بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

محمدرضا بازدار

@Amu_Bazdar

12 دنبال شده

14 دنبال کننده

                      نویسنده ادبیات ژانری
بررسی موضوعات مختلف، با رویکرد کتاب
https://eitaa.com/amu_bazdar
Mrbazdar73@gmail.com
                    
amu_bazdar

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

                می‌گویند این‌که ایران به یکی از ابرقدرت‌های دنیا، موشک‌های بالستیک بفروشد، به یکی از کابوس‌های جبهه غربی تبدیل شده، اما اوضاع همیشه این‌طور نبود...
با پیروزی انقلاب، داشتن موشک‌های موثر، فقط یک رویای شیرین برای نیروهای نظامی ایران به حساب می‌آمد.
یک جنگ نابرابر علیه ایران شروع شده بود که صدام، به عنوان نوک پیکان آن، از هیچ جنایتی علیه ایران دریغ نمی‌کرد.
خط مقدم در دل همین جنگ اتفاق می‌افتد، اما در مورد بخش خاصی از آن است، یعنی لحظاتی که عملاً یگان‌های موشکی ایران زاده شدند. مخصوصاً نقش شهید طهرانی مقدم، در تشکیل این یگان، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
در خط مقدم می‌توانید از  مسائل سیاسی بین‌الملل و نگاه کشورهای مختلف به ایران اطلاعات جالبی پیدا کنید. طوری اعضای اولین یگان موشکی ایران، هم باید درگیر این مسایل سیاسی می‌شد و هم از کار پیچیده‌ای که تا قبل از آن حتی مشابهش را انجام نداده بود سر درمی‌آورد.
نکته جالب این کتاب، پرداختن به جزئیات مسائل مربوط به هدف‌گیری و پرتاب موشک است. شخصاً فکر نمی‌کردم مراحل پیش از پرتاب موشک، به تنهایی این‌قدر پیچیده باشد. 
محمدرضا بازدار
۱۴۰۲/۰۴/۰۱
زنجان 
        
                هرچند در ایران به دنیا آمده، اما از وقتی که هنوز حرف زدن هم بلد نبود، در آلمان بزرگ شده. آن هم چه آلمانی... در یک خانواده بحران‌زده که پدرش بدمستِ خواهررجوی و برادرمسعود است و مادرش، کنار کشیده است و به دینش پناه برده. دختر خانواده، سارا، در چنین فضایی بزرگ شده که هر چه از اسلام شنیده، یا ترس و بزدلی است یا خشونت و تجاوز؛ بنابراین نه تنها خود را مسلمان نمی‌داند، بلکه حتی از خدایشان هم متنفر است. تا این‌که دنیای سارا زیر و رو می‌شود و مرکز یک عملیات بزرگ قرار می‌گیرد که نه تنها هیچ نقشی در آن نداشته، بلکه حتی علاقه‌ای هم به آن ندارد، اما اهمیتش در این عملیات بیشتر و بیشتر می‌شود.

نویسنده این تنفر از اسلام و دید منفی را به خوبی به تصویر کشیده، طوری که هر چه بیشتر در داستان پیش می‌رود، تنفر و دلایلش بیشتر می‌شود، اما اوضاع همین‌طور باقی نمی‌ماند. در داستان، استفاده خوبی از عناصر عاشقانه شده است و از تجربیات دنیای واقعی، استفاده زیادی شده. طوری که در سایت کتابستان معرفت، به دو نکته جالب اشاره شده است؛ اول این که شخصیت سارا، از روی یک شخصیت واقعی در زندگی نویسنده گرفته شده که در آلمان زندگی می‌کند و دوم این‌که خانواده نظامی نویسنده، به افزایش ارزش نوشته کمک کرده است.

رمان چایت را من شیرین می‌کنم
اثر خانم زهرا اسعد بلنددوست
از انتشارات کتابستان معرفت

محمدرضا بازدار 12 خرداد 1402
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

            خیال‌پردازی درمورد آینده‌ی جهان و بشریت، مختص ادبیات علمی-تخیلی نیست. در واقع مدت‌ها پیش از آنکه ژانری به نام «علمی-تخیلی» پا به عرصه‌ی ادبیات بگذارد، مفهومی به نام «پیشگویی» در اساطیر ملل مختلف به وفور دیده شده است. حال اگر اسطوره را پدر ژانری مدرن به نام «فانتزی» بدانیم، می‌توان گفت خیال‌پردازی درمورد آینده (پیشگویی) عنصری است که ابتدا در جهان فانتزی نهادینه شده و متعلق به این ژانر است. پس خیال‌پردازی درمورد آینده، راه رفتن روی مرز بین فانتزی و علمی-تخیلی است؛ و این دقیقاً کاری است که محمدرضا بازدار در «میراث گناهکاران» انجام داده است.

اگر بخواهیم پا را کمی فراتر از آنچه در بند پیشین گفته شد بگذاریم، شاید بتوانیم بگوییم که این رمان به نوعی تلفیقی از هر سه ژانر زیرمجموعه‌ی ادبیات گمانه‌زن است. علمی-تخیلی است؛ چون درمورد آینده‌ی جهان بشری خیال‌پردازی کرده و در فضایی پساآخرالزمانی، ترکیبی از فناوری‌های گذشته و آینده را نیز نشان داده. اما فانتزی هم هست؛ نه فقط به دلیلی که در بند پیشین گفته شد، بلکه به دلیل حضور موجوداتی ماورایی که توضیح منطقی و مستدلی نیز پشت این حضور قرار دارد. از دیگر سو، تنه به تنه‌ی ژانر وحشت هم می‌زند؛ گاهی از طریق همان موجودات ماورایی و گاهی از طریق همین انسان‌هایی که می‌توانند از هر موجود ماورایی وحشتناک‌تر باشند. پس خیالتان از این بابت راحت باشد؛ هر سلیقه‌ای که در ادبیات ژانر دارید، این کتاب می‌تواند شما را راضی نگه دارد!...

ادامه‌ی یادداشت من درمورد این کتاب را می‌توانید در لینک زیر بخوانید:
ibna.ir/x6hTQ