کتاب بازیِ قتل، نوشته‌ی هالی جکسون، مقدمه‌ای بر رمان‌های: «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب»، «دخترِ خوب، خونِ بد» و «خوب مثل مرده‌ها» می‌باشد که محوریت داستان درباره‌ی دختر دبیرستانی‌ای به نامِ «پیپا فیتز آموبی» ست. 
پیپا، دختر باهوش و درس‌خوانی‌ست که برای آخرِ هفته، توسط یکی از دوستانش به مهمانی‌ای دعوت می‌شود. البته، نه یک مهمانیِ ساده! پیپا و دوستانش باید در مهمانیِ «بازی قتل» شرکت کنند. مهمانی‌ای که در آن باید نقش‌های یک خانواده را بازی کرده و معمای قتل را حل کنند.
طی بازی، پای یک اتفاق قدیمی که چندسال‌پیش در شهرشان رخ داده وسط کشیده می‌شود که مربوط می‌شود به کتاب بعدی.

داستان آنقدر ترغیب کننده بود که از وقتی کتاب را دست گرفتم، نمی‌توانستم رهایش کنم به‌طوری که طی دو روز تمام شد!
نثر روان و جذابیت داستان باعث شد بروم سراغ کتاب بعدی: «راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب».
          

            بازی قتل به عنوان مقدمه‌ی یه مجموعه‌ی جنایی خوب بود، به هر حال زشت بود مقدمه رو نخونم برم سراغ خود کتاب‌ها. داستان از این قرار بود که چندتا نوجوان جمع شدن توی خونه‌ی یکیشون و قراره یک بازی فکری انجام بدن، یک بازی فکری و در اون قاتل رو شناسایی کنند و در انتها یه اشاراتی به شروع داستان کتاب بعد می‌کنه.ه
          

            وقتی از وجود این جلد فرعی باخبر شدم که به جلد دوم رسیده بودم و خب برای شروعش خیلی دیر بود. اما به محض تموم کردن سه‌گانه اومدم سراغش! نمی‌دونم ترجیح می‌دادم این جلد رو اول از همه بخونم یا آخر، اما می‌دونم بعد از پلات نسبتا ساده‌ و مشخص جلد سوم، مناسب‌ترین کتاب بود. معمای این کتاب دوباره فکرم رو درگیر کرد و با وجود صفحات خیلی کمترش نسبت‌ به بقیه‌شون، ماجرا کاملا نوشته شده بود. این کتاب در حاشیه، جرقه‌ی شروع کل پرونده‌ها ر‌و بهم نشون داد و وای، واکنشی که موقع رانندگی توی صفحات آخر کتاب گنجونده شده، خیلی به موقع و زیبا بود. (خصوصا برای کسی که بقیه ماجرا رو می‌دونه!) تنها دلیلی که یه ستاره کمتر دادم اینه که واقعا سازنده‌های بازی قتل حرصم رو درآوردن و چون دستم بهشون نمی‌رسه از این تریبون اعتراضم رو اعلام می‌کنم.
          

            این کتاب،مقدمه ای بر مجموعه راهنمای‌ کشف‌ قتل‌ از‌ یک‌ دختر‌ خوب‌هست. پیپ همراه با دوستانش به خانه ی رینالدزها میرن تا یک بازی قتل انجام بدن و معمای قتل رو پیدا کنن....

به عنوان جلد فرعی بنظرم خوب بود.چون جلد فرعی باید چیزی برای ارائه داشته باشه که تو جلدای اصلی نیست.ولی ای کاش اینو قبل از اینکه مجموعه رو بخونم،میخوندم.چون اینجوری مزه ش بیشتر میشد.

 ما اینجا دلیل یه سری از تصمیمات پیپ برای جلد اول رو میفهمیم🤭
۲/۵از ۵
          

            بهترین کتاب جنایی که در چند وقت اخیر خوانده ام.
بدون لو رفتن داستان:
ماجرا از جایی شروع می شود که پنج نوجوانی که تازه تعطیلات تابستانشان شروع شده تصمیم می گیرند یک بازی گروهی انجام بدهند چیزی مثل بازی مافیا که باید قاتل را پیدا کرد.
اوایل که شروع به خواندن کردم ذهنم دائما دنبال این سوال بود که آیا با یک رمان نوجوانانه و کلیشه ای در ژانر جنایی روبرو هستم ؟ و در نهایت با یک جواب قاطع مواجه شدم : نه !
این کتاب با اینکه کوتاه هست به خوبی در ۳۰ صفحه اول خواننده را با شخصیت ها آشنا و همراه می کند به گونه ای که بارها در اواسط و انتها کتاب فریاد تعجب خواهید زد و در جای خود جا به جا می شوید.
این کتاب در حالی که ژانر جنایی دارد گهگاهی رده هایی از سبک ترسناک استیون کینگ را به خوبی رو می کند و در نهایت شما را در تله ای که برایش برنامه ریخته است می اندازد.
اینکه کتاب صرفا پیش درآمدی از سه گانه جنایی دختر خوب بود باعث شد من رو خیلی هیجان زده و مشتاق خوندن این سری کتاب کنه ، درنگ نکنید و این کتاب مستقل رو به لیستتان اضافه کنید ، بعدا ازم تشکر خواهید کرد.
در آخر ممنون از نشر نون و خانوم محدثه احمدی برای چاپ و ترجمه این کتاب.