طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
صبح که از خواب بیدار می شوم یاد تو می افتم، شب هم تو را به خواب می بینم، فکر تو چنان مرا ناراحت کرده است که دیگر آرامی ندارم، حالا که حساب می کنم در عرض این چندسال جز دل دردمند و بدنی خسته، چیزی دیگر از عشق تو نصیب من نشده است. اما محبوب من، تو هم عوض این که از این همه رنج و محنت من چیزی کم کنی، یعنی آن چنان رفتار کنی که من زیاد در عذاب نباشم، هر روز که می گذرد، بر غم من می افزایی.
بریدۀ کتابهای مرتبط به طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی
نمایش همهلیستهای مرتبط به طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی
یادداشتهای مرتبط به طاهره، طاهره ی عزیزم: نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی