یادداشت‌های paku (8)

paku

1402/12/09

            خب رفقا بنده با هزار ذوق رفتم سمت راهنمای مردن با‌ گیاهان دارویی، که برگزیده جایزه های ادبی هفت اقلیم و بوشهر شده بود.
از همون صفحات اول توصیفات دقیقش زیادی به چشمم اومدن و اطلاعاتی که درباره گیاهان دارویی میداد، ولی هیچ کشش متنی ای برام نداشت.
مع هذا چند روز کنار گذاشتمش، و دوباره رفتم سمتش، دیدم که خیله خب.. یک سری جملات تاثیر گذار و زیبا هم داره، ولی من حیث المجموع داره مدام کلافم میکنه.
البته که راوی هم کلافه بود‌. از همه چیز کلافه بود و حق داشت.
به هر حال وجود من رو به درد آورد، تقریبا حین خوندن تمام صفحاتش حس فشار میکردم، روی جسم و روحم. میخواستم هر چه زودتر تمومش کنم. ولی نمی‌فهمم چرا ادامه‌ش دادم؟ اممم شاید ادامه ش دادم که از یک جایی به بعد این ریتم آزاردهنده تموم شه.. ولی صفحه به صفحه بدتر شد!
خشونت وحشیانه‌ش رو مثل چنگال توی قلبم فرو می‌کرد. یه جاهایی حس میکردم میخوام خون دماغ شم. بارها اشکمو در آورد.
تصورم بر این بود که یک کتاب سبز باشه ولی سیاه و خاکستری بو‌د.
(چون خیلی اذیت شدم میگم) به نظرم این کتاب روانی بود.
 حجم بسیاری از ترس، استیصال، درد و خشونت مشمئز کننده رو ارائه داده بود که برای من غیر قابل تحمل بود. منو مستهلک کرد. بارها حین خوندنش گفتم آهای زن، خستم کردی خستم کردی خستم کردی... بسه!
با عرض پوزش، متاسفانه من اصلا دوستش نداشتم. و از بدترین کتابهایی بود که تو عمرم خوندم و چیزی به جز چندتا بریده زیبا برام نداشت.

          
paku

1402/11/29