمومش کنم 😍🌹 به امید اینکه در سال پیش رو کتاب های زیبا و زیادتری رو بخونم 🖤💜

20

داستان دو شهرآرزوهای بزرگراز ادوین درود

چارلز دیکنز،خالق دنیاهای تاریک و دوست داشتنی

13 کتاب

شاید گفتن من از دیکنز ،پر گویی باشد.تا به الآن فقط داستان دو شهر و آرزو های بزرگ را از او خوانده ام.اما کم و بیش از خلال فیلم ها و داستان ها دنیایش را میشناسم.لااقل برداشت خودم از دنیای دیکنز را مینویسم. دنیاهایی که دیکنز خلق میکند سرد،تاریک اما دوست داشتنی است.اغلب شخصیت ها از وجاهت اجتماعی برخوردار نیستند.این اما ظاهر قضیه است.دیکنز هم مثل بسیاری از نویسندگان هم عصر خود سلطه‌ی اصول پوچ حاکم بر عصر ویکتوریایی و سلطنت مآبانه ی انگلستان را نکوهش میکند.در شخصیت های دیکنز این وجاهت و جایگاه اجتماعی نیست که پیروز است بلکه تلاش انسان ها و روح‌والا‌ی آنها که با سجایای اخلاقی پیوند خورده است آنها را به سرمنزل مقصود میرساند. به همین خاطر است که محیط اطراف شخصیت ها زمخت و زننده است ،سرد و بی روح، تا زمینه ی ظهور و‌بروز یک انسان،به معنای واقعی کلمه را فراهم کند. شخصیت هایی مثل سیدنی کارتن در داستان دو شهر،الیور و دیوید در الیور تویست و دیوید کاپرفیلد،آقای اسکروچ در سرود کریسمس،نیکلاس در نیکلاس نیکلبی،ابل مگویچ در آرزوهای بزرگ و حتی نل،دوریت و لویز در کتاب های مغازه ی عتیقه فروشی،دوریت کوچک و دوران مشقت،فقط میتوانستند از چنین دنیای تاریکی ظهور کنند. برای همین است که دنیای دیکنز با همه ی تلخی،سختی و مشقتی که به باز می آورد،جذاب و دوست داشتنی است. برخی از آثار دیکنز را آورده ام.دوران مشقت به نام روزگار سخت و مغازه ی عتیقه فروشی به نام دختری به نام نل و خانه ی غم زده به نام خانه ی قانون زده به چاپ رسیده است

100