بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

امیر محمد کثیری

@amir.m.kasiri

18 دنبال شده

14 دنبال کننده

                      آن چیز که در جستن آنی ، آنی 

دانش جو🎓📚
                    

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

            کتاب شامل چند خاطره‌ی جناب وکیل از پرونده‌هایشان در دوران حرفه‌ای وکالت است که البته کمی هم با زندگی شخصی ایشان آمیخته شده است و می‌تواند تا حدودی محیط زندگی یک وکیل را ترسیم کند. 

از لحاظ ادبی با یک کتاب چندان قوی مواجه نیستیم اما همان توضیحات اندک نویسنده در مورد شخصیت‌های هر داستان کفایت کرده و آن را قابل فهم می‌کند. 

به لحاظ حقوقی نیز کتاب نکات جالب علمی و تجربی را در بردارد که می‌تواند برای دانشجویان حقوق و وکلا مفید باشد اما به نظرم به لحاظ جذابیت داستان‌ها عموم مردم هم می‌توانند مخاطب آن باشند.

اما نکته‌ای که به شدت مخاطب را حین مطالعه می‌آزارد، ویراستاری بد کتاب است؛ استفاده نادرست یا عدم استفاده از علائم نگارشی، اشتباهات دستوری و حتی اشتباهات املایی! ظاهراً جناب جعفرپور این خاطرات را در یک وبلاگ منتشر می‌کرده‌اند و سپس به فکر تجمیع آن در یک کتاب می‌افتند که متاسفانه اصول تدوین و تنظیم کتاب حداقل به لحاظ ظاهری رعایت نشده است. 

القصه که کتاب در حد همان خاطرات است و شاید همین هم یک ویژگی مثبت باشد؛ خصوصا برای کسانی که به دنبال داستان واقعی هستند و صنایع ادبی چندان به کارشان نمی‌آید. ظاهراً جلد دوم کتاب هم منتشر شده که مشتاقم آن را هم بخوانم.
          
            شیخ مشروطه

قطعا در حوادث دوران مشروطه ظرفیت‌های زیادی برای خلق آثار هنری وجود دارد؛ از همین رو نویسنده می‌توانست بهره بیشتری از آن‌ها ببرد و به این مختصر اکتفا نکند. گرچه که مخاطبِ نویسنده سطح اثر را تعیین می‌کند.

دو داستان به صورت موازی روایت می‌شود؛ در یکی راوی سوم شخص است و دیگری اول شخص؛ نمی‌دانم علت این انتخاب چه بوده اما هر چه هست خوب از آب در نیامده! ضعف‌هایی در پردازش شخصیت‌های داستان وجود دارد که گاهی به چشم می‌خورد و تقریبا از اواسط کتاب، سرنوشت و عاقبت شخصیت اصلی (هاشم) مشخص می‌شود و تا حدودی کشش داستان از بین می‌رود. دیالوگ‌ها و رابطه بین شخصیت‌های داستان نیز گاهی تصنعی به نظر می‌رسد و ظرافت هنری چندانی ندارد.

البته نکته‌ای که نویسده در بازتاباندن آن موفق بوده، اختلاف نظر علمای اسلام در مواجهه با پدیده مشروظیت است. همینطور کتاب در مورد کنش سردار اسعد و ایل بختیاری در دوران مشروطه نیز اطلاعاتی در اختیار خواننده می‌گذارد که البته سعی کرده مستند و بر اساس واقعیت باشد. در کل با توجه به حجم کم کتاب، برای آشنایی ابتدایی با عصر مشروطه آن هم در قالب داستان، اثر مناسبی است.
          
            تلخ و شیرین!

رمانی از یک نویسنده متولد تاجیکستان که واضح است آشنایی بسیار زیادی با ادبیات فارسی دارد؛ چنانکه در میانه متن از امثال و حکم های فارسی بسیار بهره برده است. مانند داستان معروف شکست عمرولیث صفاری از امیر اسماعیل سامانی که در سیاست‌نامه خواجه نصیرالدین طوسی آمده است.

به هنرمندی مترجم کتاب نیز باید اشاره داشت که سعی کرده متن اصلی و البته تا حدودی اصلاح شده‌ی این داستان‌ها را بیاورد تا محتوای کتاب در پس ترجمه های مکرر از دست نرود.

زمانْ در داستان به صورت خطی جلو نمی‌رود و مدام از یک برهه به برهه دیگر می‌پرد. آشفتگی و بی نظمی زمانی سبکی است که نویسنده خوب از پس آن بر آمده است. همین‌طور سبک داستان‌های تو در توی این کتاب، بی‌شباهت به داستان‌های هزار و یک شب نیست. 

توصیف استادانه شگفت‌زدگی رودکی هنگام ورود به شهر بزرگ سمرقند؛ داستان  انتخاب تخلص شاعر؛ عصبانیت و دم‌دمی مزاج بودن رودکی که بخاطر نابینا شدنش است؛ خستگی و ملولی رودکی از زندگی به طوری که تا پایان داستان حتی یک بیت شعر او هم از زبان خودش نقل نمی‌شود و هرآنچه هست از زبان مردم است؛ نمایش طنز دلقک‌هایی که ماجرای امیر نوح و رودکی را اجرا می‌کنند؛ یا شرح آداب و رسوم مردم آن زمانه در ازدواج و تولد فرزند! همه و همه نشان از هنرمندی نویسنده دارد.

امثال و حکم های معروف فارسیِ به کار گرفته شده، گاهی بر متن داستان نشسته و گاهی نیز نه. البته شاید این برای یک فارسی زبان که داستان را قبلاً شنیده جالب نباشد ولی برای مخاطب روس که احتمالا با ادبیات فارسی آشنا نیست، چرا! شخصیت پردازی در داستان به خوبی شکل گرفته اما انگار نویسنده تا حد زیادی سعی می‌کند از قضاوت شخصیت جعفر (رودکی) پرهیز کند. چه در عقاید و افکارش، چه در اخلاق و رفتارش. به هر حال آن‌چه از شخصیت رودکی در این کتاب نمایش داده شده، قابل اعتناست.

پرداختن به مسائل حکومتی و کشمکش میان امیران سامانی و صفاری، دوگانگی حکومت عباسی در بغداد و حکومت فاطمی در مصر، جنگ عقیدتی سُنیان و اسماعیلیان و قرمطیان، مواردی است که در ضمن داستان به آن پرداخته شده است.

گاه داستان‌هایی ضمنی که نقل می‌شوند (علی‌رغم جذابیت!)، از روند اصلی جدا افتاده به نظر می‌رسد و تاحدودی مخاطب را خسته می‌کند؛ البته با یک برگشت خوب به داستان این خستگی به فراموشی سپرده می‌شود. گرچه نقل کردن این داستان‌ها به درک بهتر فضای سیاسی، اجتماعی و مذهبی آن دوران کمک زیادی می‌کند.

پایان داستان نیز به قدر تلخی عاقبت رودکی، شیرین و زیباست.