داستان  نه تنها فاقد ارزش محتوایی برای کودکان است بلکه بنظرم ضد ارزش هم هست.
" زبانم لال، چشمم کور تا  آخر عمر با همین زن سیاه سوخته شل وارفته زندگی میکنم..."   این عبارت اگر ضد ارزش نباشد، دقیقا چه است؟
      

        کتاب متوسطی بود، نثر روانی داشت اما متن جای پرداخت خیلی بیشتری داشت
متن خام بود و میشد این سفرنامه را بسیار زیباتر نوشت
نویسنده سعی کرده بود با آوردن مقداری تاریخ کانادا متن را غنی تر کند اما باز هم ضعیف بودن اثر توی چشم بود

در کل بد نبود
      

        بنظرم کتاب خیلی ضعیفی بود
ماجراهای کلاس پر حاشیه خیلی ازش بهتر بود و واقعا بهتر به شبهات نماز پرداخته بود
نویسنده از توصیف حالات صورت فقط  و فقط گاز گرفتن لب و ریز چشمک زدن رو بار ها و بارها تکرار کرده  که ضعف نویسنده رو می رسونه و منو یاد رمان های دوزاری زرد می اندازه

سناریو داستان ها هم کاملا غیر حرفه ای یا خیلی ساده بودن که من خواننده از اول داستان می تونستم راحت آخرش رو حدس بزنم، یا خیلی مسخره بودن
داستان آخر که تیر خلاص بود!
آخه کدوم پدری برای این که به بچه ش بفهمونه اگه خدا رو دوست داریم باید اون جوری که اون میخواد عبادتش کنیم میره به جای اون لپ تاپی که دخترش می خواسته یه لپ تاپ مزخرف برای تولدش می خره و روز بعد از تولد که دخترش ناراحت شده لپ تاپ اصلی رو پشت در اتاقش میذاره و میگه میخواستم بهت این موضوع رو بفهمونم😐

داستان ها تو فضای متوسطه دوم نوشته شده بود اما سبک نوشتار و استدلال ها نهایتا بتونه دوره دوم دبستان یا متوسطه اول رو جذب کنه
      

        کتاب شروع خوبی داره،اما پایانش مناسب بچه ها نیست

 یک هیولایی که در سرزمین موجودات خوشگل زندگی می کند، می رود تا جایی زندگی کند که او را همان طوری که هست  دوست داشته باشند

اما در نهایت نیمه گمشده اش را پیدا می کند!!!!!!!

تصویر سازیش هم بد نیست
      

        کلا جوری جان نویسنده فوق العاده ایه
این کتاب و دو کتاب دیگه( شب بخیر دیگه و برگرد خونه دیگه)
ماجراهای یک اردک برون گرا و یک خرس درون گراست
اردک خیلی دوست دارد با خرس رفیق شود و خرس دوسش داشته باشد اما به این موضوع دقت نمی کند که روحیات خرس  با او متفاوت است
و فکر می کند خرس دوسش ندارد

کتاب کتاب خوبی برای این است که کودکان و حتی بزرگتر ها به روحیات متفاوت دیگران دقت کنند
      

        کتاب درباره یک لوبیا است که تلاش می کند با استقاده از عینک آفتابی و سایز ابزار بچه باحال کن (!) خودش را تبدیل به یک لوبیای باحال کند
اما در نهایت می فهمد که آن چه او را باحال می کند کمک کردن به دیگران و در یک کلمه خوب بودن است، نه ژل و عینک آفتابی

کلا جوری جان نویسنده فوق العاده ایه 
همه کتاب هاش ارزش خوندن دارن
      

        《 هرکسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من》
کتاب کوه داستانی درباره شعر فوق است
در این داستان هر حیوان با توجه به زیسته و تصور خود کوه را توصیف می کند
اما در نهایت می بینند که کوه مجموعه ای از تصورهای تمام آن هاست و تصور هیچ یک از کوه کامل و درست نیست

درسی که این کتاب به بچه ها می دهد درس بزرگی است
این که تصور هر کسی از یک موضوع ممکن است درست نباشد یا حتی درست باشد اما کامل نباشد

نویسنده بسیار حرفه ای این مفهوم سنگین را در قالب داستانی زیبا برای کودکان بیان کرده

علاوه بر موضوع و داستان، کتاب تصویر سازی بسیار زیبایی هم دارد

من کتاب را از طاقچه بی نهایت خواندم اما حتما آن را خریداری می کنم چون ارزش بارها خواندن دارد.
      

        داستان خیلی جالب نبود
صحبت درباره دادن خواهر و برادر به غریبه ها شاید در داستان هم جالب نباشد
نکته بعدی این که اصلا چرا بچه وسطی و اولی همدیگر را نمی شناختن
      

        فیلی و فیگی مجموعه فوق العاده ایه 
تصویر سازی بسیار عالی داره، حالات صورت به زیبایی ترسیم شدند
دیالوگ ها جذاب و خنده دار هستن
تو این کتاب
بسیار زیبا فرآیند صبر کردن بچه های عجول نمایش داده شده
از تلاش برای از زیر زبون کشیدن سوپرایز
تا داد و فریاد کردن
و جا زدن و رفتن

اما در نهایت می فهمند که چقدر خوب بود که صبر کردند
      

        کتاب خیلی خوبی برای آشنا کردن بچه ها با مرگ و دنیای پس از آن است
به بچه ها یاد می دهد که پس از مرگ جسم می ماند و مراسم خاک سپاری در پیش است

با زبان ساده به آن ها می آموزد که دنیای پس از مرگ دنیای ناشناخته اما زیبایی است و نیازی نیست نگران شخصی که فوت شده باشند

و در نهایت به بچه ها می گوید برای رفع دلتنگی با خدا حرف بزنند و کم کم به این که شخص فوت شده فقط در قلبشان باشد عادت می کنند.

اما من آخرش نفهمیدم که چطور یهو این خرگوش تبدیل به خرگوش دانا   شد و رفت برای کمک به زایمان یک سنجاب!
      

        فوق العاده بود
نویسنده به صورت جذابی موضوعات مختلف را خیلی زیبا به مسائل مربوط به نماز ربط می داد
      

        کتاب شروع خیلی خوبی داشت و مشکلات پنگوئن رو عالی بیان کرد، حقیقتا من خودم جای پنگوئن کلافه شدم از این همه مشکل

 اما جملات گزار دریایی بنظرم کمی کلیشه ای بود و فهم و درک جملاتش برای بچه ها کمی سخت به نظر میاد

      

        امروز شروعش کردم و یه سر خوندمش
خییییلی خوب بود
متن ساده و روان بود و به جزئیات در حد نیاز پرداخته شده بود

بعد از تمام شدن کتاب همچنان تمایل داشتم که درباره منیژه لشگری و سرلشگر حسین لشگری بخونم و تو گوگل در حال خوندن بودم
      

        من عااااشق تصویرسازی های جیم فلید م
      

        واقعا کتاب بی نظیریه