پناه بر خدا از ملاهادی سبزواری، شارح ملاصدرا، که زنان را جانورانی در هیأت انسان می‌دانست که مبادا مرد از او چهره‌اش در هم شود. 

سخن شما به وضوح نشان دهنده ی ضعف اطلاعات شما در مورد دین اسلام است.بنابراین باید عرض کنم اولا ما روایات بسیار زیادی در متون دینی خود داریم که بسیاری از آنها گرفتار ضعف سندی می‌باشند. حتی روایاتی در منابع وجود دارد که از یهود وارد شده که به اسرائیلیات معروف است و روایتی که شما فرمودید هم گرفتار ضعف سندی و مطابق عقاید یهودیان می‌باشد. 

ثانیا متن کامل روایتی که فرمودید این چنین است: امام صادق (ع) می‌فرماید که، امیرالمومنین فرمود: مردها از زمین و خاک آفریده شده اند، به همین خاطر هم هست که تمام همّ و تلاششان زمین ـ و ملک و… ـ است و زن‌ها از جنس مردها آفریده شده اند به همین دلیل هم هست که علاقمند به مردان هستند. پس ای جماعت مردان، زنانتان را ـ برای پاکدامنی بیشتر و عدم گرایش به سایر مردان ـ در خانه حبس کنید!
پاسخ در کامنت بعدی👇 

محدود به حاجی نیست پردیس خانم...
روایاتِ ما و کتاب‌های ما پره!

جریانی که تقریبا روی خوش به زنان نشان داده تصوف/عرفان بوده. شما حتی در نویسندگان متقدم صوفیه هم نام و نشانی از زنان می‌بینید. برای مثال سلمی رساله‌ای به نام سالکات الناسکات دارد.
صوفیانِ خانم بسیاری داشته ایم، الان رئیس طریقت مولویه هم یک خانم است.
جالب است که در سنت عرفان/تصوف خانم‌ها هم می‌توانسته‌اند شیخ شوند. 

ایراد دیگر این روایت این است که در تضاد با نص صریح قرآن می‌باشدچراکه قرآن می‌گوید آدم و حوا هر دو از یک گل آفریده شدند و اینگونه نیست که زن از مرد آفریده شده باشند بلکه هر دو دارای منشأ واحد هستند. 

امام رضا علیه السلام (و یا شاید پیغمبر اکرم صلوات الله علیه) از آنجا که می‌دانستندبسیاری از سخنانی که ایشان و سایر معصومین میگویند  گرفتار تحریف خواهد شد فرموده اند: روایات ما را بر قرآن عرضه کنید و آنگاه اگر با قرآن مخالف بود بدانید که سخن ما نیست و باید آن را دور بیندازید! همچنین اگر اشتباه نکنم در همان روایت ملاک دیگری نیز برای صحت روایات ذکر شد و آن عقل بدیهی بود. 

بنابراین روایتی که فرمودید اولا سندش مشکل دارد ثانیا مخالف با قرآن در خصوص نحوه خلقتآدم و حوا می‌باشدپس نمیتوان به عنوان حکم و نظر اسلام به آن تمسک کرد. 

پاسخی به خانم پردیس:
بنده خودم فلسفه میخونم. کلمه ی حیوان در عبارات فلاسفه به معنای موجودِ دارای حیات می‌باشد و در تعریف دقیقترش در فلسفه به جسم نامی حساس متحرک به اراده تعریف میشود. از این جاست که در تعریف انسان میگویند الانسان حیوان ناطق. پس حیوان اون چیزی که شما فکر میکنید نیست. 

ادامه پاسخ به خانم پردیس:
البته قبول دارم در اینکه ملاهادی اغلب زنان را نزدیک به حیوان غیرناطق(یعنی نزدیک به حیوان صامت که به معنای سایر حیوانات است) دانسته افراط کرده است و درست اینه که بگوییم زنان نیز همچون مردان حیوان ناطق می‌باشند. 

الحمد لله از شیخ حرِّ آملی بیشتر علمِ رجال می‌دانید و روایاتی که ایشان بر اساسشان فتوا داده اند را به راحتی از اسرائیلیات می‌دانید!
جانِ برادر، اولاً که قصد نسبت دادنِ این احادیث را به اهل البیت نداشتم. برای همین هم عرض نکردم که «سخنان اهل البیت» عرض شد «سخنانِ علمای مسلمان»! بینهم بون بعید!
اما بنده سخن از «باب» گفتم، نه حدیثی خاص! 

خب این کجاش مشکل داره؟ این حدیث ناظر بر تفاوت های ذاتی بین زن و مرده و میگه زنان احساساتی ترند و احساساتشان بر عقلشان غلبه پیدا می‌کنه. 

