بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مادری که کم داشتم: راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم شده

مادری که کم داشتم: راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم شده

مادری که کم داشتم: راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم شده

جاسمین لی کوری و 3 نفر دیگر
4.0
11 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

16

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

37

مادری که کم داشتم کتابی نوشته جاسمین لی کوری درباره خودسازی و یافتن عشق گمشده مادرانه در زندگی است. کتاب مادری که کم داشتم سه بخش دارد: قسمت اول خواسته‌های کودکان از مادرانشان را بررسی می‌کند. این بخش به مشخصه‌های مادرانگی خوب و اهمیت این اولین دلبستگی می‌پردازد. در قسمت دوم، ما یاد می‌گیریم که وقتی در مادری‌کردن خطایی روی می‌دهد چه اتفاقی می‌افتد،‌ اثرات بی‌اعتنایی یا آزارگری عاطفی چیست و چه چیزهایی باعث می‌شوند که مادران این‌گونه به فرزندانشان لطمه بزنند. قسمت سوم به موضوع التیام‌یابی می‌پردازد. فصل‌های این قسمت در ابتدا مروری اجمالی دارد بر فرایند التیام‌یابی و سپس روان‌درمانی،‌ والدگری دوباره برای کودک درون و جبران نیازهای برآورده‌نشده، و برقراری ارتباط با مادر در بزرگ‌سالی را کندوکاو می‌کند.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به مادری که کم داشتم: راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم شده

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 9

اول بار که قدم‌های نوپایم را تلو‌تلو خوران می آزمودم سرخوش مثل جوجه‌ای که تازه دانسته راز پرواز را صورتم از لبخندی نو رنگ میگرفت پشت سرم تو را جستم نیافتمت کجا بودی؟ اول روز که سوار اتوبوس شلوغ و چرک مدرسه شدم و به بیگانگی قدم می‌گذاشتم به شلوغی بچه ها و نگاه خیره ی بزرگ‌ها و جهانی که برایم غریبه بود نجستمت آخر کجا بودی؟ تا روزی که مضحکه ی بچه ها شدم با چشم تر برگشتم و هنوز تلخی کلمات از رنگ نیفتاده بود به دنبال آغوش آرامت گشتم و باز تنهاترین شنونده ی سکوت تو شدم تویی که جز در عکسهای خاک گرفته نبودی حتی در خاطرات من خاطره ی خالی‌ام از گرمای دستت، از آغوشت جای خالی‌ات در کنارم، در تمام قاب عکس‌ها دست خالی‌ام و شامه ی خالی‌ترم خالی از تو تنها تصویر تو رنگ چشمان پُردردت بود در حافظه ی من دردی در کنار هزار پنهان شده ی دیگر پنهان، در زیر نقاب دست نیافتنی‌ات چشمانت به من بود ولی نمی یافتمش گرمایت از قلبم دور بود کجا گمت کردم؟ کجا جا گذاشتی‌ام؟ کجا بودی مامان؟ رفتنت برای من بود؟

لیست‌های مرتبط به مادری که کم داشتم: راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم شده

یادداشت‌های مرتبط به مادری که کم داشتم: راهنمایی برای خودسازی و یافتن عشق گم شده

            بخش مادر مرزی برایم مثل این بود که نویسنده نوک تیز قلمش را روی قلبم فشار میدهد و مینویسد اما در مجموع کتاب برایم بیشتر این طنین را داشت که "مادری که کم نداشتم!" یعنی فهمیدم علیرغم چالش های زیادی که با مادرم دارم اما اینها ربطی به دوره کودکی من ندارد. برای هر کسی که این کتاب را بخواند یکی از این دو طنین را خواهد داشت چون نویسنده کتاب را بیشتر برای کسانی نوشته که واقعا دارای "کمبود مادری" هستند.
به هر حال جز این افراد، بسیار کتاب خوبی است برای هر کسی که مادر است و میخواهد مادر بشود. فقط یک نکته باقی می ماند: خواندن هر کتاب روانشناسی معمولا این حس را در ما پدید می آورد که "مطلوب بودن خیلی سخت است" و این کتاب هم ممکن است چنین حسی ایجاد کند. ممکن است هر مادری دچار عذاب وجدان بشود و گمان کند در حق کودکش کوتاهی کرده است. چرا این اتفاق می افتد؟ به نظرم علتش "جبرگرایی" است. جبرگرایی روانشناختی (که این کتاب هم از آن مبری نیست) یعنی این اعتقاد که اگر فردی کمبود الف را در کودکی داشت ناگزیر در بزرگسالی اختلال ب را خواهدداشت. این رویکرد جدا از اینکه نمیتواند درمورد همه افراد صدق کند، به جنگ اراده هم میرود، پس به ضرر درمان هم هست.