یادداشت‌های زینب سادات میرقاسمی (26)

          داستان قشنگی بود از روایت شهرزاد قصه‌گو
اما مسئله اصلی اینجا بود که من به جز فضاسازی و اسم شخصیت‌ها اثری از فرهنگی که شهرزاد این داستان رو ساخته بود نمی‌دیدم

نویسنده کتاب یک نویسنده کره‌ایی_آمریکاییه! که این داستان رو نوشته
و از نظرفضاسازی واقعا خوب توصیف شده به جز اون بخشیش که یکم آدم نمی‌فهمه ما در کدوم گستره جغرافیایی هستیم الان
یعنی خب تو داری از ری و خراسان می‌گی و درسته می‌فهمم
ولی الان آيا در گستره زمان اسلامی هستیم که خلیفه داریم و اسمی همه فلان بن فلانن؟ یا ما تو گستره ایران قبل از اسلام با این مدل پوشش هندی و مدل رفتاری آزاد غربی‌طور شاید

و از همه عجیب‌تر
چرا وقتی می‌خوان به الهه‌ها قسم بخورن از زئوس و هرا مایه می‌ذارن؟ (کاملا اشتباه نویسنده بود در این تیکه) چون دسپینا خب خارجی بود و منطقی بود بگیم مال منطقه روم باشه
ولی منطقه ایران باستان الهه‌های خودش رو داشته کاملا!

و آخرین حرفم
مترجم عزیز، چی تو ذهنت گذشته که مکالمه‌ها رو ادبی ترجمه کردی؟
        

6

        من واقعا علاقه خاصی به اساطیر ندارم
مخصوصا اساطیر نورس
اما این کتاب واقعا قشنگ بود، از نطر جایگذاری اساطیر و رفتارهاشون
و مدرن کردنشون و مسخره کردنشون
مثلا سخنرانی اودین آخر کتاب *که به من حس و حال دامبلدور موقع امتیاز دادن به هری‌پاتر تو آخر سنگ جادو رو می‌داد* واقعا خلاقانه بود!!
اما ترجمه عالی نبود
خوب بود‌هاا، ادیت نمی‌کرد، اما می‌تونست بهتر باشه 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        وقتی کتابایی که تو بچگی رو خوندی رو دوباره می‌خونی ممکنهبعضی وقتا شوکه‌ات بکنن
مثل هری‌پاتر
متل این کتاب
اولین باری که خوندمش یادم نیست، ولی خیلی جذب اون روایتش از زبون حضرت ام‌البنین شدم و مدت‌ها دنبال این بودم که دوباره بگردم پیدا کنم این کتاب رو (سقای آب و ادب رو هم به خاطر این خوندم که فک می‌کردم اینه🥲)

خیلی یهویی دو سه شب پیش تو کتابخونه مدرسه دیدمش و دوباره خوندمش (همون شب گذاشتمش تو کتابخونه خانم سعادت😂)
ولی تازه انگار داشت نارسی متن واسم نمایان می‌شد
تک‌تک بخش‌ها جای رشد و داستان پردازی بهتر و دیالوگ‌های بهتر داشتن 

ولی انگار یه بار ذهنی‌ایی تموم شد
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

          دنیای پیشرفته بدون فقیر و با عدالت؟، جایی که کسی دیگه از مریضی لازم نیست بمیره
دنیاییه که همه ما آرزوی رسیدن بهش رو داریم
_بعد از به نتیجه رسیدن "ابرتندر" که یک هوش مصنوعی جامع هستش ساختار جهان تغییر کرده، دیگه دولتی وجود نداره.
ابرتندر همه چیز رو تحت نظر داره و به بهترین شکل ممکن مدیریت می‌کنه
اما با رسیدن تکنولوژی به حد اعلا یه مشکلی وجود داره، دیگه کسی هیچ‌جوره نمی‌میره؛ تو خودکشی هم بکنی به مرکز احیا بر می‌گردی و دوباره زنده می‌شه

در این شرایط انسان‌ها برای به تعادل رسوندن کره زمین مجبور شدن تنها یک سازمان داشته باشن که فقط توسط انسان‌ها اداره می‌شه《داس شهر》سازمانی که به رفتار خوشه‌چین‌ها نظارت می‌کنه.
اما سوال مهم، خوشه‌چین کیه؟ خوشه‌چین تنها فردیه که می‌تونه باعث مرگ بشه، تو دنیای امروزه ما به این افراد می‌گیم قاتل، اما خوشه‌چین قاتل نیست، شایدم هست؟



واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم، با اینکه اصولا رده سنی کتاب‌های نشر پرتقال یکم برای سنم فکر می‌کردم پایینه (همین نظر رو در مورد هوپا داشتم قبل از اینکه یاغی شن‌ها رو بخونم)

ولی قصه‌ایی که داشت روایت می‌شد روون بود، هم ویراستاری هم ترجمه عالی بودن
اما از همه مهم‌تر ایده داستان بود که قشنگ بود، تو همه دنیاهای پساآخرزمانی که مربوط به هوش‌مصنوعیه هوش‌مصنوعی در نهایت دشمن انسان‌ها می‌شه، اما اینجا واقعا ابرتندر دشمن آدم‌ها نبود، به جز یک مورد خاص دنبال دورزدن دستورات اولیه‌اش نبود.


دیدگاه‌های متفاوت خوشه‌چین‌ها نسبت به کارشون خیلی قشنگ بود، چالش‌هایی که داشتن و در نهایت خوشحالم از خوندنش
        

8