این روایت همانطور که خود شمافرمودید بعد از جنگ جمل بوده. جنگی که حدود ۱۷هزار نفر در اون جنگ کشته شدن و مسئولش عایشه بود. عایشه از روی غلیان احساسات دست به چنین جنگی زد و گمان نمی‌بردچنین مفتضحانه یارانش رو به کشتن بده. حضرت علی هم بعد از این جنگ در خصوص فلسفه ی ایجاد این جنگ سخنانی مطرح کرده و فرمودند زنان ذاتاناقص العقل اند (بدین معنا که احساساتشان به عقلشان غلبه پیدامیکندو تصمیم گیری هایشان غالبا احساسی است) 

از این رو این جنگ هم به همین خاطر برپا شد که احساسات یک زن بر عقلش غلبه پیدا کرد...
این یک چیز کاملا واضحه. شما خودت اطرافت رو که نگاه بکنی آیا زنان رو احساسی تر و عاطفی تر نسبت به مردان نمیبینی؟؟؟ اینکه عیب نیست. برعکسش هم هست. یعنی مردان نسبت به زنان از بعد عاطفی کمتری برخوردارند. (البته من به استثناءات کاری ندارم من غالب رو گفتم) 

این از نقصان عقل که بواسطه غلبه احساسات پدید میاد. اتفاقا این غلبه ی احساسات برای زنان لازمه چون زن باید دارای محبت و عاطفه بیشتری باشد تا بتواند مادری کند. تا بتواند بیشتر از مردان محبت کند. تا بتواند منشأ آرامش باشد. نقش زن این نیست که رهبر جنگی باشه. زن درگیر احساساته و در قضاوت هم ممکنه نسبت به کسی که ناله ی بیشتری می‌کنه احساساتی بشه و نتونه منطقی حکم بده. بقیه ی موارد یعنی نقصان ایمان هم که خودت جوابو گفتی. منظور از نقصان ایمان اینه که زن در ایام عادت ماهیانه نمیتونه نماز و روزه بگیره. 

زن موجود لطیفیه و مرد جنگی نیست. پیغمبر(ص) می‌فرماید: المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة یعنی زن گُل است نه قهرمان جنگی. با زن باید مثل گل برخورد کرد. چه مرد چه زن فرقی ندارناکه هر کدوم از جایگاه ذاتی خودشون بخوان جدا بشن قطعا هم به خود و هم به جامعه ضربه خواهند زد. زنی که بخواهد کارهای مردانه بکندکم کم زیر بار سنگین کارهای سنگین مردانه له خواهد شد. مرد نیز اگر بخواهدمثل زن باشد دیگر نمیتوان به عنوان یک تکیه گاه مطئن به او تکیه داد. «هرچیزی به جای خویش نیکوست» 

سلام و احترام |
در دنیای کنونی شما به هر شخصی نگاه کنید 
دین و آیینی دارد ، چه خیرانی چه شرّانی یا حتی بی دینی...و
به طریق خود (به طورمستقیم یاغیرمستقیم)راه و رسم آن را بی واهمه ترویج میکند ، لذا مقایسه ی جایگاه زن در عالم غرب و در اسلام امری ضروریست...شما خطبه ای رو از میان خطبه های آقا امام علی گفتید به عنوان برهان خلف و تناقض...اما امیرالمومنین علی (ع) در جای دیگری خطاب به مردان میفرمایند ؛ زنان نزد شما امانت های خدا هستند آزارشان نرسانید و بر آن ها سخت نگیرید... 

وقتی هم چیزی پیش ما امانته ما مسئولیم بی منت از اون حفظ و مراقبت کنیم ، مولا علی سخنان دیگری هم دارند که میتوان با رجوع با گوگل یا کتب مختلف به آن ها دسترسی پیدا کرد و خواند^^🌱...اگر ارث زن کمتر از مرده اگر دیه ی زن کمتر از مرده ؛ دلیلش اینه که زن هر مال و منالی بهش برسه برای خودِ خودش هست و تکلیفی بر اون نیست ، اما برای مرد اینطور نیست ،اگر مرد ارث بهش میرسه موظفه اونو خرج زن و زندگیش کنه ...اگر آسیبی بهش برسه و دیه بگیره باید دیه رو خرج زن و بچه ش بکنه تا از نظر اقتصادی خونوادش لطمه نبینه .. 

در حیوان شمردن زنان اشاره‌ی لطیفی است بدین که همانا زنان را به خاطر ضعفِ عقل‌شان و ناتوانی‌‌شان از ادراک کلیات(/پرداختن به جزئیات) و تمایل‌شان به تجملات دنیایی، به درستی می‌تواند ایشان را در زمره حیواناتِ صامت(/غیر ناطق) به حساب آورد. زندگی اکثر ایشان مانند چهارپایان است، اما صورتیِ انسانی دارند تا مردان از صحبت کردن با ایشان تنفر نکنند و به برقراری رابطه جنسی با ایشان رغبت پیدا کنند. از همین روی است که در شریعت اسلام، مردان بر زنان ترجیح دارند و در بسیاری از احکام بر زنان سلطه دارند.... 

سلام مجدد برادر جان! من از شیخ حر بهتر رجال نمیدونم اما برای اطلاعاتتانلازمه بگم علمای شیعهبه دو گروه اصولی و اخباری تقسیم میشوند و شیخ حر عاملی جزء اخباریون معتدل است. اخباریونبه روایات کتب اربعه و مخصوصا اصول کافی اشکال وارد نمی‌کنندو همه ی آن روایات را صحیح میدانند و یا خیلی کم اشکال میدانند درحالیکه اصولیون به مصاف علمی با اخباریون آمده و آنها را شکست دادند و اثبات کردند که بااینکهمعتبر تمرین کتب روایی همان کتب اربعه هست ولی باز هم بدون اشکال نیست و روایات ضعیف در آن دیده میشود.