یادداشت ملیکا خوشنژاد
اعتراف میکنم که اولش یه کم شک داشتم ازش خوشم بیاد ولی حقیقتاً تحت تأثیر قرار گرفتم. ایدهٔ داستان خیلی خلاقانه بود و کلی خوراک فکری میداد به آدم. من معمولاً از این جور داستانها که مربوط به آیندهاند خوشم نمیآد؛ آیندهای که تکنولوژی کلی پیشرفت کرده، هوش مصنوعی جای همه چی رو گرفته، مرگ و بیماری و فقر از بین رفته و بااینکه همه چی فوقالعاده بهنظرمیآد، همه دچار ملال و بیمعنایی شدند. اما این فقط بستر وقوع داستانه و اتفاقهایی که توش میافتند انقدر جالباند که بهخوبی از کلیشههای پادآرمانشهرهای آینده جدا میشه داستان. واقعاً خوشم اومد ازش و مرسی رعنا که بهم معرفیش کردی و کتابش رو بهم هدیه دادی. مشتاقم زودتر باقی داستان آناستازیا، لوسیفر، ماری کوری و فارادی رو بخونم.
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.