خداوندگارا، اجازه بده از هستی کنونی خود زبان به شکوه بگشایم، به روزگار خود نفرین بفرستم، به هیچ نامه ای پاسخی نگویم، بر رنج و آزار دوستان مشفق خود بیفزایم، آنچه را که به من ارزانی داشته ای به ناشایسته ترین وجه به کار بگیرم. آیا به ازای درد و رنجی که مرا از تحمل آن معاف خواهی داشت باید متعهد شوم برای بهبود وضعیت خود بکوشم؟ ما هر دو به خوبی می دانیم پاس عهد و پیمان هایی که از سر اضطرار بسته می شود هرگز چنان که باید نگاه داشته نمی شود. خداوندگارا از من حق السکوت مخواه و بر آن مباش مرا به هیأت یک قدیس در آوری؛ آمین!