بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی

طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی

طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی

3.7
19 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

20

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

صبح که از خواب بیدار می شوم یاد تو می افتم، شب هم تو را به خواب می بینم، فکر تو چنان مرا ناراحت کرده است که دیگر آرامی ندارم، حالا که حساب می کنم در عرض این چندسال جز دل دردمند و بدنی خسته، چیزی دیگر از عشق تو نصیب من نشده است. اما محبوب من، تو هم عوض این که از این همه رنج و محنت من چیزی کم کنی، یعنی آن چنان رفتار کنی که من زیاد در عذاب نباشم، هر روز که می گذرد، بر غم من می افزایی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی

اعترافات یک قاتل: روایت شده در یک شبمیس لونلی هارتزبیمار خاموش

خوانده شده های 1401

65 کتاب

در این لیست کتابهایی که در سال 1401 خوانده ام را قرار می دهم. یکی از بزرگترین چالش‌های همیشگی من این است که هرسال، سرعت و دقتم را در مطالعه بالا ببرم. نوشتن لیست کتاب کمک می‌کند تا شما برای سال آینده، چشم انداز روشن‌تری را داشته باشید و چه بسا چالش های متفاوت‌تری را برای خود برنامه‌ریزی کنید. یکی از الزامات جامعه مدرن، انعطاف‌پذیری در همه‌ی امور است. تفاوتی نمی‌کند که شما در مسیر خوانش خود منعطف باشید یا در سبک زندگی و افکار خود. انعطاف‌پذیری و پذیرش افکار گوناگون، باعث می‌شود تا به جامعه و افراد، احساس همدلی بیشتری داشته باشید. از گذشته، تعصب از ویژگی‌های اخلاقی مورد نکوهش بزرگان و عالمان بوده. چه بسا این سرسختی باعث آسیب‌های فراوان نیز شود چون راه‌های مختلف را برای خود تبدیل به بن‌بست می‌کنیم. این جمله را از من به یاد داشته باشید که "هیچگاه از تغییر نترسید‌. نظم موجود در جهان بزرگ‌تر از تصور ما است."

یادداشت‌های مرتبط به طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی

            چقدر این نامه‌ها قشنگن ... چقدر این کلمه‌ها واقعی‌ان ... چقدر از هر شعر و متن عاشقانه‌ای که این روزا می‌خونیم حقیقی‌ترن؛ حتی چقدر شبیه آثار عاشقانه‌ای هستن که توی کشور ما وجود ندارن؛ همه‌ و همه‌اش شاید برای اینکه اینا نامه‌های واقعی یه عاشق به معشوقشن.
آدم با خوندن این نامه‌ها، با دلتنگی‌های ساعدی همراه میشه، با اینکه می‌دونه اینا فقط نامه‌های ساعدیه، بازم دلش می‌خواد بخونه و بشنوه جواب‌های طاهره رو؛ طاهره‌ای که دیربه‌دیر نامه میده و خواننده رو هم از ساعدی بی‌نصیب‌تر می‌ذاره. 
دیدن این انتظار، این حجم از تمنای ساعدی از طاهره برای نوشتن نامه -نامه‌هایی که انقدر کمیاب و ارزشمندن که ماهیت دیگه‌ای به خودشون گرفتن- باعث میشه که به این فکر کنم که رسیدن هر نامه، خوندن هر کلمه، چقدر هیجان‌انگیز و دلنشین بوده براش؛ احساساتی که توی زندگی این روزای ما گم شدن انگاری.
و در نهایت دیدن معشوقی که فقط یه الهۀ دور از دسترس پرستیدنی نیست؛ اونیه که به عاشقش محبت داره و مهم‌تر از اون، همراهشه توی مسیر حرفه‌ای زندگیش؛ اونی که پای ثابت خوندن داستانا و کتاباشه؛ کسی که می‌تونه راحت باهاش درموردشون صبحت کنه.

در نهایت باید بگم کتاب خوب و کم حجم و قشنگیه و حتی می‌تونم بگم که بیشتر از  کتاب «مثل خون در رگ‌های من» دوسش دارم فقط حیف که با چنین ویراستاری‌ای و در حقیقت انگار بدون ویراستاری چاپ شده که از این نظر واقعا تلخ و بد و ناامیدکننده است؛ حیف و صد حیف.