خروس
در حال خواندن
0
خواندهام
23
خواهم خواند
13
نسخههای دیگر
توضیحات
داستان حاضر را مساح شرکت نفت روایت می کند که چون دیر از جزیره راه افتاده، ماشین رفته و او و همراهش مجبورند شب را در خانه ی "حاجی ذوالفقار"، ناخدای قاچاقچی، بگذرانند. خروس که بانگش همواره در خانه طنین انداز است، پرمی گشاید و بر بز گچمال شده ی سردر خانه که حرمتی دارد و سنتی پشتوانه ی آن است، فضله می اندازد. خروس سمبل آگاهی و اخطار، توقع جنبندگی و بیداری است. اهل خانه، جامعه ای که عرصه ای از تلاش مردی را هویدا می کند که با گیجی و آشفتگی درگیر زندگی ـ بازی بی حاصل و خشونت آمیزی شده اند. توصیف گذران یک روز در بندری پرت افتاده عمق می یابد تا نقدی شود بر جهالت ها و سبعیت ها. پس از اسارت و کشته شدن خروس، حاجی شبانه بزمی برپا می کند. راوی شبانه در حالت خواب و بیداری می بیند که کسی رفت سراغ حاجی و بز بازسازی شده و بوی نفت و تعفن برخاست. مدتی بعد حاجی را دست و پا بسته می یابند. در آخر راوی و همراه از آن جا می روند و طی گفت و گویی به نتیجه گیری از ماجرا می پردازند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به خروس
لیستهای مرتبط به خروس
پستهای مرتبط به خروس
یادداشتها